06 آذر 1400 22 ربیع الثانی 1443 - 09 : 11
کد خبر : ۲۵۱۵۴
تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۵:۴۴
تو را فاطمه (یعنى بُرنده و جداکننده از آتش) گذاردم و به واسطه تو هر کس تو را دوست داشته باشد و ولایت تو را داشته باشد و ذریه تو را دوست داشته باشد و ولایت آنها را داشته باشد، من آنها را از آتش جدا مى ‏کنم!

عقیق: مرحوم آیت الله سیدمحمدحسین حسینی طهرانی در کتاب معادشناسی (مجلد نهم) روایاتی را در باب فضیلت سیدة النساء العالمین از امام محمد باقر(ع) نقل بدین شرح نقل می کنند: فرات بن إبراهیم در تفسیر خود، روایت می کند از سهل بن أحمد دینورى، با اسناد خود از حضرت صادق(ع) که آن حضرت گفته‏اند: جابر به حضرت أبوجعفر امام‏ محمدباقر(ع) عرض کرد: فدایت شوم اى پسر رسول الله! حدیثى درباره جده ات فاطمه زهرا(س) و در فضیلت و شرافت آن بى بى براى من نقل کن که چون من آن را براى شیعیان بازگو کنم، خوشحال شوند!

حضرت باقر(ع) فرمودند: پدرم براى من حدیث کرد، از جدم از رسول خدا(ص) که چون روز قیامت بر پا شود، براى هر یک از انبیاء و مرسلین منبرى از نور نصب مى ‏کنند و منبر من در آن روز از همه منابر بلندتر است. و پس از آن خداوند می فرماید: «یا مُحَمدُ اخْطُبْ! اى محمد خُطبه بخوان!» و من خطبه اى می خوانم که هیچ یک از انبیاء و رسل همانند آنرا نشنیده ‏اند.

و سپس براى هر یک از اوصیاء پیمبران منبرى از نور نصب مى‏کنند و براى وصى من على بن أبى طالب در وسط آن منبرها منبرى از نور نصب مى ‏کنند، و منبر او از همه منبرهاى آنان بلندتر است. سپس خداوند می فرماید: «یا على اخطُب! اى على خطبه بخوان!» پس على خطبه اى می خواند که هیچ یک از اوصیاء پیامبران همانند آن را نشنیده ‏اند. 

و پس از آن براى اولاد انبیاء و مرسلین منبرهائى همانند آن منبرها نصب مى‏ کنند. و براى دو فرزند و دو سبط من و دو ریحانه من در ایام حیات و زندگانیم، منبرى از نور مى ‏باشد. سپس به آن دو گفته مى ‏شود: «اخطُبا! خطبه بخوانید!» پس آنان دو خطبه می خوانند که هیچ یک از اولاد انبیاء و مرسلین همانندش را نشنیده ‏اند.

«ثُم یُنَادى المُنادى وَ هُوَ جَبْرَئِیلُ عَلَیْهِ السلَامُ: أَینَ فاطمةُ بِنتُ مُحَمدٍ؟ أَینَ خدیجَةُ بِنتُ خُوَیلِدٍ؟ أَینَ مریمُ بِنتُ عمرانَ؟ أَینَ آسیةُ بِنتُ مُزاحمٍ؟ أَینَ أُم کُلثُومَ أُم یَحیى بنِ زکریا؛ پس منادى که جبرئیل(ع) است ندا کند: کجاست فاطمه دختر محمد؟ کجاست خدیجه دختر خویلد؟ کجاست مریم دختر عمران؟ کجاست آسیه دختر مزاحم؟ کجاست ام کلثوم مادر یحیى ابن زکریا؟» و همگى بر مى خیزند.

در این حال خداوند تبارک و تعالى می گوید: اى اهل جمع و اى مجتمعین در محشر! امروز کَرَم براى کیست؟! محمد و على و حسن و حسین می گویند: «الله الواحدِ القهارِ: کَرم فقط از خداوند واحد قهار است.» خداوند می گوید: اى اهل محشر! من کرم را براى محمد و على و حسن و حسین و فاطمه قرار دادم! اى اهل محشر! اینک سرهاى خود را فرود آورید و چشمان خود را فرو افکنید که فاطمه به سوى بهشت می رود.

در این حال جبرئیل براى او یک ناقه از ناقه‏هاى بهشتى را مى آورد که دو پهلویش فرو هشته است و دهانه‏اش از لؤلؤ تر است و بر روى آن ناقه، جهازى از مرجان است و آن ناقه در برابر حضرت زهرا می خوابد و حضرت بر آن سوار مى‏شوند و خداوند یک صدهزار فرشته بر مى ‏انگیزد تا از جانب راست او حرکت کنند و یک صد هزار فرشته دیگر بر مى ‏انگیزد تا از جانب چپ او حرکت کنند و یک صد هزار فرشته دیگر بر مى ‏انگیزد تا فاطمه را بر روى بال هاى خود می گیرند و حرکت داده و تا درِ بهشت مى ‏آورند. چون به درِ بهشت می رسد، نگاهى به این طرف و آن طرف مى ‏افکند.

خداوند خطاب می کند: اى دختر حبیب من! علت این توجهت به اطراف چیست؟ در حالی که من تو را به بهشت خودم دلالت کردم! فاطمه می گوید: اى پروردگار من! من دوست دارم که قدر و منزلت من در امروز شناخته شود! خداوند می فرماید: اى فاطمه، اى دختر حبیب من! برگرد و ببین که در قلب هر که محبت تو یا محبت یکى از ذریه تو باشد، دست او را بگیر و داخل در بهشت بنما!

