خانم
گل نسا پاکدل گفت:115 سال سن دارم حاکمان خراسان و دوران چند نفر از شاهانی را که
در کشور حکومت کردند را به خاطر دارم.
این
مادر 115ساله اظهارداشت: من سه فرزند داشتم که دو پسر و یک دختر هستند پسرم محراب باقریان که در زمان جنگ تحمیلی در جبهه به
شهادت رسیدند و و پسر دیگرم محمد و دخترم صدر جهان هم اکنون زنده هستند و من هم
همراه خانواده پسرم زندگی می کنم.
بانوی
کهنسال ادامه داد: تاکنون هیچ عمل جراحی را انجام نداده ام و هیچ مشکل فشار
خون،قند خون، بیماری قلبی ندارم و قبل از این که این اتفاق برایم بیفتاد تمام
کارهای خودم را خودم انجام می دادم و هنوز از عهده زندگی خودم به تنهایی برمی آییم.
خانم
پاکدل در حالیکه کاملا سالم و سرحال است، به خوبی صحبت می کند، کمرش خم نشده
است و دستش هم نمی لرزد ، گفت: خدا را شکرروزگارم به خوبی در کنارفرزندانم می
گذرد
وی افزود: ما عشایر هستیم و شغل ما دامداری است و تا چند سال قبل نیز برای سرگرمی دامداری می کردم الان هم گوسفند داریم اما رسیدگی به انها برعهده پسر و نوه هایم است.
خانم
پاکدل ادامه داد: سلامتیم را مدیون استفاده از لبنیات محلی، گوشت تازه
گوسفندی، مصرف ماهی و استفاده از میوه های تازه ، پیاده روی و کار هستم .
او
می گوید بارها در خواب و بیداری با اما رضا(ع) و امام حسین(ع) صحبت کرده ام و
فرزندم را در راه امام حسین و حضرت زهرا به جبهه فرستادم .
او
می گوید: نوید به دنیا آمدن پسرم محراب در خواب به من داده شد و زمان شهادتش هم او
را در خواب دیدم و وقتی بیدار شدم به همسرم گفتم که محراب شهید شده است و بعد از
مدتی خبر شهادتش را برایمان آوردند.
مادر
شهید محراب باقریان گفت: فرزندم را خداوند به من داد و خودش هم گرفت و
از اینکه فرزندم درراه خدا به شهادت رسیده است خدا را شکر می کنم..
او
برایمان از سفرهای زیارتی که به مشهد،قم ،سوریه و کربلا داشته است، می گوید و این را
هم متذکر می شود تاکنون به سفر خانه خدا نرفته و آرزو دارد که روزی زائر خانه خدا
هم باشد.
این
مادربزرگ مهربان که همه فرزندان و نوه هایش را به اسم می شناسد ،می گوید : از
ابتدا در روستا زندگی می کردم و این زندگی را ادامه می دهم و سعی می کنم از غذاهای
سنتی و تولید خودمان در روستا تغذیه کنم.