22 بهمن 1400 10 رجب 1443 - 56 : 22
کد خبر : ۲۳۵۸۵
تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۸:۳۸
پای درس اخلاق استاد جاودان در حسینیه شیخ مرتضی زاهد
خدای متعال به همه ما فرموده اند که نگاه کردن به نامحرم بد است. گفته اند یا نگفته اند؟ وقتی من به نامحرم نگاه می کنم، دارم می گویم خدایا این خوب است. این خوب است. من بیهوده نگاه نمی کنم...

عقیق: جلسه هفتگی درس اخلاق آیت الله استاد محمدعلی جاودان چهارشنبه شب این هفته نیز در حسینیه شیخ مرتضی زاهد واقع در خیابان مصطفی خمینی برگزار شد.

در این جلسه که مانند جلسات گذشته با حضور اقشار مختلف مردم، اعم از جوانان حوزوی و دانشگاهی بود، استاد جاودان به سخنرانی پرداختند.

   نکاتی از سخنرانی استاد جاودان را بخوانید:

* در آیه 116 سوره مبارکه نساء می فرماید: إنَّ اللهَ لا يَغفِرُ أن يُشْرَكَ بـِهِ وَ يَغفِرُ ما دونَ ذلِكَ لِمَن يَشاءُ وَ مَن يُشْركْ باللهِ فـَقـَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعيدًا خدا کسی که به او شرک بورزد را نمی آمرزد. شرک را نمی آمرزد. اگر برای خدای متعال شریک قائل شویم، نمی بخشد. وَ يَغفِرُ ما دونَ ذلِكَ لِمَن يَشاءُ کمتر از شرک را می بخشد. شرک را نمی بخشد. کمتر از شرک را می بخشد. وَ يَغفِرُ ما دونَ ذلِكَ کمتر. البته لِمَن يَشاءُ اینگونه نیست که هرکسی کوشید شرک نورزد اما هر گناه دیگری خواست بکند، ما می بخشیم.

* یک عبارتی در روایات دارد که خیلی عبارت قشنگی است و می فرماید: لا شَفيعُ أنجَحُ مِنَ التـُّوبة اگر آدم برای خودش شفیعی پیدا کند، شفیع باعث می شود که او بخشیده شود. دخالت شفیع باعث بخشش می شود. اما می گویند از همه شفیعان پیروزمندتر و موفق تر توبه است. توبه از همه شفیعان موفق تر است. یعنی قطعی است. ممکن است صد نوع شفیع وجود داشته باشد.

* می گویند آقا هر گناهی شرک است. این را چکار کنیم؟ می گویند شرک بخشیده نمی شود. باز به همان حرف قبلی برمی گردیم. اگر تو این گناهت را جبران کردی، که جبران کرده ای. وگرنه اگر جبران نکردی، اگر از این دنیا بروی، با گناه از دنیا رفته ای و گناه جا دارد که بخشیده شود. گفتند کمتر از شرک را می بخشند دیگر. اما گناه انسان یقه انسان را می گیرد. بنا بود شما تا آسمان هفتم پرواز کنی. آدمیزاد را آوردند اینجا که تا آسمان هفتم پرواز کند. آسمان هفتم چیست؟ تا فوق آسمان هفتم. آدمیزاد یعنی همین من و شما عُرضه پرواز تا فوق عرش را داریم. یعنی ساختمان انسان اینگونه است. نمونه اش را داریم دیگر. انبیاء و اولیا به عرش رفتند. معلوم می شود آدمیزاد می تواند به عرش برود. ببینید اینگونه نیست که ایشان چون پیغمبر است به عرش رفته. بلکه چون آدم است به عرش رفته. معلوم است؟ به عنوان انسانیت رفته. چون انسان پاکی بوده به عرش رفته. نه چون پیغمبر بوده.

* پیغمبر برای ما الگوست. آقا اگر تو هم مثل این آقا عمل کنی، تو هم به همانجا که ایشان رفت، می روی. ایشان کجا رفته بود؟ در روایات ما می گویند عرش و مادونَهُ زیر پای امام است. حالا امام یا پیغمبر فرقی نمی کند. اما عرض می کنیم این به عنوان انسان بودنشان است. چون انسان پاکی بوده. ببینید دلیلش فقط این بوده که او انسان پاکی است. البته پاکی شان مانند پاکی من و شما نیست. ما خودمان را آب کشیده ایم و پاک شده ایم. وجودشان پاک است. انسان به درجه پاکی اش، اوج دارد. به این دقت کنید. انسان به درجه پاکی اش اوج دارد.

