عقیق: حجت الاسلام والمسلمین ˈعبدالرحیم بیرانوندˈ در نشست نقد و بررسی ادیان، فرقه های و عرفان کاذب و نوظهور که به همت امور فرهنگی تبلیغات اسلامی بافق برگزار شد با اشاره به اینکه دشمن در صدد تفرقه انگیزی در بین مسلمانان است افزود: از نظر اهل بیت(ع) اصل فرقه گرایی و فرقه سازی حرام است چون اسلام را پاره پاره می کند. این مدرس با بیان اینکه این فرقه ها اصول اعتقادی را دست کاری و تحریف می کنند گفت: آنها شرط قبولی ایمان و سعادت را اعتقاد به قطب می دانند بنابراین وظیفه ما دوری از این فِرق و ادیان و عرفان های کاذب است چون باعث تفرقه و بدعت در دین می شود .

وی ریشه های انحراف این فرقه ها متعدد دانست و خاطر نشان کرد: همه انحرافات این فرقه به موارد یاد شده محدود نخواهد شد.

حجت الاسلام بیرانوند با اشاره به اینکه در عرفان اصیل جایگاه استاد و مربی که خود تربیت شده اسلام ناب باشد از اولویت خاصی برخوردار است تصریح کرد: ولی در تصوف، اصلِ همه امور صوفیانه بر اساس بیعت و سرسپردن به قطب است و در حقیقت همه چیز در بندگی و فرمانبرداری قطبِ تصوف خلاصه می شود.

این کارشناس ارشد فرق و ادیان ادامه داد: عرفان اسلامی، فرقه ای نبوده و نیست در حالی که دردِ صوفی به فرقه گرایی و قطب ستایی و سلطه گری دینیِ قطب خلاصه می شود.

وی با بیان اینکه عرفان اصیل اسلامی از طرف انبیاء و اهل بیت(ع) و سیرۀ عملی ایشان به ما رسیده است خاطر نشان کرد: اما تصوف از همان زمان که در دنیای اسلام پیدا شد به شدت مورد مخالفت پیامبر و ائمه اطهار(ع) قرار گرفت.

این روحانی، افزود: عرفان اسلامی با هر گونه بدعت و انحرافی به شدت مخالف است و بنا به سفارش پیامبر اسلام در مقابل آن می ایستد، در صورتی که تصوف فرقه ای مملو از بدعت و انحراف و ضلالت است.

وی به پیدایش زمان عرفان های نوظهور در ایران اشاره و تصریح کرد: بعد از جنگ جهانی دوم غرب برای رفع افسردگی مردم، معنویتی ساختگی را به وجود آورد و با روش های گوناگون آن را چاشنی زندگی مردم کرد تا به اصطلاح نشاط اجتماعی بالا رود.

بیرانوند ادامه داد: از دهه 70و80 و بعد از جنگ تحمیلی در کشور ما نیز اتفاقاتی افتاد که باعث پیاده شدن همین رویکرد در ایران شد با این تحلیل که اگر بخواهیم سازندگی را در کشور ایجاد کنیم، نیازمند نشاط و معنویت در جامعه هستیم و با همین تعبیرها، تحلیل غرب را پیش کشیدند و اعلام کردند که ما ملت با نشاطی نیستیم و باید خمودگی ها را برطرف کنیم.

او اضافه کرد: این عرفان نوظهور به عنوان مثال چادر و مانتو سیاه را مایه غم و اندوه می دانستند و می گفتند ما برای موفق شدن، نشاط می خواهیم و اینچنین شد که یک آسیب شناسی غلط اجتماعی، مباحثی را تحت عنوان راه های رسیدن به نشاط و موفقیت، سوای اصول دینی ارائه کرد.

وی در ادامه گفت: نتیجه این شد که افرادی همچون آزمندیان، احمدی منش وحلّت آمدند و تحت عنوان تکنولوژی فکر تولید، جریان های فکری منحرفی را وارد اجتماع کردند که از تفکرات برایان تریسی، نشات گرفته بود که از کنار این تکنولوژی ها شرکت های هرمی به وجود آمد.

این کارشناس ارشد ادیان و فِرق، افزود:با نگاهی گذرا به فعالیتهای فرقه دراویش و تلاشهای ضد انقلابی رهبر لیبرال آنها مشخص می شود که هر جا دفاع از ایران و اسلام است دراویش کاری به سیاست ندارند وهر وقت نوکری برای آمریکا،اسرائیل ،فرانسه و انگلستان است دراویش اتفاقا بسیار سیاسی می شوند.