02 آبان 1400 18 (ربیع الاول 1443 - 29 : 07
کد خبر : ۲۰۲۵۵
تاریخ انتشار : ۰۱ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۲:۴۷
قرض دادن در اسلام یکی از کارهای نیکو و بسیار پسندیده و پرفضیلت می باشد چنانچه که در روایت آمده است: اگر یک درهم به قرض فردی بدهید، نزد خداوند به هجده برابر حساب می شود، و این در حالی است که اگر آن یک درهم را در راه صدقه بدهید، به ده برابر محسوب می گردد، که این خود بیانگر جایگاه بالای قرض دادن به دیگران می باشد.

عقیق:در باب قرض دادن و ثواب های عظیم آن روایات فراوانی موجود می باشد ، به نحوی که جابر از امام صادق (ع) نقل می کند که پیامبر خدا (ص) فرمودند: کسی که به مومنی قرض دهد و منتظر بماند تا پرداخت قرض برای او امکان پذیر شود، مال او پاکیزه می ماند و تا زمانی که قرض او برگردانده شود، فرشتگان بر او درود می فرستند، و در روایت دیگر، فُضیل، از امام صادق (ع) نقل می کند که حضرت فرمود: هیچ مسلمانی به خاطر خدا قرض نمی دهد، مگر این که تا زمانی که مالش بازگردد، خداوند پاداش او را همانند صدقه حساب نماید، و همچنین راوی می گوید: از امام صادق (ع) شنیدم که می فرمودند: بیشتر دوست دارم قرض بدهم تا اینکه همانند آن را ببخشم، و نیز فرمودند: کسی که قرض مدت داری بدهد و سر وقت آن برسد و پرداخت نشود، بی شک در برابر هر روزی که از آن وقت می گذرد، ثوابی همچون ثواب یک دینار صدقه در هر روز برای او خواهد بود.(1)

علاوه بر این در باب مقدار اجر اخروی عمل قرض دادن از امام صادق روایت شده است که ایشان فرموده اند: هر کس به فردی که مال خود را از دست داده و در تنگنا قرار گرفته است وامی بدهد و در هنگام مطالبه با بدهکار خوش رفتاری نشان بدهد، عملش را از سر می گیرد (گناهانش آمرزیده است) و به هر درهم که به وام داده است، (در آخرت) هزار پوست گاو پر از سکه از سکه های بهشتی به او داده می شود. (2)، و از همین رو پیامبر (ص) در باب کسانی که با وجود توانایی مالی از این امر خداپسندانه دریغ می ورزند، می فرماید: مَن شَکا اِلَیه اَحُوهُ المُسلم فَلَم یُقرِضُه حَرَّمَ اللهُ عَلَیه الجَنَّة یَوم یُجزی المُحسِنین؛ هر کس، برادر مسلمانش، گرفتاری خود را پیش او در میان گذارد و او بتواند وامش دهد (به مقداری قرض دهد)، اما به او کمک ننماید، خداوند متعال بهشت را در روزی که به نیکوکاران می دهد، بر وی حرام می گرداند. (3)

 

پی نوشت ها:
1_ (ثواب الاعمال: 296)
2_(مصابیح الدجی: 1035)
3_(آمال الواعظین، ج3: 235- 236)

منبع:قدس

211008

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: