ظهور و قیام جهانی حضرت مهدی(ع) به راستی آخرین پرده از
مبارزات پیوستة اهل حق و باطل است؛ که این بار همة پیروزی از آن حق است. و بهاری
است در پس زمستانهای مکرر. و در این بهار آفرینی، عدالت، وزش نسیم مسیحایی آن
موعود است بر پیکر سرد انسانها.
روایات فراوانی پرشدن زمین از عدالت را به عنوان محوریترین
سازوکار برای رسیدن به آن هدف مقدس یاد کردهاند. به گونه ای که میتوان گفت جمله
"یملأ الأرضَ قسطاً و عدلا کما ملئت ظلماً و جوراً" شاه بیت سروده های
نوید به آن آینده روشن است.
در آموزههای اسلامی، همچون همة ادیان آسمانی، عدالت از
جایگاه ویژهای برخوردار است. چه اینکه آن یک نیاز فطری است که در همة انسانها
هست؛ در گذر تاریخ آنگاه که بدان توجه شده، جامعه سرشار از نشاط و زندگی شده و
آنگاه که ستم جای آن را گرفت، مردم دچار خمودگی شدند.
.
برای عدالت در اصطلاح تعریفهای فراوانی ذکر شده که مجال
بحث همه آنها نیست از این رو به چهار برداشتی که شهید مطهری در کتاب عدل الهی بیان
کرده، بسنده میشود:
1ـ موزون بودن: یعنی رعایت تناسب یا توازن میان اجزای یک
مجموعه؛ واژه اقتصاد نیز در فرهنگ اسلامی به معنای رعایت حد وسط و اعتدال ذکر شده
است و اساس اقتصاد اسلامی بر مبنای رعایت اعتدال است.
2ـ تساوی و رفع تبعیض: یعنی رعایت مساوات میان افراد
هنگامی که استعدادها و استحقاقهای مساوی دارند، مانند: عدل قاضی.
3ـ رعایت حقوق افراد ودادن پاداش و امتیاز بر اساس میزان
همکاری آنها مانند: عدالت اجتماعی.
4ـ رعایت استحقاقها: این معنی از عدل عمدتاً مربوط به
عدالت تکوینی و از خصوصیات باری تعالی است
عدالت
در دولت مهدی موعود(ع)
عدالت با این جایگاه بسیار والا و ویژه، شاخصة اصلی
حکومت جهانی امام مهدی(عج) است به گونهای که هرگاه سخن از آن دولت کریمه به میان میآید
به برپایی عدل و قسط نیز اشاره میشود. مرحوم کلینی از امیرالمؤمنین(ع) چنین نقل میکند:…
المَهدی... یَملأُ الأرضَ عَدلا وَ قِسْطاً کَما مُلِئَتْ جَوراً و ظُلماً... ؛
مهدی زمین را از عدل و داد پر میکند؛ همان گونه که از ظلم و ستم، پر شده است.
از امام کاظم(ع) درباره تأویل این آیه: إعلَمُوا أَنَّ اللهَ
یُحیی الأَرضَ بَعدَ مَوتِها...؛ بدانید که خدا زمین را پس از مرگش زنده
میگرداند. فرمود:
یَبْعَثُ اللَّهُ رِجَالًا فَیُحْیُونَ الْعَدْلَ
فَتُحْیَا الْأَرْضُ لِإِحْیَاءِ الْعَدْلِ؛ خداوند بلند مرتبه، مردانی را بر میانگیزد
تا عدل را احیا کنند؛ چون زمین با احیای عدل، زنده میشود.
در جامعة مهدوی همة عناصر پدیدآورندة عدالت دست به هم
خواهند داد تا نوید پروردگار را در برپایی جامعة جهانی بر پایة عدل را شکل دهند؛
عناصری چون: قانون دادگرانه، رهبر عادل، حکومت و کارگزاران عادل و جامعة عادل، که در این
صورت عدل جهانی امری قطعی خواهد بود.
اجرای عدالت راهکارهایی دارد که انجام آنها سبب تعادل و
از میان رفتن زمینه بیعدالتی خواهد شد که برخی از آنها عبارتند از:
1- افزایش معرفت
یکی از عوامل بیعدالتی جهل و نادانی است. در عصر ظهور،
آگاهیهای مردم افزایش چشمگیری خواهد داشت. امام باقر علیهالسلام در بارة رشد
آگاهی جامعه عصر ظهور، میفرماید: إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ یَدَهُ عَلَى
رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ کَمُلَتْ بِهَا أَحْلَامَهُمْ؛ آنگاه
که قائم ما قیام کند، دستش را بر سر بندگان مینهد؛ به این وسیله خداوند خردهای
آنها را جمع و کامل میگرداند.
