*مومن قلبا و عملا مومن است، در آیه ای از سوره ی مبارکه
اسراء بیان شده است، یک مرد ایرانی نامه ای برای حضرت رضا(ع) نوشت که شما اختیار
دار ماهستید شما اجازه ای به ما بدهید که من خمس سال خود را نپردازم و استفاده
کنم، امام با نامه ای محبت آمیز پاسخ او را داد.
*انیا و ائمه در برابر
مردم از کوره در نمی رفتند و عصبانی نمی شدند، امام در ابتدای نامه موارد خمس و
نیاز حاکم عادل را توضیح دادند، که این خمسی که می خواهی ندهی، در قرآن مجید بعد
از خدا اختیارش را به پیامبر داد و بعد به ذوی القربی که ما اهل بیت هستیم، بعد از
آن به یتیمان ومساکین و از راه ماندگان سادات.
* امام باقر می فرمایند:
اگر خمس و زکات داده بشود ابدا در جامعه اسلامی نمی توانیم فقیر پیدا بکنیم، این
همه فقیر حاصل بخل مردم در پرداخت زکات و خمس است، بعد نوشتند شما شیعیان فقط
زبانی قربان صدقه ما نروید، وقتی که در قلب
اینطور نباشد، اگر میخواهید که شیعه واقعی باشید هم زبانت با ما باشد و هم دلت .
*این مسلمانی زبانی به
چه دردی میخورد؟ فردای قیامت دردی را از شما دوا نمی کند و حتی در دنیا هم برای
شما راهگشا نیست، با توجه به آِیات و اینگونه روایات که کم هم نیست، مومن کسی است
که عملش با اعضا و جوارج همراه است.
*عیون اخبارالرضا خیلی نزدیک به خود حضرت رضا(ع) نوشته شده است، روایتی در این کتاب است که :الايمان اعتقاد بالجنان و اقرار باللسان و العمل بالارکان، این ایمان است که هم زبان همراهش باشد و هم دل و اعضا و جوارج با آن باشد،
*در جلد دوم
اصول کافی در صفحات نخستین، یکی از شیعیان به نام ابوعمد زبیری نقل می کند، فردی
از خوارج شهر کوفه به امیرالمومنین عرض کرد من خیلی تورا دوست دارم، امیرالمومنین (ع)
فرمودند: دروغ می گویی، آن فرد گفت محبت امر قلبی است مگر شما میبینی که من شما را
دوست ندارم؟ حضرت فرمود: من به دل تو کاری
ندارم، زمانی که پروردگار عالم ارواح محبان ما و عاشقان مارا آفرید این ارواح در
کنار ما بودند ، من آن روز روح تورا در بین محبان خود ندیدم.