عقیق:پیشرفت علمی و تحصیلی و موفق شدن در کار از جمله اهداف متعالی است که هر جوانی در ذهن خود به آن فکر می کند و برای آن برنامه ریزی میکند. بسیاری از جوانان طی مدارج تحصیلی را در اهم برنامه های خود قرار می دهند و برخی آرزو دارند با پشتکار و تلاش ثروت قابل توجهی به دست بیاورند حتی برخی از جوانان آرزو دارند که زندگی خانوادگی آرام و موفقی را در آینده تجربه کنند؛ برای رسیدن به هرکدام از این قله ها لوازم و بستر سازی های خاصی لازم است؛ به عنوان نمونه دانشجویی که هدف خود را رسیدن به جایگاه هیأت علمی قرار می دهد مطمئنا ساعات زیاد مطالعه در زندگی وی از اولویت برخوردار است یا جوانی که به دنبال کسب ثروت است داشتن پشتکار و تلاش زیاد در کار، در زندگی وی اولویت دارد.
اما واقعیت آن است که بسیاری از عوامل موفقیت مادی نیستند
و برخی با تلاش کردن های بسیار باز راه به جایی نمی برند و برخی دیگر برای آن ها
بسترهای موفقیت به راحتی فراهم میشود. مردم اسم این علل و اسباب موفقیت را که گاه
غیر مادی است شانس می نامند و با تعبیر اینکه شخص خوش شانس یا بد شانس است علل غیر
قابل پیش بینی موفقیت افراد را تحلیل و بررسی میکنند.
آنچه حقیقت دارد آن است که عاملی به اسم شانس و تصادف وجود
ندارد؛ بلکه می توان از آن به عنوان مصلحت و یا بازگشت کارهای نیک و بدی که در
گذشته انجام داداه ایم یاد کرد. از جمله علل غیر مادی در کسب موفقیت رضایت پدر و
مادر است. نوجوانان و جوانان زمانی که برنا می شوند و سن بلوغ را پشت سر می گذارند
فراموش میکنند که احترام به والدین و کسب رضایت آنان جزو وظایف دینی و اخلاقی هر فرد
مومنی است تا آنجا که رابطه مستقیمی با موفقیت و عاقبت به خیری افراد دارد. بسیاری
از گره هایی که در زندگی ما وجود دارد و در اصطلاح با در بسته مواجهه شده است با
دعای خیر پدر و مادر و رضایت آنان قابل حل است.
امام صادق (ع) نقل کرده اند که رسول خدا (ص) فرمود است:«چهار کس هستند که دعاى آنها برگشت ندارد تا آنکه درهاى آسمان باز شوند و به عرش برسند: دعاى پدر براى فرزند خود، نفرین مظلوم به کسى که به او ستم کرده است، عمرهکننده تا به وطن برگردد، و روزهدار تا وقتى افطار کند.»(1)
دعای پدر و مادر برای فرزند از جمله علل غیر مادی است که
سبب موفقیت جوانان در تمام شئون زندگی می شود، اما متاسفانه جوانان به این مفهوم
مهم بی توجه هستند و با تند خویی نه تنها از دعای خیر والدین خویش بی بهره می
مانند، بلکه متاسفانه مورد خشم آنان نیز واقع می شوند. در احادیث اهل بیت تاکید
بسزایی بر احترام به والدین و دوری کردن از خشم و نفرین آن هاشده است تا آنجا که
امام صادق(ع) می فرماید:« بپرهیزید از نفرین پدر که از شمشیر برنده تر است.»(2)
سوال اصلی این است که چرا ما جوانان احترام کافی و شایسته
ای برای والدین خود قائل نیستیم؟ در هنگام ناراحتی و عصبانیت به راحتی رفتارهای
خشن و نامناسب نشان می دهیم و متاسفانه گاه در افکار خود رویه و روش آنان در گذشته
را به بوته نقد میکشیم و خود را محق میدانیم و بنابر این احساس حقی که در خود
ایجاد کرده ایم رفتاری کاملا طلبکارانه و به دور از انصاف داریم؟
گاه این ذهنیت طلبکارانه از والدین سبب می شود تا رفتارهای
ناپسند ما نسبت به والدین چنان شیوع پیدا کند و دامنه دارد شود که تبدیل به عادت
می شود تا آنجا که مادر و پدر در زندگی نقش و جایگاهی کمتر از اساتید، دوستان،
غریبه ها پیدا میکنند و به خود اجازه می دهیم با بی توجهی تام در کنار آنها زندگی
کنیم.
واقعیت آن است که بسیاری از ما با جایگاه واقعی والدین در
دین نه تنها آشنا نیستیم بلکه خیلی مواقع به علت غفلت و روزمرگی آن را از یاد می
بریم. محال است که فردی ادعای دینداری و محب اهل بیت بودن را داشته باشد اما نسبت
به والدین خود با بی احترامی و بی توجهی رفتار کند؛ چرا که اهل بیت افرادی که را
حق والدین خویش را پایمال می کردند به شدت مورد عتاب قرار می دادند.
جایگاه والدین در قرآن و احادیث اهل بیت بسیار والا و قابل تامل است و محبت و جلب رضایت آنان تاثیر شگرفی در عاقبت به خیری و جلب محبت ائمه معصومین دارد. بنابراین از جنبه عقلی بهترین و اولین گام برای حرکت در مسیر کسب رضایت والدین آن است که نسبت به عظمت جایگاه آنان در دین معرفت پیدا کنیم.
سلسله یادداشت هایی که تحت عنوان «والدین؛ هدایای عرشی خداوند؛» منتشر می شود سعی در بازشناسی جایگاه والدین در قرآن و احادیث دارد تا بدین وسیله بتوانیم رفتار و کردار خود را نسبت به مادر و پدر خویش اصلاح نموده و بهبود بخشیم.