28 آبان 1400 14 ربیع الثانی 1443 - 40 : 01
کد خبر : ۲۵۶۴۱
تاریخ انتشار : ۰۴ آذر ۱۳۹۳ - ۰۲:۳۵
چهره جوان و معصومانه اش، دل از دل انسان می برد و در جوار امن ایمان و اعتقادی پهلو می گیرد که تنها مجاهدان راه خدا را در آن بارگاه، راه است. کسی که در اوج جوانی و شور و شیداییش، عاشق خدا بود و منشأ الهام های آسمانیان.

عقیق: چه حس غریبی دارد، وقتی می خواهی درباره کسی حرف بزنی که در اوج جوانی و شور و شیداییش، عاشق خدا بود و منشأ الهام های الهی آسمانیان که او را حتی از لحظه شهادت و نحوه عروجش هم آگاه کرده بودند!

می خواهیم از کسی بگوییم و نشانه های عشق را در او بجوییم، که از نگاه نافذ و غریبش، ترنم صفا می تراود و از دل کلمات و حرکات و خاطراتش، عبودیت و وفا می بارد.

چهره جوان و معصومانه اش، دل از دل انسان می برد و در جوار امن ایمان و اعتقادی پهلو می گیرد که تنها مجاهدان راه خدا را در آن بارگاه، راه است.

طلبه جوانی که با نور ایمان دلیرانه و عزم مردانه اش، راهی دیار شهیدان شد و طعم خورشید یقین را چشید و در آسمان فضیلتهای مجاهدانه بال گرفت.

آری؛ نام محمد ابوطالبی، گرچه شاید برای ما زمینیان، نشانی از گمنامی و غباری از ناآشنایی داشته باشد اما حتما برای آسمانیان، به روشنی و شکوه، آشناست.

با شهادت زندگی زیبا شود

عاشقی با سوختن معنا شود

حال،آنها رفته و ما مانده ایم

از شهادت ، ما همه جا مانده ایم

تا نفس داریم تا که زنده ایم

ای شهیدان از شما شرمنده ایم

طلبة شهید محمد ابوطالبي؛ در سال 1348 در روستاي كوشكيچه، از توابع شهرستان مباركه، به دنیا آمد.

محمد هنوز خیلی كوچك بود که از همان اوان نونهالی با قرآن انس گرفت و با دین، دوست شد.

درس خواند و مکتب رفت تا به شانزده سالگی رسید و بلوغ روح و جسمش با حضور در حوزه علمیه، جلوه ای تام و تمام یافت.

آنگاه که رخت سربازی امام زمان(عج) را بر تن کرد و جان در جهان جانان، به آب نور و شور و شعور بشست.

تا اینکه به دوران جبهه و جهاد رسید و با همان لباس علم دین، راهی دیار شهیدان شاهد یقین گشت.

جبهه، قامت رعنای این جوان مصوم را هنوز در ذهن تاریخش به یادگار دارد، وقتی خرامان و عاشقانه، از دل شب گذشت  به قلب روزگار زد و نام نامیش در طومار مجاهدان راه خدا ثبت و ضبط گردید.

تا اینکه در تاريخ 29/12/1366 در عمليات والفجر 10 شهد شهادت نوشید و از نور دیدار خدا، کام گرفت.

مادرش می گوید:

«زيباترين نام را براي او برگزيدم؛ چرا كه بارها او را بر دستان سيدي سبزپوش ديدم كه بر فراز آسمان بلندش مي‌نمود و با نام زيباي محمد صدايش مي‌زد. او از نحوة شهادتش گويي باخبر بود؛ چرا كه قبل از آخرين اعزامش، در ميان خواهران و برادرانش از شهادت خود گفت و در نهايت، دست بر قلبش نهاده و گفت: لحظه اصابت تركش به قلب و نوشيدن شهد شهادت چقدر گوارا است!

وقتي بر پيكر پاكش حاضر شدم، با چشم خود ديدم كه چگونه قلبش با اصابت گلوله‌اي زخم برداشته است!»

بین چهره عکس یک لبخند بود

همه ی هستیّ شان سربند بود

از همه افلاک برتر بوده اند

دوست نه،بلکه برادر بوده اند

تشنه لب دادند جان پای حسین

عاشقان حضرت پیر خمین

گرچه از طلبه شهيد محمد ابوطالبي، وصیت نامه مکتوبی آنچنان که رسم است برجای نمانده، اما وصایای ربانی و نشانه های روحانی ایمان و یقین ناب و تابناک او در ذهن زمان و گوش تاریخ طنین افکن است.

او در دوران حیاتش همیشه اطرافیان خود را با زبان عمل و لسان صفا سفارش می کرد که:

غیبت نکنید؛ و مي‌گفت: غيبت‌كننده و كسي كه به غيبت گوش مي‌كند هردو گناهكارند و از هركس كه به اين گناه آلوده بود بيزاري مي‌جست.

وقتی يكي از اقوام به او گفت: محمّد جان تو ديگر نمي‌خواهد به جبهه بروي، تو به سهم خودت جبهه رفته‌اي. محمّد گفت: مگر اسلام را قسمت كرده‌اند كه من به سهمم جبهه رفته‌ام!

 محمّد از وقتي به جبهه مي‌رفت، ديگر در رختخواب استراحت نمي‌كرد و بر روي زمين مي‌خوابيد و مي‌گفت: بايد بدنمان را به خاك عادت دهيم.

هميشه به خود و دیگران یادآوری می کرد که : دنيا راهي‌است باريك و جايي است تاريك.

رسمش در دوران حیات طیبه این بود که به‌طور مداوم مواقع اذان به پشت‌بام منزلشان مي‌رفت و اذان مي‌گفت.

در آخرين‌ ديدار محمّد، تسبيح خود را به مادر داد و گفت: ذكر خدا بهترين ذكرهاست. اگر من برنگشتم صبر داشته‌باش و ياد خدا را هرگز فراموش نكن.

*آخرین جملات محمد به خانواده

اگر تا ده روز قبل از عيد از جبهه آمدم كه هيچ، و اگر نيامدم جنازه‌ام را مي‌آورند. سپس محمّد با دست به قلبش اشاره كرد و گفت: بچه‌ها يك چيز به اينجا مي‌خورد و من كيف مي‌كنم...!

دیدم آن حالات شوق و شور را

در میان چهره هاشان نور را

در هوای عاشقی پر می زدند

تا خدا با گریه معبر می زدند

در دل شب با نوا و زمزمه

ذکرشان "یافاطمه ” ” یا فاطمه ”

آه! چه حس غریبی دارد، وقتی می خواهی درباره کسی حرف بزنی که در اوج جوانی و شور و شیداییش، عاشق خدا بود و منشأ الهام های الهی آسمانیان که او را حتی از لحظه شهادت و نحوه عروجش هم آگاه کرده بودند!

درود خدا و پاکان و نیکان و مقربان درگاهش بر روح پرفتوح شهیدان راه حق؛ یادشان گرامی و راهشان خرم و پاینده و پررهرو باد.

 

منبع:حوزه
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: