عقیق: مسئول نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه تربیت مدرس در همایش معرفی سیره اخلاقی-عرفانی علامه طباطبایی گفت: عرفان واقعی پیدا نمی شود مگر به وسیله کسانی که همچون علامه طباطبایی پیرو قرآن و عترت هستند. برای گسترش عرفان ناب باید سراغ این اسوه ها رفت.

حجت الاسلام والمسلمین علی فلاح رفیعی با بیان اینکه عرفان و اخلاق همیشه و در همه جوامع بشری رواج داشته و چراغ عرفان همیشه روشن و فروزان است گفت: ریشه عرفان در فطرت آدمیان است و در همین فطرت است که آدمیان از این عالم پر می کشند و می روند چه متدین باشند و چه غیر متدین. آدمیان حب وطن دارند.

وی افزود: منظور از این وطن، وطن ظاهری که در آن زندگی می کنند نیست، معنای عمیق تر آن وطنی است که از آن آمده ایم و به آن بازخواهیم گشت و این حب موجب شده است که عرفان در جوامع مختلف طرفدار داشته باشد حتی وقتی سکولاریزم افکار بسیاری را در تمام جهان از آن خود کرده بود. شاهد این موضوع مسلک های مختلف عرفانی است که تعداد آن بیش از ۵هزار مکتب از عرفان های سرخپوستی تا وشویی را شامل می شود و اکثرا بدلی هستند.

وی همچنین گفت: علت پیدایش این تعداد عرفان نیاز بشر است. کمااینکه امروز در غرب مثنوی مولوی و حافظ و عطار طرفداران بیشتری از ایران دارد. چرا این تعداد عرفان به وجود امده است؟ چون مشتری خود را دارد اگر مشتری نداشت به بازار نمی آمد حال در این آشفته بازار ما باید عرفان ناب و حقیقی را بشناسیم و بشناسانیم رسالت دانشگاه نیز همین است.

رئیس همایش مهر معرفت ادامه داد: عرفان ناب در قرآن و عترت است، درواقع قرآن و عترت کارخانه عرفان سازی است محصول آن نیز کسانی هستند که در این کارخانه خوب پرورش پیدا کردند. کسانی همچون علامه طباطبایی، آیت الله قاضی و امام خمینی (ره)اگر بخواهیم عرفان ناب راگسترش دهیم باید سراغ این اسوه ها برویم نکته اینجاست که این اسوه ها در گدذشته های خیلی دور نیستند حتی می توان گفت فاصله چندانی با ما ندارند. ولی تاریخ عرفان بودا بسیار قدیمی و دور بوده و در عین حال واقعی نیست.

وی تصریح کرد: کسی که بخواهد دنبال عرفان بودایی برود باید از همه چیز خود بگذرد بسیاری از اندیشمندان معتقدند اگر عرفان اسلامی نبود عرفان بودایی همه جهان را در اختیار خود گرفته بود، این عرفان ها که در دنیا ایجاد شده عرفانی نیست که جواب عطش علاقمندان به عرفان را بدهد عرفان واقعی پیدا نمی شود مگر به وسیله کسانی که پیرو قرآن و عطرت هستند همچون علامه طباطبایی.

وی در ادامه درباره ی انتخاب علامه طباطبایی برای این سلسله همایش ها گفت: علامه طباطبایی معاصر ما است، شاگردان علامه امروز زنده اند و هم عصر ما هستند و هر کدام از آنها استوانه های محکمی از علم و معرفت به شمار می آیند علامه نظراتی در فلسفه دارد که به قول علامه جعفری صد سال دیگر شناخته و درک می شود و مثل عرفان های بودایی نبود که زندگی را رها کنند بلکه بسیار معمولی و حتی ساده تر از ما زندگی می کردند، اینها اصل هستند.

فلاح در ادامه گفت: علامه طباطبایی سه خصوصیت عمده داشت که به ویژه برای جامعه دانشگاهی بسیار لازم است. علامه عشق خالصی به اهل بیت داشت. استاد مطهری درباره استاد خود علامه طباطبایی می گفت "من فیلسوف و عارف بسیار دیده ام عشق من به ایشان به خاطر این است که علامه عاشق اهل بیت است". درواقع ایشان اگر عشق به اهل بیت نداشت امروز بعد از چندین سال ما مأمور نمی شدیم که برای ایشان بزرگداشت بگیریم. علامه اخلاص داشت و همان اخلاص او باعث شد امروز یادشان زنده باشد.

وی همچنین افزود: دومین خصوصیت علامه این بود که ایشان عاشق علم آموزی بودند همین موضوع باعث شد اثری مثل المیزان را به نگارش درآورد که بعد از ایشان دیگر چنین اثری نداشتیم سومین خصوصیت علامه این بود که ایشان در تقوا و معرفت و توجه به خداوند نمونه بودند. امروز اگر می خواهیم به عرفان واقعی برسیم نیازی به اعمال عجیب و غریب نیست عرفان واقعی در همین سه خصوصیت علامه است که در رأس آن توجه به خداوند و تقوا است.

رئیس همایش مهر معرفت در پایان خاطرنشان کرد: این سه رکن علامه باید برای ما اسوه باشد وامروز دانشگاهیان ما بیشتر از هر چیزی به این الگوها و اسوه ها نیاز دارند اگر این مسیر را طی کنیم حتی اگر مثل علامه طباطبایی هم نشویم از خوبان و عارفان خواهد بود.