عقیق: بخش اول گفت و گو با حاج مهدی آصفی پیرغلام اهل بیت پیش از این منتشر شد
اکنون بخش پایانی این گفت و گو را بخوانید؛
به نظر می رسد که در این سال ها روضه های در حال کم رنگ شدن هستند به نظر شما دلیلش چیست؟
بله. این کم شدن دلایلی دارد که مقداری از آن خود ما و دوستان هستیم. متأسفانه بعضی پول هایی که به برخی مداحان می دهند یکی از دلایل این ماجراست. قدیم در بازار معروف بود که اگر کسی را می خواهی بیکار کنی پول زیاد به او بده و بعد از مدتی اخراجش کن.در مداحی هم همین طور است. مشهور است که دشمنان اسلام و انقلاب پول خرج می کنند. پول ها را بیست دست می گردانند که من نفهمم که از کجا می آید و این نیست که از خارج کسی بیاید و این پول ها را بدهد.مبلغ های آنچنانی را که به مداح بدهند دیگر طرف روضه خانگی نمی رود و به روضه خانگی راضی نمی شود. خدا رحمت کند اساتید ما را می گفتند که پول امام حسین را هیچ وقت نگویید کم است.می گفتند اگر جایی رفتید و پول کمی به شما دادند اصلاً ناراحت نشوید، خود حضرت زهرا(س) برایتان جبران می کند.ما این ها را با چشم خود دیده ایم. همه زندگی همین طور است و این که خدا روزی رسان است یک اصل کلی است. حاج آقا محمد مرشدی می گفتند که من از خدا روزی می خواهم روضه نمی خواهم. حساب مداحی را نباید دنیایی دید.
الان با این وضعیت رکود اقتصادی هیچ مداحی را پیدا نمی کنید که بگوید وضع مالی بدی دارم. وضع مالی، همان مسائل روزمره را می گویم و این که کسی بخواهد بلند پروازی کند و اسراف کند بحث جدایی است.
حاج آقا این بحث پول ها کلان گرفتن از طرف برخی مداح ها خیلی زیاد شده. چه کار باید کرد؟
باید ریشه یابی کرد. اگر ریشه یابی کنیم می بینیم که مداحی از این پول ها ندارد.مردم متوجه هستند ولی ما باید متوجه باشیم. مداح و واعظ و پیش نماز و حتی کسی که ریش دار است باید متوجه باشد که زیر ذره بین است.
بعد از آقای مرشدی گفتید که روضه های ایشان را ادامه دادید. کدام مجالس را بیشتر می رفتید؟
یک روضه ای بود در امین حضور منزل آقای حریرچی که از مؤسسین صنف بزاز بود و در آن زمان جزء صنف بزاز بود. من شب های جمعه منزل ایشان می خواندم و یک شب جمعه گفت که آقای آصفی شب اربعین برنامه صنف بزاز منزل ماست و شما بیایید و بخوانید. من واقعاً ترسیدم. چون می دانستم که مداحان و منبری ها و هیئت دارها همه می آیند. حتی از خارج برای دهه عاشورا می آمدند. من می خواستم قبول نکنم ولی در آن زمان بیشتر به این صورت بود که می گفتند بیا و باید می رفتیم. من شب اربعین بعد از نماز یک قصیده ای را خواندم و حاج احمد ناظم که خدا شفایش بدهد دم در آمد و گفت که ما شب شهادت حضرت رضاعلیه السلام یک برنامه ای داریم و شما بیا و مانند همین روضه ای که امشب خواندی را بخوان.از این جمله فهمیدم که کار جا افتاده است. هفته بعد که رفتم، دیدم یک سیدی آنجا نشسته و نماز به امامت این سید برگزار شد و من منبر رفتم و به مناسبت شهادت امام رضاعلیه السلام یک قصیده سلسة الذهب خواندم و رفتم. آن سید بزرگوار که بعداً فهمیدم که آسید احمد نجفی بود، بعد از من به منبر می رود و راجع به سلسلة الذهب توضیح می دهد و می گوید که من یک همچین قصیده ای تا به حال از هیچ مداحی نشنیده ام. این باعث شد که این ها به من زنگ بزنند و من را دعوت کردند. الان هم حدود 47 _48 سال است که به صنف بزاز ها می روم.
