19 مهر 1400 5 (ربیع الاول 1443 - 18 : 20
کد خبر : ۲۰۵۵۴
تاریخ انتشار : ۱۳ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۸:۳۹
گفت و گو بافرزندان و همسر حاج محمد تقی طاهری
پدر بزرگوار ما در اواخر عمرشان بیشتر در جلسات خانگی حاضر می‌شدند. به قول خودشان وفای جلسات خانگی بیشتر از جلسات عمومی است.

عقیق: حاج محمد تقی طاهری پدر برادران طاهری مداح اهل بیت بود. علاوه بر این پدر خودش یعنی پدر بزرگ برادران طاهری هم مداح بود و حالا انگار نسل های بعدی طاهری ها هم در این وادی اند.

با حاج مرتضی و حاج محسن طاهری و نیز حاجیه خانم طاهری(مادرشان) درباره مرحوم حاج محمد تقی طاهری گفتگو کرده ایم.


حاج محسن طاهری

کمی از شرح حال زندگی  پدر بزرگوارتان برای ما بگویید؟

ایشان در سال 1310 در تهران متولد شدند. پدر 20 ساله بودند که در محله باغ فردوس تهران کوچه حاج محمد بانکی که محدوده هیئت‌های قدیمی تهران بود،  به اداره هیئت جوانان باغ فردوس که به هیئت ابوالفضلی‌ها و یا هفت برادران حاج عباسی معروف بود، می‌پرداختند.

یکی از جلسات ثابت ایشان سه‌شنبه‌ها بود که آن زمان من و آقا مرتضی نوجوان بودیم و از آن خاطره‌ای نداریم. در آن زمان و در محله نازی‌آباد، پدر ما و حاج آقا فیاض که الان در قید حیات هستند و نزدیک به 90 سال سن دارند، تنها مداحان آن منطقه بودند. جلسات را به صورت کامل این دو بزرگوار اداره می‌کردند. جلسه دیگر ایشان در مسجد حاج آقادشتی نازی‌آباد بود. دیگر برنامه همیشگی ایشان در مسجد سیدالشهدا(ع) در بازار دوم نازی آباد بود.

به غیر از این جلسات در دهه اول محرم و ماه صفر، هیئت‌های مختلفی را اداره می‌کردند که بالغ بر هفت یا هشت جلسه بود؛ مانند هیئت گیلانی‌ها، سمنانی‌ها و قمی‌ها. به یاد دارم که ایشان با سلطان الواعظین و همچنین مرحوم آقای فلسفی هم برنامه داشتند. مرحوم پدر ما از مداحان معروف و به نام و در عین حال بی‌حاشیه و مخلص بودند.

پدر بزرگوار ما  در اواخر عمرشان بیشتر در جلسات خانگی حاضر می‌شدند. به قول خودشان وفای جلسات خانگی بیشتر از جلسات عمومی است.

 این ریشه محبت اباعبدالله(ع) چگونه در پدر شما شکل گرفت؟

مرحوم پدربزرگ ما هم مداح بودند و این یک عامل مهم در هدایت پدرم به سمت مداحی بوده است. پدر ما در اول بازار مولوی، تولیدی کفش داشتند و کنار فعالیت‌های روزانه  آن‌طور که عموهای بزرگوارمان نقل می‌کنند، در عین کار به

حفظ شعر که در برخی مواقع بالغ بر 50 بیت نیز می‌شد می‌پرداختند که برای مراسم که دعوت می‌شدند آماده باشند. این بیانگر زحماتی است که گذشتگان و پیر غلامان اهل بیت برای این مسأله و نوکری امام حسین(ع) می‌کشیدند.

اما متاسفانه امروز شاهد هستم که عرصه مداحی مد شده است که مداحان کم‌کاری می‌کنند و شعر را از رو می‌خوانند که این کار چندان مناسبی نیست. نباید تمام سرمایه خود را در چند کاغذ خلاصه کنند.

 حاج محمد تقی طاهری شعر هم می‌گفتند؟

بله، مرحوم پدر شاعر هم بودند، اما در این زمینه خیلی معروف نبودند. خیلی از سروده‌ها و نوحه‌هایی که در اوقات مختلف استفاده می‌کردند را خودشان می‌گفتند. به یاد دارم که در یک اربعین من و حاج آقا مرتضی در مسجد اعظم قم، بعد از مرحوم کافی برنامه داشتیم که نوحه پدر را خواندیم.

 حاج آقا چند بار به کربلا رفته بودند؟

به دفعات به کربلا مشرف شده بودند که سه بار آن در نوجوانی بوده است.

 پدر بزرگوارتان معمولا از شعر چه شعرایی در مراسم روضه خوانی خود استفاده می‌کردند؟

بیشتر از اشعار صامت بروجردی، غزلیات صائب تبریزی و یا مرحوم رنجی استفاده می‌کردند. همچنین از اشعار شاعران مشهد و گلچین‌های مرحوم نوایی بهره‌ می‌بردند. مرحوم پدر در انتخاب اشعار و مضامین آن خیلی دقت نظر داشتند. کتاب‌هایی که ایشان استفاده می‌کرد، هنوز وجود دارد که ما هم از این اشعار استفاده می‌کنیم.

.

 پدر چه تاثیری در مداح شدن اخوان طاهری داشتند؟

من و آقا مرتضی در سنین کودکی و زمانی که مدرسه نمی‌رفتیم، در محله خود شروع به مداحی کردیم و حتی در اواخر برخی جلسات پدر به ما می‌گفتند که چند بیت شعر یا ذکر مصیبت بخوانیم.

  در زندگی شخصی‌شان، حضرت‌ اباعبدالله چه نقشی داشتند؟

تمام زندگی ایشان، گره خورده به اهل بیت(ع) بود. تمام جلسات پدر حال و هوای خود را داشت و ایشان همان حال را نیز در منزل داشتند. بیان این خاطره خالی از لطف نیست که ما هر شب جمعه در منزل، سفره حضرت رقیه(س) پهن می‌کردیم و یک روضه خانوادگی شکل می‌گرفت.

چهاردهم هر ماه ایشان، مجلس روضه داشتند، شب میلاد حضرت زهرا(س) جشن مفصلی می‌گرفتند که واقعا فراموش‌شدنی نبود. ایشان آشپز خیلی خوبی هم بودند و هر سال به یاد حضرت صدیقه(س) غذا طبخ می‌کردند.

 پدر شما، با کدام یک ائمه اطهار و شهدای کربلا رابطه دلی بیشتری داشتند؟

سوال جالبی است و باور کنید من خیلی بر روی این مسأله فکر نکرده بودم که ایشان به کدام یک از ائمه ارادت ویژه‌ای دارند، خود بنده به حضرت صدیقه(س) ارادت ویژه دارم اما در مورد مرحوم پدر،  نمی‌توانم به  تفکیک بگویم که کدام یک از حضرات بیشتر برای ایشان مطرح بودند و حداقل من هیچ‌وقت این موضوع را پرس‌وجو نکرده بودم.

چیزی که قابل ذکر است، ارادت ایشان به امام مجتبی(ع) است. مرحوم پدر، مقید به برگزاری مراسم 7 صفر که  بنابر روایت قوی از جمله در کتاب حاج عباس قمی، روز شهادت امام حسن(ع) است، بودند. نکته جالب این است که ایشان در روز هفتم صفر که مصادف با 11 فروردین بود، دار فانی را وداع گفتند و بنا بر وصیت خودشان در نزدیک‌ترین مکان به حرم امام خمینی(ره) ایشان را دفن کردیم.


 حاج مرتضی طاهری

پدر ما هفتاد سال عمر کرد که شصت سال آن نوکری اهل بیت به ویژه امام حسین(ع) بود. ایشان مداح با اخلاصی بودند که در زمان خود در بین مداحان، معروف به علی‌اکبرخوانی بودند که بیانگر این معناست که مداحی کم نظیر در زمان و عصرخود بودند.

پدر بزرگوارشان هم در همین مسلک بودند و در منطقه خودشان بسیار مورد احترام مردم و بیانگر مسائل دینی و شرعی آنان بودند. مادربزرگ‌مان نیز یک زن متدینه و ارادتمند اهل بیت بودند و این دو بزرگوار نقش برجسته‌ای در تربیت پدر ما داشتند.

بارزترین خصوصیت پدر، تقوای بی‌نظیر ایشان بود. حاج آقا یک مداح اهل تقوا بود که رعایت اخلاق برایش از هر مسأله دیگر مهم‌تر بود. او بسیار کم حرف می‌زد و سعی می‌کرد تا جایی که ممکن است از دیگران سخن به میان نیاورد.

پدرم به حضرت عباس(ع) علاقه فراوانی داشت. در کنار این علاقه، به امام مجتبی(ع) نیز به‌طور ویژه ارادت داشت.  به همین علت در روز هفتم صفر که بنا بر روایات قوی روز شهادت امام حسن(ع) است، مراسم روضه‌خوانی برپا می‌کرد. این ارادت تا اندازه‌ای بود که ایشان روز هفتم صفر نیز از دنیا رفتند و در نزدیک‌ترین مکان به حرم امام خمینی(ره) به خاک سپرده شدند. این بزرگوار نقش بسیار مهمی در تربیت ما سه برادر داشتند و بعد از ورود من و آقا محسن به این عرصه، خود میدان را برای ما خالی کردند و همیشه به عنوان راهنما و بزرگتر در کنار ما حضور داشتند. ما اخوان طاهری جای خالی ایشان را در زندگی خود حس می‌کنیم.

 همسر مرحوم محمدتقی طاهری:

مرحوم طاهری، فرد متدین و به شدت دیندار و اهل منبر و روضه بودند، خودشان مداح اهل بیت بودند و شاید به همین دلیل بود که رفتار خوبی در خانه و با من و بچه‌ها داشتند. وقتی پدر نوکر امام حسین(ع) باشد، بچه‌ها هم کم کم به همان مسیر پدر می‌روند. البته خود من هم اهل منبر و مسجد بودم. قبل از انقلاب ما نازی‌آباد زندگی می‌کردیم. به خاطر دارم که پدرشان همیشه بچه‌ها را به مهدیه و پای منبر حاج کافی می‌برد. حتی برخی اوقات پای منبر مداحی هم می‌کردند. خودم هم وقتی منبر حاج آقا دستیانی در مسجدالرسول نازی‌آباد برقرار بود بچه‌ها را پای منبر می‌بردم. به‌ هرحال اینها در نزدیک شدن آقا پسرها به اهل بیت و امام حسین(ع) تاثیرگذار بود. حاج‌آقا هم چون خودشان مداح بودند هوای بچه‌ها را داشتند و اگر در مداحی‌شان ایراد و اشکالی بود گوشزد می‌کردند و اصول را به آنها یاد می‌دادند.

قبل از انقلاب، فضا خیلی برای کارهای مذهبی باز نبود. در آن فضای پرشور قبل از انقلاب گاهی شعرهای انقلابی هم پای منبرها خوانده می‌شد، پدر بچه‌ها هم چندبار پای منبر در مهدیه شعرخوانی پرشوری کرده بودند که قبل از دستگیری، فراری‌شان داده بودند. از این اتفاقات زیاد می‌افتاد ولی خدارا شکر هیچ‌وقت دستگیر نشدند. بعد از انقلاب هم همان مسیر مداحی را ادامه دادند و کم‌کم پسرها هم مانند پدرشان در همین مسیر قرار گرفتند. خدا را شکر نزدیکی فرزندانم به اهل بیت(ع) باعث شده که با اینکه امروز مشهور شده‌اند از مسیر درست منحرف نشوند و همیشه متوسل و وصل به ائمه(ع) باشند. همیشه هم می‌گویم خدا را شکر این پسرها هم مثل پدرشان نوکر امام حسین(ع) شدند، صدایشان را برای امام حسین(ع) خرج می‌کنند. اجر این صدا را هم می‌گیرند وان‌شاالله این صدا باز، هم برای سیدالشهدا(ع) و بقیه ائمه(ع) گرم باشد.

 

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: