غزل مدح شب ششم ماه محرم:
نفس کشیدن ما بین روضهها خوب است
چقدر نزد شما حال و روز ما خوب است
میان نافله وقتی قنوت میگیرم
برای حال دل ما کمی دعا خوب است
بده به راه خدا دستهایمان خالی است
کنار خانهیتان چند تا گدا خوب است
بِکُش حسین بیا پاره پاره کن جگرم
قسم که آخر کار من و شما خوب است
نوشتهام که مرا در حصیر بگذارند
به آن که اهل کفن نیست بوریا خوب است
سفید میشود این تار موی ما کم کم
گذشتِ عمر در این زینبیهها خوب است
اگر چه قسمت ما کربلا نشد
اما حدیث ماتم تو مثل کربلا خوب است
اگر چه با شهدا فاصله فراوان است
روایت شهدا هم برای ما خوب است
اگر تو باشی و یاد تو باشد و اشکم
برای نوکر این خانه هر کجا خوب است
****************
اشعار روضه حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام:
به حرف آمدی و جاودانهات کردند
یگانه هجله نشین میانهات کردند
سرت به بستن این بند کفش بند نشد
شتاب کردی و شوق یگانهات کردند
تمام دشت ز عمامهی تو ترسیدند
سپس به شکل حسنها روانهات کردند
تو سوره بودی و تسبیح دست من بودی
هجا هجا شدی و دانه دانهات کردند
به روی پیکر تو پای هر کسی وا شد
زره
نداشتنت را بهانهات کردند
به جرم گفتن «احلی من العسل» قاسم
شبیه موم عسل خانه خانهات کردند
چقدر بوسه گرفتتند از قد و بالات
فرشتهها همه چون آستانهات کردند
چقدر فاصله در بند بندت افتاده که
با عموی تو شانه به شانهات کردند
منبع: mansoorarzi.ir
مثلاً:اگر چه قسمت ما کربلانشد اما
حدیث ماتم تو مثل کربلا خوب است