الان یک صنف دیگری هم می روم، صنف محترم حداد که شب های پنجشنبه برنامه دارند. صبح های جمعه فاطمیون می رویم. هیئت پیرعطا می روم که آیت الله مصطفوی منبر می روند. این جلسات را در این سن خواندن شکرانه دارد و خدا این عنایت را از من نگیرد.(حدود 70 سال سن دارم) به جوان ها می گویم که با مردم رفیق باشند و پنجه در پنجه مردم نیندازند.پول زیاد نگیرند. منتظر احترام نباشند چون احترام برای اهل بیت است و اگر احترامی هست برای اهل بیت است. و از آن جاست. مداحان برای خودشان موقعیت قائل نباشند و اگر موقعیتی هست از آن طرف است، منهای امام حسین یعنی هیچ. احترام برای ارباب ما است.
بالاخره شما با این همه تجربه باید این ها را به نسل بعد انتقال بدهید. الان خودتان شاگرد هم دارید؟
نه. خیلی ها به من مراجعه کردند ولی من خودم را در این سطح نمی بینم که استادی کنم و با این سن و سال هنوز هم احتیاج به استاد دارم. به آقای آهی پیشنهاد دادم که کسی را بیاورند و به ما مداحان درس اخلاق بدهند. ما نصیحت می کنیم و مسئله می گوییم، ولی خیلی از مواقع خودمان هم احتیاج به استاد داریم. اعمال و افعال ما زیر ذره بین است. مرحوم علامه می فرمودند که مداحی صد تا چشمه دارد که یکی از آنها خواندن است. مردم راه رفتن و جنس خریدن ما را زیر ذره بین قرار می دهند. در کتاب لولوء و مرجان که در آداب منبر است و پیشنهاد می کنم آقایان بخوانند آمده که خدای ناکرده مواظب باشید که به اهل بیت دروغ نبندید.در جای دیگری می گوید که اگر کسی زوار امام رضا است و خواست جنسی بخرد امام رضا را واسطه خرید خود قرار ندهید و نگوید که من زوار امام هستم تا ارزان تر جنس را بخرید. قدیمی ها رفتارشان درست بود بخاطر اعمال و اخلاص و نوکری شان بوده که ماندگار شدند. آقای هاشمی رئیس مداحان می فرمود آنها ارباب هایی که ما می خواهیم هستند ولی نوکرهایی که آنها میخواهند آیا ما هستیم؟ حاج اسماعیل دولابی می فرمودند که ما دروغ می گوییم، اینقدر دور و بر ما را دارند اگر راست بگوییم برای ما چکار می کنند.این حرف ها دروغ نیست. علامه اگر جایی می رفت که روضه بود و مستحق بود نه اینکه پول نمی گرفت بلکه پول هم می داد.
با اهل بیت نمی شود بازی کرد. مجلس امام حسین مانند حرم امن الهی است. من اگر با شما مشکلی دارم این جا جای تسویه حساب نیست.نه امام حسین فرق کرده و نه مجلس امام حسین فرق کرده بلکه ما فرق کردیم.
شما بارها به سفرحج رفته اید اگر می شود از خاطرات حج برای ما بگویید.
خیلی خاطره است و گاهی سالی سه بار حج می رفتم. من چند بار مرگ را لمس کردم و دوبار آن در سفر حج بود. یکی سال 54 و دیگری سال 66 بود. خدا خواست که باشیم و نوکری و خدمت کنیم. یک بار هم مبتلا به مشکل حنجره شدم و هشت ماه باید از خانه خارج نمی شدم و حرف نمی زدم. اما معجزه ای اتفاق افتاد و خوب شدم و از سازمان حج نامه ای به من رسید که شما باید دو سه ماه مکه بروید که آن هم شکرانه دارد .
شما حاج اکبر ناظم را هم به یاد دارید؟
بله . حاج اکبر با استاد من صیغه برادری داشتند و جلسه ای داشتند شب های سه شنبه در حسن آباد.
کراماتی که راجع به حاج اکبر ناظم می گویند درست است؟
این ها برای مداح چیزی نیست. وقتی اقلیت های مذهبی شفا می گیرند شفای دختر حاج اکبر که چیزی نیست. من یادم است که وقتی حاج اکبر در بازار روی چهارپایه می رفت که بخواند من نخوانده گریه ام می گرفت.حاج اکبر اخلاصی داشت و سیمش وصل بود. اگر مداح جایگاه خود را پیدا کند بزرگنمایی نیست. و اگر حدود خودش را بشناسد درست است و البته این شرایط دارد. باور باید قوی باشد.
بیشتر از اساتیدی (حاج مهدی آصفی)مطلب ونوا بذارین تا این الگوهای حسنه فراموش نشن که هیچ بلکه شاخص باشن........
بازم تشکر از این مصاحبه (دراصل بررسی افات نوکری حاضر)که تهیه کردین
اجرتون با حضرت زهرا(س)