مقام
فاطمه زهرا(س) از جمله آن مقاماتی است که تصور آن برای انسان های معمولی، انسان
های متعارف - امثال ما - یا ممکن نیست، یا دشوار است، معصوم است دیگر. نه به حسب
مسوولیت رسمی، پیغمبر است، نه به حسب مسوولیت رسمی، امام و جانشین پیغمبر است اما
در رتبه، در حد پیغمبر و امام است.
ائمه
هدی(ع)
نام مبارک فاطمه زهرا(س) را با عظمت و با تجلیل می بردند؛ از معارف صحیفه فاطمی
نقل می کردند، اینها چیزهای بسیار عظیمی است. فاطمه زهرا(س) این است.
آنچه
در زندگی ظاهری آن بزرگوار وجود دارد، از یک سو علم و حکمت و معرفت است، که حتی در
خطبه ای مثل خطبه فدکیه معروف آن بزرگوار که هم شیعه آن را نقل کرده است، هم اهل
سنت لااقل بعضی از فقرات آن را نقل کرده اند - بعضی هم همه آن خطبه را نقل کرده
اند - وقتی نگاه می کنید در حمد و ثنای این خطبه، در مقدمات این خطبه، می بینید
یکپارچه حکمت و معرفت از زبان دربار آن بزرگوار در فضا منتشر شده و امروز
بحمداللَّه برای ما باقی مانده - در آنچنان موقعیتی که بحث تعلیم نبود، خطاب مربوط
به علم و معرفت نبود، در واقع یک محاجه سیاسی بود - در عالی ترین سطحی که برای ما قابل
درک است، در این خطبه مبارکه، معارف الهی و معارف اسلامی ذکر شده است.
از
سوی دیگر، زندگی آن بزرگوار مشحون است به مجاهدت، مثل یک سرباز فداکار در عرصه های
مختلف، این بزرگوار حضور فعال و مؤثر دارد. از دوران کودکی در مکه، در شعب ابی
طالب، در کمک رسانی و روحیه دهی به پدر بزرگوارش، تا همراهی با امیرالمؤمنین(ع) در
مراحل دشوار زندگی در مدینه، در آن جنگ ها، در آن غربت ها، در میان آن تهدیدها، در
آن سختی زندگی مادی و فشارهای گوناگون و همچنین در دوران محنت آن بزرگوار - یعنی
بعد از رحلت پیغمبر - چه در مسجد مدینه، چه در بستر بیماری، در همه این مراحل، این
بزرگوار مشغول فعالیت است، مشغول تلاش است، یک حکیم مجاهد، یک عارف مجاهد.