حضرت باقر(ع) گفتند: اى جابر سوگند به خداوند که فاطمه در آن روز چنان شیعیان و محبان خود را جدا می کند همانند پرنده اى که دانه ‏هاى خوب را از دانه ‏هاى بد جدا می کند. چون فاطمه با شیعیان خود به درِ بهشت برسند، خداوند در دل آنها مى‏اندازد که نگاهى به اطراف بنمایند، و چون به اطراف نظر کنند، خداوند می فرماید: اى محبان من! سبب التفات و توجه شما چیست؟! من که فاطمه دختر حبیب خود را شفیع شما قرار دادم! شیعیان می گویند: اى پروردگار ما دوست داریم که قدر و منزلت ما در امروز شناخته شود! 

خداوند می فرماید: اى حبیبان من! برگردید و نظرى بیفکنید و ببینید، هر کس شما را به جهت محبت به فاطمه دوست داشته است، هر کس شما را به جهت محبت به فاطمه غذا و طعام داده است، هر کس شما را به جهت محبت به فاطمه پوشانیده است و هر کس شما را به جهت محبت به فاطمه آشامیدنى خورانده است؛ نظر کنید و ببینید، هر کس به جهت محبت به فاطمه زشتى و غیبتى را از شما برگردانیده است؛ دست او را بگیرید و داخل در بهشت بنمائید! 

حضرت باقر(ع) فرمودند: سوگند به خدا که در میان مردم غیر از کافر و منافق و شک کننده در امر توحید هیچ کس باقى نمى ‏ماند و چون اینان را در دوزخ ببرند، در میان طبقات آن ندا کنند ـ همانطور که خداى تعالى فرموده است: «فما لنا مِن شافعین* و لا صدیقٍ حَمیمٍ. [آیه 100 و 101، از سوره الشعراء]؛ از براى ما هیچ شفیعى نیست و هیچ دوست مهربانى نیست

«فَلو أَن لَنَا کَرةً فَنَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ. [آیه 102، از سوره الشعرآء]؛ اى کاش براى ما یک بازگشت به دنیا بود، تا از مؤمنان بودیم.» حضرت فرمودند: هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ! از آنچه طلب مى‏کنند منع مى ‏شوند. «و لَو رُدوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَ إِنهُمْ لَکذِبُونَ. [آیه 28، از سوره الانعام‏] و اگر آنها را به دنیا برگشت دهند، هر آینه به همان کارهائى دست می زنند که از آن نهى شده‏اند و آنان از دروغگویانند

موقف حضرت زهرا(س) در قیامت 

و در «علل الشرآئع» از ابن متوکل از سعد از ابن عیسى از ابن سنان از ابن مُسکان، از محمد بن مسلم روایت کرده است که گفت: من از حضرت باقر(ع) شنیدم که مى‏گفت: براى فاطمه در روز رستاخیز موقف خاصى، در درِ جهنم است. چون روز قیامت شود، در پیشانى هر کسى نوشته مى‏شود که این مؤمن است و یا کافر است و به محبى که گناهانش بسیار باشد، امر مى ‏شود که به آتش برود.

چون فاطمه بر روى پیشانى او می خواند که: محب نوشته است، می گوید: «إلهى و سیدى سَمیتَنى فاطمةَ و فَطَمتَ بى من تولانى و تَوَلى ذُریتى مِن النارِ! وَ وعدُکَ الحَق وَ أَنتَ لَا تُخلِفُ المیعادَ: اى خداى من و آقاى من! تو مرا فاطمه نام گذاردى و به‏ واسطه من هر کسى ولایت من و ولایت ذریه مرا داشت از آتش بر کنار داشتى! و وعده تو حق است و تو خلف وعده نمى ‏فرمائى‏ 

خداوند عز و جل مى ‏فرماید: «صَدَقْتِ یَا فَاطِمَةُ؛ إنى سَمیْتُکِ فَاطِمَه وَ فَطَمْتُ بِکِ مَنْ أَحَبکِ وَ تَوَلاکِ وَ أَحَب ذُریتَکِ وَ تَوَلاهُمْ مِنَ النارِ! وَ وَعْدِىَ الْحَق وَ أَنَا لَا أُخْلِفُ الْمِیعَادَ: اى فاطمه راست مى ‏گوئى؛ من نام تو را فاطمه (یعنى بُرنده و جدا کننده از آتش) گذاردم و به واسطه تو هر کس تو را دوست داشته باشد و ولایت تو را داشته باشد، و ذریه تو را دوست داشته باشد و ولایت آنها را داشته باشد، من آنها را از آتش جدا مى‏ کنم! و وعده من حق است و من خلف وعده نمى‏کنم

و این بنده خودم را امر به آتش کردم، تا تو درباره او شفاعت کنى و شفاعت تو را بپذیرم تا اینکه براى فرشتگان من و پیغمبران من و مرسلینِ از جانب من و براى اهل موقف، موقف خاص تو نسبت به من و مکانت و منزلت تو در نزد من مبین و روشن گردد پس در پیشانى هر کس مؤمن نوشته شده بود، دست او را بگیر و او را داخل در بهشت بنما!

 

منبع:قدس

211008

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: