نگاهی گذار به زندگانی امام یازدهم(ع(
نام ایشان "حسن" و کنیه آن بزرگوار "ابومحمّد" و از القاب ایشان "زکی" و "عسکری" است. آن حضرت چون به دستور خلیفه عباسی مجبور به سکونت در سامراء و در محله "عسکر"، یعنی نظامی سکونت گزیدند او را "عسکری" گویند. البته القاب دیگری همچون « نقی» برای آن حضرت ذکر کردهاند. آنچه از صفات بزرگ و فضائل که لازمه امامت است در آن حضرت جمع بود، یعنی: در علم، و زهد، کامل بودن در عقل و خرد، عصمت، شجاعت، کرم و بزرگواری از تمام مردم زمان خود برتر بود و علاوه بر نصوص که از پیامبر(ص) و امامان گذشته در باره امامت آن حضرت وارد شده بود، حضرت امام هادی (ع) یعنی پدر بزرگوارشان نیز تصریح به امامت آن جناب فرمودند، و در روایتی که مرحوم شیخ مفید (ره) در کتاب گرانقدر ارشاد نقل کرده است، حضرت امام هادی (ع) چهار ماه قبل از شهادت امام عسکری (ع) را وصیّ خود قرار داد، و به امامت آن حضرت تصریح کرده و گروهی از دوستان و شیعیان را بر این امر گواه گرفت. آن حضرت در میان مردم و بزرگان و حتّی افراد مخالف از احترام خاصی برخوردار بود، به حدّی که حتی ناخواسته آن حضرت را احترام میکردند.
دوران امامت امام حسن عسکری(ع)
آن حضرت 23 ساله بود که پدرش امام هادی(ع) به شهادت رسیدند. مدت امامت آن حضرت 6 سال و در مدت کوتاه امامت خویش با سه نفر از خلفای عباسی: المعتزه بالله، المهتدی بالله، المعتمدبالله، معاصر بود که شدیداً از جانب این خلفا تحت فشار و محدودیت قرار داشت. بطوریکه علاوه بر سکونت اجباری در محله نظامی حتی آن حضرت را در زندان نیز محبوس نمودند. یازدهمین حجت خدا از نسل پاک و مطهر رسول خدا(ص) در عین حال از مبارزه با حکومت ستمگر و حفظ یاران و شیعیان خود و ایجاد شبکه ارتباطی با شیعیان مناطق مختلف از طریق تعیین نمایندگان و ارسال پیامها و پیکها و فعالیتهای سری سیاسی، حمایت و پشتیبانی مالی از شیعیان، تقویت و توجیه سیاسی رجال و عناصر مهم شیعه در برابر مشکلات در آماده سازی شیعیان برای دوران غیبت فرزند خود امام دوازدهم(عج) دست برنداشتند.
به طور کلی دوران عمر 29ساله امام حسن عسکری (ع) به سه دوره تقسیم میگردد: دوره اول 13 سال است که زندگی آن حضرت در مدینه گذشت. دوره دوم 10سال در سامرا قبل از امامت. دوره سوم نزدیک 6 سال امامت آن حضرت میباشد. دوره امامت حضرت عسکری (ع) با قدرت ظاهری بنی عباس رو در روی بود. خلفایی که به تقلید هارون در نشان دادن نیروی خود بلندپروازیهایی داشتند. امام حسن عسکری (ع) از شش سال دوران امامتش، سه سال را در زندان گذرانید. زندانبان آن حضرت، صالح بن وصیف دو غلام ستمکار را بر امام گماشته بود، تا بتواند آن حضرت را - به وسیله آن دو غلام - آزار بیشتری دهد، اما آن دو غلام که خود از نزدیک ناظر حال و حرکات امام بودند تحت تأثیر آن امام بزرگوار قرار گرفته به صلاح و خوش رفتاری گراییده بودند. با تمام دشمنیها و کینه توزی دربار عباسی نسبت به آن حضرت، عظمت معنوی و کمالات و گاهی چنان آنها را تحت تأثیر قرار میداد که در برابر آن حضرت سر تعظیم فرود میآوردند.
امامی که با وجود زندانی بودن جنبش علمی شیعی را تجدید کرد
امام حسن عسکری (ع) بیش از 29 سال عمر نکرد، ولی در مدت شش سال امامت بر حق و الهی خود آثار مهمی از تفسیر قرآن و نشر احکام و بیان مسائل فقهی و جهت دادن به حرکت انقلابی شیعیانی که از راههای دور برای کسب فیض به محضر امام (ع) میرسیدند بر جای گذاشتند. در زمان امام یازدهم تعلیمات عالیه قرآنی و نشر احکام الهی و مناظرات کلامی، جنبش علمی خاصی را تجدید کرد، و فرهنگ شیعی - که تا آن زمان شناخته شده بود - در رشتههای دیگر نیز مانند فلسفه و کلام باعث ظهور مردان بزرگی چون یعقوب بن اسحاق کندی، که خود معاصر امام حسن عسکری بود و تحت تعلیمات آن امام، گردید. در قدرت علمی امام (ع) که از سرچشمه زلال ولایت و اهل بیت عصمت(ع) مایه گرفته بود، نکتهها گفتهاند. از جمله: همین یعقوب بن اسحاق کندی فیلسوف بزرگ عرب که دانشمند معروف ایرانی ابونصر فارابی شاگرد مکتب وی بوده است، در مناظره با آن حضرت درمانده گشت و کتابی را که بر رد قرآن نوشته بود سوزانید و بعدها از دوستداران و در صف پیروان آن حضرت درآمد. بنابراین اگر چه امام حسن عسگری علیه السلام شدیدا از طرف دستگاه خلافت عباسی تحت نظر و محدودیت شدید قرار داشت لکن آن حضرت بُعد علمی از آیین اسلام و اشکالها و شبهات مخالفان و تعیین اندیشه صحیح اسلامی و تربیت شاگردان لحظهای فرو گذار ننمودند.
تربیت فرزندی برای آخرالزمان و نجات بشریت
در سال 255 تنها فرزند آن حضرت، مهدی موعود چشم به جهان گشود. این نوزاد مبارک که آخرین منجی و حجت الهی بر روی زمین است و تا به امروز بشریت از پرتو وجود مبارکش از پس پرده بهره میبرد حاصل ازدواج امام حسن عسکری با بانویی عفیف به نام" ملیکه" است که از طرف پدر دختر یشوعا فرزند امپراطور روم شرقی بود، و از طرف مادر نوه شمعون از یاران مخصوص حضرت عیسی علیه السلام و وصی او بشمار میرفت. ملیکه یا نرجس خاتون به خانه امام حسن عسکری(ع) شد، امام هادی(ع) به خواهرش حکیمه فرمود: او را به خانه ببر و دستورات اسلامی را به او بیاموز، او همسر فرزندم حسن علیه السلام و مادر مهدی آل محمد(ص) خواهد بود، آنگاه به نرجس رو کرده و فرمود: "مژده باد ترا به فرزندی که سراسر جهان را با نور حکومتش پر از عدالت و دادگری کند، پس از آنکه پر از ظلم و جور شده باشد".
آری این چنین یک دختر پاک و دانا، آلودگی کاخ شاهان را رها کرد و در خط جد مادریش "شمعون" قرار گرفت و سرانجام به سعادت عظمای همسری حضرت امام حسن عسکری(ع) در آمد و لیاقت پر افتخار مادر حضرت قائم (عج ) را پیدا کرد. این بانوی با سعادت در سال 261 هجری و به روایتی قبل از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام از دنیا رفت و قبر شریفش در سامرا کنار قبر منور امام عسکری علیه السلام قرار گرفته است .امام قائم (عج ) از همین خاندان پاک در شب جمعه نیمه شعبان سال 255 هجری در زمان حکومت معتمد عباسی در سامرا متولد شد و هنگام شهادت پدر، پنج ساله بود. تولد آن حضرت را جز عدهای خاص نمیدانستند و برای نوع مردم مخفی بود، تا مبادا مورد گزند طاغوتیان غاصب و ستمگر زمان قرار گیرد.
ماجرای شهادت پدر امام عصر(عج(
سرانجام حکومت عباسی که از نفوذ و معنویت امام علیه السلام در جامعه نگران بود به همان شیوه دیرینه متوسل شد و آن حضرت را پنهانی مسموم ساخت. آن حضرت در سال 260 هجری قمری به شهادت رسید و در خانه خود در سامراء در کنار مرقد پدرش به خاک سپرده شدند.
وصایای مهم امام یازدهم به شیعیان
در پایان پیام و وصیتی که امام حسن عسکری(علیه السلام) خطاب به شیعیانشان فرمودند را به بهانه این مناسبت برای خود و دیگران متذکر میشویم:
آن حضرت فرمودند: "شما را به تقوای الهی، پرهیزگاری در دین، کوشش در راه خدا، راستگویی، ادای امانت به آنکه چیزی به شما سپرده است؛ خواه نیکوکار باشد و خواه بدکار، طول دادن سجدهها و رفتار خوب با همسایگان که پیامبر(ص) بدان مبعوث شده است سفارش میکنم.
در میان جماعت آنان (اهل سنت)، نماز بخوانید، مردگان آنها را تشییع کنید، از بیمارانشان عیادت کنید و حقوق آنان را بپردازید.
هنگامی که کسی از شما در دین پرهیزگار باشد، در گفتههایش راست بگوید، امانتداری درستکار باشد و با مردم خوش خُلقی کند، میگویند: او شیعه است و این مرا خشنود میکند.
از خدا بترسید و زینت ما باشید نه خار چشم ما، هر نیکی را به سمت ما آورید و هر زشتی را از ما دور کنید. هر خوبی که گفته میشود، در ماست و هر بدی که به ما نسبت داده میشود ما از آن دور هستیم. حق ما در کتاب خداوند، مخصوص و پیوند ما با رسول خدا(ص)آشکار و طهارت ما به وسیله پروردگار، عیان است. (به طوری که) کسی جز ما نمیتواند چنین ادعایی کند مگر دروغگو.
همواره نام خدا را به یاد آورید و مرگ را فراموش نکنید. پیوسته قرآن بخوانید و بر پیامبر(ص) صلوات بفرستید که صلوات بر پیامبر(ص)، 10 حسنه دارد. وصایای مرا حفظ کنید. شما را به خدا میسپارم و به شما سلام میرسانم.»
پی نوشتها:
- برگرفته از آثار محمد محمدی اشتهاردی
-
ره توشه عتبات عالیات
منبع:ایسنا
211008