2. گسترش انفاق
از مهمترین عوامل بیعدالتی فاصلة طبقاتی میان تهیدست و
غنی است. انفاق از طرف ثروتمندان نقش مهمی در نزدیک ساختن جامعه به برخورداری
همگانی ایفا میکند. انفاق، حتی به صورت غیر واجب، به عنوان یک ارزش تلقی شده و
پاداش عظیمی برای آن بیان شده است.
3. توزیع دادگرانه
توزیع دادگرانة ثروت، عدالت اقتصادی در عصر ظهور، به
معنای تقسیم دادگرانه ثروت میان تمام افراد جامعه است.
4. برداشتن افزونخواهی
یکی از صفات ناپسند فزونخواهی است. در آموزههای اسلامی
افزون بر سفارش به قناعت از زیادهخواهی نیز مذمت شده است. یکی از راهبردهای حکومت
جهانی مهدوی مبارزه با زیادهخواهی است.
5. احساس بینیازی در مردم
یکی از سازوکارهای مهم در برپایی عدالت، فروکاستن از
آرزوهای مادی و خواستههای فزاینده دنیوی است که با استغنای روحی انسانها پدید
میآید.
گستره
عدالت مهدوی
درباره گستره عدالت در حکومت جهانی مهدوی اگرچه آنچه
بیشتر در روایات به چشم میآید گستره جغرافیایی است ولی در برخی روایات به دو
گستره انسانی و مصداقی نیز میتوان اشاره کرد.
1ـ گستره انسانی
عدالت مهدوی هرگز ویژة گروهی خاص از انسانها نخواهد
بود بلکه همه انسانها را (از هر جنس، در هر سن و سال، با هر گویش و در هر منطقة
جغرافیایی) در بر خواهد گرفت. حتی در برخی روایت فراگیری عدالت مهدوی دربرگیرنده
انسانهای بدکردار نیز میشود که البته این خود نیازمند تبیین است که مقصود از
اجرای عدالت برای بدکاران فراهم کردن زمینه برای هدایت آنها و در صورتی که هدایت نشدند
برخورد آن حضرت با آنها. در این باره امام حسین(ع) فرمود: إِذَا قَامَ قَائِمُ
الْعَدْلِ وَسِعَ عَدْلُهُ الْبَرَّ وَ الْفَاجِر؛… آن گاه که برپاکنندة عدل بهپاخیزد،
دادگریاش نیکوکار و فاجر رادر بر میگیرد.
2ـ گستره جغرافیایی
از روایاتی که درباره روش حکومتی امام مهدی(ع) بیان شد،
به دست میآید که در آن عصر، هستی با همه گستردگیاش در دایره حاکمیت عدل مهدوی در
همة ابعاد حقوقی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی قرار خواهد گرفت و حکومت اسلامی به
منطقه خاصی محدود نخواهد شد.
3ـ گسترة مصداقی
افزون بر دو گسترة یاد شده از برخی روایات به دست میآید
که عدالت حضرت حوزههای گوناگونی را در بر میگیرد که برخی از این قرارند:
یک.
عدالت قضایی
عدالت قضایی یکی از برنامههای اساسی حکومت جهانی حضرت
مهدی(ع) است که در برخی روایات اشاره شده است.
دو.
عدالت اقتصادی
اگرچه درروایات به این نوع عدالت فراوان اشاره شده ولی
به نظر میرسد عدالت اقتصادی از جهت شأن و رتبه نقش تبعی دارد، اگر چه تا اندازهای
میتواند زمینهساز عدالت در فرهنگ و آموزش به حساب آید.
سه.
عدالت سیاسی
منظور از عدالت سیاسی این است که طبقه فرمانروا حقوق
سیاسی مردم را بپردازد و مردم نیز حقوق طبقه حاکم را، حقوق طبقه حاکم همان فرمانبرداری
است و البته طبق بیان امام علی(ع) خیرخواهی و تذکر به حاکم در حضور و غیبت، نیز
حقی است که حاکم بر مردم دارد. سیره مدیریتی حضرت در برکناری کارگزاران اداری ـ امراء
الجور ـ همانند سیره امام علی(ع) در برکناری کسانی است که با مردم عدالت نمیورزیدند.
چهار
ـ عدالت فرهنگی
یکی از ابعاد عدالت مهدوی، فراهمشدن امکان رشد و کمال
فرهنگی و آموزشی برای جامعه است. در زمان حضرت، خردها کانونی یگانه مییابد و همه
به مقتضای توانایی خود از دانش و معرفت خوشه میچینند و حکمت میآموزند تا بتوانند
آهنگ پرستش و عبودیت و فضائل اخلاقی کنند.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
211008