20 مهر 1400 6 (ربیع الاول 1443 - 26 : 14
کد خبر : ۲۰۳۶۵
تاریخ انتشار : ۰۲ بهمن ۱۳۹۲ - ۲۰:۴۷
آیت الله جوادی آملی نجات از خطر گناه و بلایا را از جمله آثار ذکر برشمرده و با اشاره به جریان حضرت یونس (علیه السلام) بر عدم اختصاص ذکر یونسیه به آن حضرت تأکید کرد و گفت: این را قرآن می فرماید که اگر انسان غمگینی به ذکر یونسی سرگرم باشد، قبل از اینکه از ما چیزی بخواهد ما غمش را برطرف می‌کنیم و آنها هم که اهل راه هستند این ذکر یونسی را مجرَّب می‌دانند.

عقیق:اگر هر انسانی یا موجود دیگری، توسط یک ماهی بزرگ یا نهنگ، یک لقمه گردد و بلعیده شود، روال عادی و طبیعی این است که خفه شود و بمیرد و هضم بدن نهنگ گردد و جز این چاره ای نیست.

اما آیا واقعاً برای حل چنین مشکل بزرگی و مانند آن، راهی وجود ندارد؟

اگر خدا داشته باشی و پشتت به او گرم باشد، هیچ مشکلی نیست که حل نشود؛ با خدا، هر ناممکنی ممکن می شود، نمونه بارز و وقوع یافته آن، جریان حضرت یونس علیه السلام است.

خداوند متعال می فرماید: آری، برای این مشکل و هر مشکل دیگر و هر غم و اندوهی که بر شما وارد می شود، راه حل وجود دارد. راهش این است که به یکتایی و بزرگی خدا اقرار و ایمان داشته باشید و نیز به گناه خود اعتراف کنید و حل مشکل خود را از او درخواست نمایید؛ یکی از ذکرهایی که در این زمینه وارد شده، این است که اینگونه بگویید:

«لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّی كُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ»؛ (سوره انبیاء، آیه 87)

به این می گویند «ذکر یونسیه» که بخشی از آیه ای است که در رکعت اول نماز غفیله خوانده می شود.

خداوند در قرآن کریم شواهدی را قرآن کریم مطرح می‌کند که در آن شواهد روشن می‌کند که اگر کسی به یاد خدا بود، خدا هم به یاد او است و معنای اینکه خدا به یاد کسی باشد آن است که او را از خطر می‌رهاند؛ یا خطر معصیت و یا خطرهای دیگر که کمتر از خطر معصیت نیستند: (152 سوره بقره) (فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُوا لِی وَلاَ تَکْفُرُونِ)

ذکر تسبیح، عامل نجات یونس (ع)

در سوره مبارکه صافات نکته ای را بیان می کند و آن این است که یاد حقّ انسان را از خطر می‌رهاند، آیه 143 و 144 فرمود: (فَلَو لاَ أَنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ * لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلَی یَوْمِ یُبْعَثُونَ)؛ اگر صاحب حوت (این ذالنون (ع)) اگر یونس (ع) جزء مسبحین نبود، در بطن ماهی الی یوم القیامه می‌ماند. این خطر را خدا از او دور داشت، برای اینکه او اهل تسبیح بود. چون ذکر خواه به صورت تسبیح و تحمید باشد، خواه به صورت تهلیل و تکبیر باشد شامل می‌شود، فرمود: چون او اهل تسبیح بود از این خطر نجات پیدا کرد، وقتی هم که خدای سبحان ذکر یونس (علیه السلام) را نقل می‌کند، می‌بیینم در حدّ یک تسبیح است، دیگر مسئلت در ذکر او نیست، عرض نکرد «خدایا مرا نجات بده!»، عرض کرد: (لاَّ إِلهَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ)، این ذکر او را از خطر نجات داد.

در روایات دارد که اگر انسانی به یاد حقّ سرگرم بود و حاجتش یادش رفت، خدا حاجت او را برآورده می‌کند و آنها که اهل مناجات با خدایند، همین که وارد ذکر و ثنا شدند، لذّت مناجات آن قدر در جانشان شیرین است که حاجتشان از یادشان می‌رود

عدم اختصاص ذکر یونسیه به حضرت یونس (ع)

(وَذَا النُّونِ إذْ ذَهَبَ مُغَاضِباً فَظَنَّ أَن لَن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَی فِی الظُّلُمَاتِ أَن لاَّ إِلهَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ)، آنگاه فرمود: (فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ)، برای اینکه تثبیت کند این مسئله کلی است و اختصاصی به أنبیا ندارد، منتها مرحله بالایش برای أنبیاء است وگرنه مراحل وسطی و نازله‌اش نصیب دیگران هم می‌شود، در ذیل آیه اصل کلی را ارائه داد و فرمود: (وَکَذلِکَ نُنْجِی الْمُۆْمِنِینَ) یعنی اگر انسان غمگینی به ذکر یونسی سرگرم باشد، قبل از اینکه از ما چیزی بخواهد ما غمش را برطرف می‌کنیم.

