31 خرداد 1401 22 ذی القعده 1443 - 53 : 23
کد خبر : ۲۲۷۷۵
تاریخ انتشار : ۰۷ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۹:۳۳
اگر در لحظات آخر عمر امام در كنارش بودى قضيه عجيبى را مشاهده مى كردى .

عقیق:ابوبصير مى گويد: پس از وفات امام صادق(ع) من به خانه آن حضرت رفتم تا به همسرش (حميده ) تسليت بگويم ، وقتى آن بانو مرا ديد گريست من هم گريه كردم .

سپس گفت : اى ابوبصير! اگر در لحظات آخر عمر امام در كنارش بودى قضيه عجيبى را مشاهده مى كردى .

گفتم : چه قضيه اى ؟
گفت : دقايق آخر عمر امام بود كه ناگهان چشمان مباركش را باز كرد و فرمود: همين الان تمام خويشان و نزديكان مرا حاضر كنيد! ما همه را جمع كرديم ، به طور كه كسى از خويشان و نزديكان امام باقى نماند.

حضرت نگاهى به آنان كرد و فرمود: كسانى كه نماز را سبك مى شمارند هرگز شفاعت ما به آنان نخواهد رسيد ان شفاعتنا لا تنال مستخفا بالصلاة .


پی نوشت:

بحار: ج 6، ص 154 و ج 44، ص 297

 منبع:جام

211008

 

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: