عقیق: اگر انسان به دقت در خويش بنگرد ميفهمد كه در باطنش معايب و نواقصى است كه آشكار شدنش چه بسا باعث رسوايى او است. اين معايب، همان صفتهاي زشت نفساني است كه اهميتش به مراتب بيشتر از عيبهاي ظاهرى و پوشاندنش واجبتر از آنها است.
همان طور كه براى پوشاندن معايب ظاهرى، لباسى مورد نياز است، براى پوشاندن عيبهاي درونى نيز بايد لباسى داشت و آن، همان لباس تقوا است كه خداوند به آن امر نموده و فرموده:
«يا بَني آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُواري سَوْآتِكُمْ وَ ريشاً وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَيْرٌ ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ؛
اى فرزندان آدم، براى شما جامه اى فرستاديم تا شرمگاهتان را بپوشد و نيز جامه زينت و جامه پرهيزگارى از هر جامهاى بهتر است. و اين يكى از آيات خداست، باشد كه پند گيرند».[1]
تقوا عبارت است از يک نيروي معنوي و روحي که بر اثر ممارست و تمرين پديد آمده و به نوبه خود آثار، لوازم و نتايجي دارد که از آن جمله پرهيز از گناه را آسان مي نمايد؛[2]
اما بايد دانست كه تقوا، صرفاً يک نيروي بازدارنده از گناه نيست بلکه سبب پيشرفت و حرکت رو به جلو در آدمي ميشود و به عبارت ديگر انسان را به يک شخص فعّال-و نه منفعل- تبديل مي سازد.
نکتهاي که بايد مدّ نظر باشد آن است که گرچه رعايت تقوا و بهره مندي از اين عنصر، در زمان ساير ائمه اطهار(ع) مطرح بوده است امّا آنچه که اهميّت اين مسأله را در عصر غيبت دو چندان ميکند، شرايط حساس و آسيبهاي فراواني است که در اين برهه از ناحيه شيطان و سپاه او، ما را تهديد ميکند؛ به عنوان نمونه امام صادق (ع) از پدران بزرگوارشان از رسول خدا روايت ميكند كه فرمود: «مهدى (عج) از فرزندان من، اسم او اسم من و كنيه او كنيه من و از نظر خلقت و اخلاق، شبيهترين مردم به من است؛ براى او غيبت و حيرتى است تا جايي كه مردم از دينشان گمراه و منحرف ميشوند»[3]. به همين خاطر در عصر غيبت، سفارش بيشتري نسبت به رعايت تقوا شده است.
حال سؤال اين است که يک منتظر چگونه ميتواند در مسير انتظار امام عصر(ع) در عصر غيبت از تقوا بهره گيرد. براي پاسخ به اين پرسش خوب است كه به نخستين آيات از سوره بقره، كه توصيفي از متّقين است توجه كنيم كه آمده است:
«الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ وَ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ»[4]
و البته مصداق هاي غيبي که اهل تقوا بدان ايمان دارند در کلام معصومين(ع) اين گونه بر شمرده شده است: بعث و نشور، قيام القائم و رجعت[5] و در روايتي ديگر از غيب به حجت غائب(عج) تعبير گرديده است.[6]
با توجه به صفات متقين در اين آيه و رواياتي که در اين باره صادر گرديده است، انسانهاي باتقوا کساني هستند که هم از نظر بينش و ايمان نسبت به مسأله ظهور امام، داراي درک روشن و صحيحي هستند و هم در مقام عمل، در پي زمينهسازي براي بر پايي آن امر عظيم ميباشند، لذا با چنين اوصافي از متقين، ميتوان اين گونه بيان داشت که اين افراد هنگام مواجهه با فتنهها و آزمايشها، نه تنها از موضع ضعف و لغزش و سست شدن رفتار نميکنند بلکه آن قدر محکم ميباشند که حركتي رو به جلو دارند.
حاصل آنكه منتظران حضرت (عج) با بهرهگيري از چنين الگوهاي قرآني که به چنين مشخصهها و صفاتي آراستهاند و هم چنين تدبّر و تعقل در سيماي آنان، ميتوانند زندگي منتظرانه خود را با سبکي قرآني، تنظيم نمايند.
پی نوشت ها:
(1)سوره اعراف/26
(2)سيري در نهج البلاغه، استاد مرتضي مطهري، ص.203
(3). کمال الدين و تمام النعمه، ج1، ص536.
(4)سوره بقره/ 3-4.
(5). بحار الأنوار، ج24 ،ص352.
(6)كمال الدين و تمام النعمه، ج1 ، ص 18.