* اگر من گناه کردم، پاکی خودم را آلوده کردم. یک مقدار لجن برداشتم و به خودم مالیدم. گناه است دیگر. گویی به خودم لجن مالیده ام. کسی را با لجن به آنجا راه نمی دهند. اگر پاک کنی چطور؟ چرا. اگر توبه کنی، توبه درست و درخور خودش، راه می دهند. عرض کردیم هر گناهی توبه درخور خودش دارد. خب اگر توبه درست کردم و خرابی های قبلی را درست کردم جا دارم که بروم؟ بله. آنجا گفته اند پاک باشد.

*هرکس پاک شد می تواند به عرش برود. انسان به عرش برود چه می شود؟ ببینید چه عرض می کنم. اگر شما تا پشت بام این حسینیه رفته بودی، می فهمیدی به عرش رفتن یعنی چه. این حسینیه دو طبقه است. می فهمیدی که یک چیزی می شود. ما همه این حرف ها را می شنویم و فقط می شنویم. گاهی هم ممکن است چون خیلی پخته نیستیم، حرف را خیلی درست تصور نکنیم. این یک واقعیت است. به عرش رفتن یک واقعیت است. مثالش را مکرر برایتان عرض کرده ام. نقل است.

* ببینید خدای متعال به همه ما فرموده اند که نگاه کردن به نامحرم بد است. گفته اند یا نگفته اند؟ وقتی من به نامحرم نگاه می کنم، دارم می گویم خدایا این خوب است. این خوب است. من بیهوده نگاه نمی کنم. به نظر من می آید که این کار خوبی است که نگاه می کنم. خدای متعال فرموده دروغ گناه خیلی بدی است. آدم یک وقت هایی مصلحت می داند که دروغ بگوید. برای پیشرفت کار خودش دروغ بگوید. یک وقت برای حفظ جان یک نفر دروغ می گوییم که اصلا واجب است دروغ بگویی. اما برای پیشرفت کار خودت، نمی توانی دروغ بگویی. اجازه نداری. اگر گفتم چه می شود؟

*خدای متعال یک انتخاب دارد و من یک انتخاب در برابر خدا دارم. نام این شرک است. این را می خواهیم بگوییم. عرض کردیم اگر جبران کردی، خب جبران کردی و خوشا به حالت. اگر جبران نکرده بودی، این یقه تو را رها نمی کند. مگر شما برای پرواز به عرش ساخته نشده ای؟ خب این نمی گذارد. حتی اگر آدم خوبی باشد و خدا هم او را ببخشد، نمی تواند به عرش پرواز کند. گفتیم امکان بخشش در مورد همه گناهان وجود دارد. امکان دارد ببخشد. من با صد هزار گناه هم از دنیا بروم، باز هم مکن است ببخشند.

* یک آقای بزرگواری گفته بودند من دیدم علامه طباطبایی رضوان الله علیه به دیدن یکی از بزرگان دیگر آمده بودند که قبر مبارک او هم آن حوالی بود. او هم مرد بسیار بزرگواری بود. علامه طباطبایی به دیدن ایشان آمده بودند. داستان یک کمی اشکال دارد اما می خواهیم مطلب را بگوییم. فرض کنید ایشان به دیدن او آمده بودند. ما نمی دانیم در آن عالم چگونه است. وقتی که می خواستند برگردند بروند به منزل خودشان ایشان فرمودند ان شاءالله یک روزی هم من برای بازدید شما خدمت خواهم رسید. علامه طباطبایی فرمودند که چون جای من بالاتر از شماست، این اجازه می خواهد. اینگونه است. هرکس به درجه پاکی اش جایش بلندتر است. یعنی حتی اگر به اندازه یک سر سوزن پاک تر باشد، یک جایی است که این آقا از او خبر ندارد. من که پایین تر هستم، از آن بالاتری هیچ خبری ندارم.

گزارش خطا

مطالب مرتبط
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر:
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
|
۱۵:۴۵ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۶
جانم حاج اقا جاودان عزیز.