عقیق:ایمان، عبارتست از جایگیر شدن اعتقاد در قلب، و این کلمه
از ماده (ء م ن) اشتقاق یافته، کانه شخص با ایمان، بکسی که بدرستی و راستی و پاکی
وی اعتقاد پیدا کرده، امنیت می دهد، یعنی آنچنان دل گرمی و اطمینان می دهد که هرگز
در اعتقاد خودش دچار شک و تردید نمی شود، چون آفت اعتقاد و ضد آن شک و تردید است.
مردی به محضر علی(ع)
آمد و درخواست کرد تا «ایمان» را برایش تشریح و بیان کند.
امام فرمود: فردا نزد من بیا تا در حضور جمعیت، تو را به
آن آگاه کنم که اگر تو گفتارم را فراموش کردی، دیگری برای تو حفظ و نگهداری کند.
فانَّ الکلامَ کالشّاردَه ینفقُها
هذا و یخطئُها هذا:
زیرا سخن، همچون شتر فراری است که بعضی آن را پیدا می
کنند و بعضی آن را نمی یابند.
فردای
آن روز شد. امام در میان جمعیت آمد و در باره ایمان چنین فرمود:
ایمان بر چهار پایه قرار دارد: 1. صبر 2. یقین 3. عدالت
4. جهاد
صبر، چهار شعبه دارد: 1. اشتیاق 2. ترس 3. زهد 4. انتظاریقین، نیز دارای چهار شعبه است: 1. بینش درهوشیاری 2. رسیدن به دقائق حکمت 3.
پند گرفتن از حکمتها 4. توجّه به روش پیشینیان.عدالت، نیز چهار شعبه دارد: 1. دقت در فهم 2. غور در علم و دانش 3. قضاوت صحیح
4. حلم استوار و ثابت.جهاد، نیز چهار شعبه دارد: 1. امر به معروف 2. نهی ازمنکر 3. صدق و راستی در
جبهه جنگ 4. کینه و دشمنی با فاسقان.به این ترتیب، امام با کمال عنایت و توجه به سؤال افراد،
و روشن گری و آگاهی بخشی، همت می کرد، و بطور جدی، به مسائل جامعه، و رشد و ترقی
اخلاقی و عقیدتی انسانها، اهمیت می داد.
پی نوشت:
نهج البلاغه، حکمت 266.
منبع:جام
211008