24 آبان 1400 10 ربیع الثانی 1443 - 35 : 01
کد خبر : ۲۴۷۵۹
تاریخ انتشار : ۰۹ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۱:۰۸
اسفندیار قره‌باغی مطرح کرد؛
اسفندیار قره‌باغی، خواننده سرود مشهور «آمریکا، آمریکا، ننگ به نیرنگ تو» در بهمن‌ماه سال ۹۲ دیداری با رهبر معظم انقلاب داشته است. او از سفر خود از تبریز به تهران برای ملاقات با ایشان می‌گوید.
عقیق: اسفندیار قره‌باغی، خواننده موسیقی کلاسیک است. او از بنیان‌گذاران سرودهای انقلابی در ایران است که در بهمن ماه امسال ترانه‌های جدیدی از او رونمایی شد. صدای اسفندیار قره‌باغی برای کُر و اپرا تربیت شده و در این زمینه‌ها هم فعالیت‌های چشمگیری داشته است.


قره‌باغی پیش از انقلاب، سولیست باس در اپرای تهران بود. اما با پیروزی انقلاب اسلامی تمام تخصص و قابلیت‌های خود را در اختیار ارزش‌های انقلابی قرار داد و در این زمینه نیز آثار جالب توجهی را پدید آورد که بسیاری از آن‌ها ملی و ماندگار شدند. سرود «آمریکا، آمریکا، ننگ به نیرنگ تو» یکی از فراگیرترین آثار اوست. اثری که تقریباً تمام مردم ایران از هر نسلی که باشند، آن را شنیده‌اند.

پیش از این و در زمان ضبط تازه‌ترین اثر ضدآمریکایی اسفندیار قره‌باغی با عنوان «پایان شیطان» که در مراسم 13 آبان 92 اجرا شد با این هنرمند متعهد انقلابی گفت‌وگو کردیم، اما اکنون پس از چهار ماه دوباره به بهانه دیدار اسفندیار قره‌باغی با رهبر معظم انقلاب اسلامی به گفت‌وگو نشستیم تا او نکاتی درباره این دیدار بگوید و از حمایت‌ها و توجه مدیران فرهنگی به موسیقی سخن بگوید. او به عنوان یک هنرمند پیشکسوت و اصیل، گلایه‌های بسیاری از وضعیت فرهنگی زادگاه خود، یعنی تبریز دارد. بخش کوتاهی از این گفت‌وگو که درباره دیدار او با رهبر معظم انقلاب در روزهای بهمن سال 1392 است را در ادامه می‌خوانید:

*
از دیدارتان با مقام معظم رهبری بگویید.

21
بهمن امسال سعادت دیداری خصوصی با مقام معظم رهبری را پیدا کردم و نزدیک 3 ساعت در خدمت ایشان بودم. از دفتر رهبری 20 بهمن تماس گرفتند، گفتند که فردا 9 صبح بیت باشید. برای اینکه فرصت از دست نرود، سراغ هواپیما نرفتم، چراکه هواپیماهای تبریز معمولا چهار ساعت تاخیر دارند. ساعت22 سوار اتوبوس شدم و شش صبح تهران بودم، سه ساعتی در خیابان‌های بیت قدم زدم، ساعت 9 جلوی درب بیت رفتم، نگهبان جوانی آنجا بود، گفتم ملاقات دارم، گفت با چه کسی؟؛ گفتم: با حاج آقا. گفت: کدام حاج آقا؟ گفتم: مقام معظم رهبری. گفت: مطمئنی؟ گفتم: تا آنجایی که می‌دانم دیوانه نیستم که از تبریز تا تهران بیایم، همین طوری بیایم.

در نهایت با تماسی که با داخل بیت انجام داد، محبت کردند ما را به داخل بردند. نیم ساعتی در کنار یکی از دوستان در اتاق ملاقات بودم. پس از آن در سالنی که حضور داشتم تعدادی از دوستان از مشهد هم بودند. جایی که بنده نشستم در کنارم دو فیلم‌بردار هم بودند. حضرت آقا وقتی آمدند نشستند، من دولا می‌‌شدم و از زیر دست فیلم‌بردارها آقا را می‌دیدم. یک ساعتی روحانی جوانی که خیلی هم حرفه‌ای سینما را می‌شناخت توضیحاتی ارائه داد و خیلی از برخی جریان‌های سینمایی دفاع کرد و از خدمات سینما به نظام گفت.

روحانی جوان سوال‌هایی را مطرح کرد و از حضرت پاسخ می‌خواست. اما مقام معظم رهبری برخلاف نظر همگان و در نهایت تواضع گفتند:«من هم مثل شما این فیلم‌ها را نگاه می‌کنم، اما من نه کارگردانم، نه کارشناس، جواب سوال‌ها را باید از کارشناسان بگیرید،‌ من تنها می‌توانم بگویم خوب بوده، لازم بوده» پس از آن هم در پاسخ به عده‌ای دیگر که از روستایی در مشهد آمده بودند، پیش از اینکه بخواهند توضیح بدهند، گفتند:«در کنار روستای شما روستای فلان هم قرار دارد» این نشان دهنده آن بود که ایشان تاحد زیادی، حتی موقعیت جغرافیایی روستاها را هم به خوبی می‌شناسند. آن‌ها در گزارش خود کارهایی که انجام داده بودند را برشمردند، پس از آن آقا فرمودند:«شما در گزارش خود نگفتید که در سال 81 کتابخانه‌ای هم در روستای خود احداث کرده‌اید، من لیست کتاب‌های شما را هم دارم. کارهای شما خوب است، اما سعی کنید هر کاری انجام می‌دهید آمیخته با هنر باشد

چنین صحبتی، نشان از جامعیت ایشان دارد، در همین جا متوجه شدم که حضرت آقا بنده را دیده‌اند. بلافاصله ایشان گفتند:«مثلا یک هنرمند می‌تواند یک کلمه را جهان‌گیر و ابدی کنند، مثل آقای قره‌باغی ما» بنده دیدم این مرد بزرگ من را از کجا دیده‌اند، بلند شدم خدمت آقا عرض احترام کردم و از دور دو بسته موسیقی که با عنوان «صدای انقلاب» بود را نشان دادم که ایشان گفتند جلو بروم و CD را بدهم.

از 35 سال پیش با ایشان به راستی رفاقت دارم. عاشقانه و به دور از هرگونه تزویری به ایشان علاقه دارم. چراکه نه بنده نان ایشان را می‌دهم و نه در این مدت مزاحمتی برای ایشان داشتم. بنده همیشه به فرمایشات حضرت امام(ره) در مسئله موسیقی اقتدا می‌کنم. به بیانات مقام معظم رهبری هم به طور ویژه‌ای توجه می‌کنم. ایشان به بنده توصیه‌های جالبی درباره موسیقی فرمودند. خط موسیقی که ما دنبال می‌کردیم را به نوعی تأیید کردند و نجات موسیقی از وضعیت فعلی یکی از مطالبی بود که عنوان شد. من در تبریز به دنبال تحقق مطالبات ایشان در زمینه موسیقی هستم. اما متاسفانه فضای تبریز را طوری کرده‌اند که اگر اسم موسیقی را بیاورید، باید کفاره بدهید. در دیداری که با حضرت آقا داشتم هم مکتوب و هم شفاهی گزارش این اتفاقات را دادم.


منبع:تسنیم
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: