1ـ ضرورت و
اضطرار اگر حفظ جان و مال شخص يا برادر ديني، متوقف بر دروغ گفتن باشد، انسان مي
تواند مرتكب دروغ شود، چرا كه دروغ مزبور، موجب حفظ جان و مال محترمي است و اهميت
شارع مقدس نسبت به جان و اموال مسليمن از اموري بديهي و مسلم است.
اين آيه مباركه دلالت دارد بر اين كه اظهار كفر از روي اجبار و اكراه منعي ندارد، بلكه به خاطر ضرورت و حفظ جان رواست.
طبق اين آيه كريمه اگر شخصي به طور واضح مي بيند كه اگر اظهار دوستي كفار را نكند، جان و مالش در خطر قرار مي گيرد. در اينجا اظهار محبت به ايشان بلامانع است. يعني در اصل اظهار محبت و ولايت كفار، امري حرام است و حتي سبب خروج از دين مي شود، امّا در مقام ضرورت و حفظ جان داراي حرمت نمي باشد.
2ـ اصلاح بين برادران مؤمن
و در روايت ديگر از امام صادق آمده است: كه انسان مصلح كاذب شمرده نمي شود.(6) و امام خميني به اين دو روايت براي جواز كذب در موارد اصلاح تمسك كرده است.(7)
3ـ نيرنگ در جنگ: در نبرد ميان حق و باطل، نيرنگ و با زيركي تمام، دشمن را فريب دادن، موجب تقويت حق و ضعف باطل مي شود و بدين جهت پسنديده است. در روايتي از امام صادق (ع) از پيامبر آمده است: در سه مورد كذب نيكوست، كه از جمله آن سه مورد خدعه و نيرنگ در جنگ است. و در روايت ديگر آمده است: كه هر كذبي مورد سوال و بازخواست قرار مي گيرد مگر در سه مورد كه يكي از آن سه مورد خدعه و نيرنگ در جنگ است(8)خلاصه و نتيجه گيري: به طور كلي در هر موردي كه دروغ گفته شود و مقصود از آن دفع شرّ و زياني از مسلماني باشد يا هدف اصلاح بين مردم باشد، نه تنها دروغ گفتن حرام نيست بلكه زيبا و پسنديده است. زيرا اين دروغ ديگر كليد گناهان نيست بلكه نيكوكاري و احسان به مردم است. البته اينگونه دروغ هم وقتي مجاز و پسنديده است كه راستگويي ممكن نباشد در اين صورت است كه دروغ جائز يا واجب مي شود و گفتن سخن راست ممنوع يا حرام مي گردد.در پايان بايد اين نكته را توجه داشت كه دروغ مصلحت آميز، فقط در موارد فوق، يعني مواردي كه ترك آن موجب محذورات و زيانهائي مي شود كه جبران آن غير ممكن است مي باشد. ولي دروغ به منظور استفاده مادي يا بدست آوردن منافع شخصي و نظائر آن، جزء دروغ مصلحت آميز نيست و قطعاً حرام و مشمول آيات و روايات حرمت دروغ و موجب ذلت و بدبختي دنيا و آخرت خواهد شد.
پی نوشت ها:
.1نحل:
106.
.2آل عمران: 28.
.3 ر.ك: شيخ
انصاري، مرتضي، المكاسب، قم، كنگره جهانی شیخ انصاری، اول، 1415ه.ق، ج2، ص21-31.
.4شيخ انصاري،
المكاسب، ج2، ص31-32.
.5حر عاملی، محمد
بن الحسن، وسائل الشیعه، قم، موسسه آل البیت، ج12، ص252.
.6حر عاملی،وسائل
الشیعه، ج12، ص252.
.7 امام خمینی،
المکاسب المحرمه، قم، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، اول،1415ه.ق، ج2، ص138.
.8 حر عاملی،
وسائل الشیعه، ج12، ص252.
منبع:جام
211008