19 اسفند 1400 7 شعبان 1443 - 33 : 16
کد خبر : ۲۵۳۶۱
تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱۳۹۳ - ۰۸:۲۱
من می‌دانستم اینها خریداری ندارد. برای ما هم که فرقی ندارد؛ کاهوی لطیف و نازک بخوریم یا ...

عقیق:حاج میرزا علی آقا قاضی، استاد مسلم عرفان و از بزرگان روزگار خود بود.
یکی از دوستان وی چنین نقل می‌کند ; «من یک روز به دکان سبزی فروشی رفته بودم. مرحوم قاضی را دیدم که خم شده بود و مشغول جداکردن کاهو بود. کاهوهای پلاسیده با برگ‌های خشن و بزرگ را بر می‌داشت و جدا می‌کرد. سپس مرحوم قاضی، کاهوها را به صاحب دکان داد و ترازو کرد و بعد آنها را زیر عبا گرفت و رفت.
من به دنبالش رفتم و عرض کردم: آقا سؤالی دارم، چرا شما برعکس همه کاهوها را جدا کردید؟ مرحوم قاضی فرمود: این مرد، فروشنده است و شخص بی بضاعت و فقیر و من گاه گاهی به او کمک می‌کنم. نمی‌خواهم به او چیزی بلا عوض داده باشم تا مبادا هم عزت و شرف و آبروی او از بین برود و هم خدای ناخواسته به مجانی گرفتن عادت کند و در کسب، ضعیف شود.
 برای ما فرقی ندارد کاهوی لطیف و نازک بخوریم یا از این کاهوها و من می‌دانستم که اینها بالاخره خریداری ندارد و ظهر که دکان خود را می‌بندد، این‌ها را بیرون می‌ریزد. ازاین رو، برای جلوگیری از خسارت و ضرر کردن او این کاهوها را خریدم».


منبع:سبک زندگی

211008

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: