عقیق: هر گز نمی فهمی غم یار جوان رافصل بهار و سیلی و فصل خزان رازخم عمیقی می خورد قلبت ببینیدر بین کوچه مادری چادر کشان راهر گز نمی چینی گلی را پیش چشمشوقتی ببینی گریه های باغبان را ...بالا سرت بوده ولی حالا چه سخت است پشت در خانه ببینی آسمان راباید برای رفع دل تنگی، خدا هممشکی کند روزی تن رنگین کمان را...شاعر:محمد شیخیمنبع:مشرق