».1نذر» در اصطلاح فقهى؛ یعنی اینكه انسان ملتزم شود كار خیرى را براى خدا بهجا آورد، یا كارى را كه ترک آن بهتر است، براى خدا ترک نماید.[1] یکی از شرایط درستی نذر این است: كارى را كه انسان نذر میكند، باید توانایی انجام آن براى شخص نذر کننده ممكن و از نظر شرع مقدس اسلام نیز مطلوب باشد؛ مانند انجام واجب و مستحب یا ترک حرام و مكروه و یا انجام كار مباحى كه از جهتى بهتر باشد و نذر كننده نیز به قصد همان جهت نذر كند.
.2عهد آن است که انسان با خداوند پیمان بندد کاری را انجام دهد یا کاری را ترک نماید.[4] اما کسی که عهد میکند کاری را انجام دهد نیاز نیست آن کار در شرع بهتر باشد، بلکه کافی است مباح باشد و انجام آن برای او مصلحتی در دین یا دنیا داشته باشد. [5]
3.یمین (قَسَم)؛ کاری را که انسان قصد انجام یا ترک آنرا در آینده دارد، برای تأکید، به یکی از اسمهای خداوند متعال قسم یاد میکند و انجام یا ترک آن کار را بر خود واجب میکند؛ گرچه آن کار مباح باشد،[6] اما کاری را که بر انجام آن قسم یاد میشود، حرام و مکروه نباشد و کاری را که بر خودداری از آن سوگند یاد میشود، واجب و مستحب نباشد، و اگر قسم بخورد که کار مباحی را بجا آورد یا از آن خودداری کند؛ چنانچه انجام آن کار یا خودداری از آن دارای غرض عقلایی؛ هر چند دنیوی داشته باشد، قسم او درست است، و باید بر طبق آن عمل کند.[7]
.4با توجه به تعریف هر یک فهمیده میشود که؛ فرقى بین نذر و عهد نیست مگر در تلفّظ؛ مثلًا اگر شخص بگوید با خدا «عهد» میكنم كه هر شب نماز شب بخوانم یا اگر مریض من خوب شد هزار تومان صدقه میدهم، به آن عهد میگویند و اگر بگوید برای خدا بر من است كه هر شب نماز شب بخوانم یا اگر مسافر من سالم برگشت فلان كار خیر را انجام بدهم، به آن نذر میگویند و در حقیقت تمام مسائل و شرایطی كه در نذر گفته شده در عهد نیز میآید.
تمام مسائل و شرایطی كه در نذر گفته شد در قسم نیز مىآید، مگر اینكه مورد نذر و عهد باید راجح باشد (انجام واجب یا مستحب و یا ترک حرام و مكروه) ولى مورد قسم لازم نیست رجحان و برتری داشته باشد اما نباید مرجوح باشد؛ یعنی مورد قسم ترک واجب یا مستحب و یا انجام حرام یا مكروه نباشد.
گفتنی است؛ كفّاره عهد مانند كفّاره نذر است؛ یعنى سیر كردن شصت فقیر، یا دو ماه روزه پىدرپى، یا آزاد كردن یك بنده.[8] اما کفارهء عمل نکردن به قسم عبارت است از اینکه؛ یک بنده آزاد كند، یا ده فقیر را سیر كند، یا آنان را بپوشاند و اگر اینها را نتواند باید سه روز، روزه بگیرد.
پی نوشت ها:
[1]. امام خمینى، توضیح المسائل، محقق و مصحح: قلیپور گیلانى، مسلم، ص 560، م 2510
[4]. مشكینى، میرزا على، مصطلحات الفقه، ص 381 – 382
[5]. علامه حلّی، حسن بن یوسف، قواعد الأحكام فی معرفة الحلال و الحرام، ج 3، ص 295، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ اول، 1413ق؛صافی گلپایگانى، لطف الله، هدایة العباد، ج 2، ص 255
[6]. ایروانى، باقر، دروس تمهیدیة فی الفقه الاستدلالی على المذهب الجعفری، ج 2، ص 498، قم، چاپ دوم، 1427ق.
[7]. موسوی گلپایگانى، سید محمد رضا، هدایة العباد، محقق و مصحح: ثابتى همدانى، على، نیرى همدانى، على، ج 2، ص 190
[8]. امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، گردآورنده: بنیهاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج 2، ص 622