آنها هم که اهل راه هستند این ذکر یونسی را مجرَّب می‌دانند، می‌گویند: (لاَّ إِلهَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ)، حالا یا 400 بار است در روز یا کمتر، بیشتر، یا در حال سجده است یا غیر سجده اگر در حال سجده باشد اثرش بیشتر است، هرچه بیشتر بهتر ولی این اصل را قرآن کریم به ما ارائه داد و فرمود: این مخصوص یونس نیست، مخصوص دریا هم نیست، مخصوص کام ماهی هم نیست، هر خطری باشد، ما او را از غم نجات می‌دهیم: (وَکَذلِکَ نُنْجِی الْمُۆْمِنِینَ) یعنی اگر مۆمنی با ذکر یونسی با خدا در ارتباط بود، از اندوه نجات پیدا می‌کند.

ذکر خدا، ادب عبودیت

ادب عبد آن است که در برابر خدا ذاکر باشد، اینکه می‌بینید ما مرتّب از خدای سبحان چیزی می‌طلبیم برای آن است که لذّت یاد حق در ما ظهور نکرده است و اگر لذت یاد حقّ در جان ما ظهور کند، ما همین که سرگرم مناجات با خدا شدیم، آن نیاز و حاجت ما از یاد ما می‌رود، ولی از یاد خدا نمی‌رود؛ چون (وَمَا کَانَ رَبُّکَ نَسِیّاً)؛ حاجات ما را می‌داند و برآورده هم می‌کند.

در روایات دارد که اگر انسانی به یاد حقّ سرگرم بود و حاجتش یادش رفت، خدا حاجت او را برآورده می‌کند و آنها که اهل مناجات با خدایند، همین که وارد ذکر و ثنا شدند، لذّت مناجات آن قدر در جانشان شیرین است که حاجتشان از یادشان می‌رود.

حضرت یونس علیه السلام از اینکه سال ها قوم خود را به توحید دعوت کرده؛ ولی جز چند نفر معدود کسی او را اجابت نکرد، خسته شده بود؛ لذا آنان را رها کرد و عجولانه از دیار خود خارج شد. سوار بر کشتی بود، دریا طوفانی شد، ناخدا گفت: چون کشتی سنگین است، باید یک نفر را به دریا بیندازیم تا سبک شود؛ قرعه انداختند، به نام یونس افتاد. بار دوم، بار سوم، هر بار به نام یونس می افتاد، چاره ای نبود، پس یونس را به دریا انداختند. چشمتان نبیند روز بد، یک ماهی بزرگ شبیه به نهنگ، یونس را یک لقمه کرد و خورد؛ البته نقل دیگر این است که از همان ابتدا، این ماهی غول پیکر به کشتی حمله کرده و یونس را بلعیده است.

اگر در حال سجده باشد اثرش بیشتر است، هرچه بیشتر بهتر ولی این اصل را قرآن کریم به ما ارائه داد و فرمود: این مخصوص یونس نیست، مخصوص دریا هم نیست، مخصوص کام ماهی هم نیست، هر خطری باشد، ما او را از غم نجات می‌دهیم: (وَکَذلِکَ نُنْجِی الْمُۆْمِنِینَ) یعنی اگر مۆمنی با ذکر یونسی با خدا در ارتباط بود، از اندوه نجات پیدا می‌کند

قرآن کریم در این باره می فرماید:

«فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَ هُوَ مُلِیمٌ»؛ سوره صافات، آیه 142.

ماهی او را بلعید و یک لقمه کرد؛ در حالی که ملامت گر خود بود.

اما یونس علیه السلام، در همان حال خدا را فراموش نکرد، فهمید که راه درست این نبوده و نباید از قوم خودش خسته شود؛ لذا به یگانگی و بزرگی خدا اقرار کرد و با گریه و ناله و زاری گفت که من اشتباه کردم و به خودم ظلم کردم؛ لذا توبه کرد و خدا هم توبه اش را پذیرفت:

فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذَلِکَ نُنجِی الْمُۆْمِنِینَ؛ ما دعای یونس را اجابت کردیم و او را از غم و اندوه نجات دادیم؛ البته که هر مۆمن دیگری هم خدا را اینگونه بخواند، او را نجات خواهیم داد.

به جهت همین وعده الهی است که رسول خدا(ص) نیز فرمودند: هیچ گرفتاری که با این‌دعا، دعا کند؛ مگر این که او اجابت‌شود.

این ذکر دارای آثار و برکات زیادی است که در هر زمان گفته شود خوب است، به هر تعداد که بتوان گفت، خوب است؛ لکن در سجده بودن بهتر است؛ خصوصاً در سجده های شبانه و نیز هر چه بیشتر باشد، بهتر است:

«لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّی كُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ»


پی نوشت:

بیانات آیت الله جوادی آملی در درس و تفسیر

منبع:پایگاه اندیشوران

211008

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: