متن زیر، شعر قرائت شده توسط حاج محمود كریمی در این مراسم است:
بسم ربالعشق ربالعالمین
عشق مولایم امیرالمومنین
عشق مولا بضعهی طههاست این
حضرت صدیقهی كبری(س)ست این
فاطمه(س) تعبیر دوری از عذاب
برترین تفسیر از امالكتاب
مادر یكتای هستی از عدم
مادر لوح و قلم روحِ قسم
جنتی كه زیر پای مادر است
خاك پای دختر پیغمبر است
وامدار اوست قدر مصطفی(ص)
بیقرار اوست صبر مرتضی(ع)
از كرم میراث دارش مجتبی(ع)ست
خون پاكش در رگ خون خداست
ارث مادر بر تمام اولیا
علم و حلم و صدق و تسلیم و رضا
در امامت گر علی(ع) تكثیر شد
بچه شیر از شیر مادر شیر شد
جسم ناسوتی او روح فلك
روح لاهوتی او جسم ملك
اولیا دُرّ اند و دریا فاطمه(س)
«لم یكن» ایجاد «لولا» فاطمه(س)
دست تقدیر خدا در عالمین
مادر ارباب مظلومم حسین(ع)
حجت كبریست بر كلّ حجج
با دعایش می رسد یوم الفرج
برترین یار ولایت در جهان
بهترین راه نجات عاصیان
تا امید جود از دادار از اوست
رونق بازار استغفار از اوست
حق چو در محشر هویدا میشود
مومن از مجرم مجزا میشود
روح در عشاق او چون میدمند
صور «أین الفاطمیون» میدمند
خلق در محشر پیاده او سوار
هاتفی آواز میدارد: «كنار»
«كور باد و دور باد هر كس كه هست»
هان كه اجلال نزول فاطمه(س) ست
آمده عرش خدا را قائمه
آمده ناموس یزدان فاطمه(س)
آنكه حق جنت به او تقدیم كرد
نار را جنت به ابراهیم كرد
گفت احمد(ص): «مرتضی(ع) جان من است
حافظ زهرا(س) و قرآن من است
ناجی كل بشر هستیم ما
امت خود را پدر هستیم ما»
حال اگر باب مسلمانان علیست
مادر خود خوب فهمیدیم كیست
روز وصل دوستاران یاد باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد
یاد پشت خاكریز جبههها
یاد یاران عزیز جبههها
یاد مجنون و شلمچه، یاد هور
یاد كارون و فرات و كرخهنور
نام سرداران، «برادر» بود و بس
پیش هر نامی، «برادر» بود و بس
فاطمه(س) در جبهه «مادر» بود و بس
مادریاش را چو باور داشتیم
گرد خود صدها «برادر» داشتیم
داغ مادر جان ما را شمع كرد
گرد فرزند رشیدش جمع كرد
ای برادر! حال مادر خوب نیست
پای بستر حال حیدر(ع) خوب نیست
فاطمه(س) در غشوههای احتضار
مرتضی(ع) در رعشههای اضطرار
گوش دلهای همه در پشت در
بر وصیتهای مادر با پدر
نالهی آرام زهرا(س) زیر لب
صحبت كفن است دفن نیمه شب
صحبت تنها و بی یاور شدن
غسل دادن از ورای پیرهن
صحبت سجاده و چادر نماز
نیمهی شب زینب(س) و راز و نیاز
فاطمه(س) میگوید امشب باعلی(ع)
رفتنی هستم من امشب، یاعلی
ای به رضوان همنشین فاطمه(س)
ای امیر المومنین فاطمه(س)
ای كه غمها را عسل كردی علی(ع)
پس چرا زانو بغل كردی كردی علی(ع)
ای كه بر ارض و سما هستی امیر
جان زهرایت سرت بالا بگیر
آنكه باید این چنین باشد منم
دلغمین شرمگین باشد منم
خواستم یاری كنم اما نشد...
مرگ چون آید برآید كام من
گریه كن بر من و بر ایتام من
شد صدای فاطمه(س) آرامتر
ای برادرها! همه آرامتر
نالهی جانسوز میآید به گوش
صحبت از یك روز میآید به گوش
صحبت یك روز گرم و آتشین
ماجرای یك بدن روی زمین
ماجرای خیمهی افروخته
دختران و گیسوان سوخته
ماجرای مادر بی طفل چیست؟
ساقی تشنه كنار آب كیست؟
قصهی سرباز در گهواره چیست؟
داستان گوشهای پاره چیست؟
داستان سربریدن از قفا
غارت دار و ندار خیمهها
نقل از باران سنگ از بام شد
صحبت از بازار شهر شام شد
زینب(س) و بند اسارت وای وای
اهل بیت و این جسارت وای وای...
خیلی زیبا بود
دمتون گرم