در
زمان حضرت سليمان بن داود مردم به خشكسالى سختى گرفتار آمدند. پس به خدمت آن حضرت
رسيدند و از قحطى ناليدند و از او خواستند كه از خداى تعالى براى ايشان باران طلبد.
حضرت سليمان(ع) فرمود: چون نماز صبح را به جاى
آورم به طلب باران بيرون خواهم شد.
چون
نماز صبح را به جاى آورد به طلب باران بيرون شد و همه مردم همراه او رفتند.
قدرى
كه راه پيمود مورى را ديد كه دستها را به آسمان بلند كرده و پاهاى خود را بر زمين
نهاده مى گويد: بار خدايا! ما نيز آفريده اى از آفريدگان تو هستيم و از روزى تو
بى نياز نيستيم پس ما را به سبب گناهان فرزندان آدم هلاك مكن.
حضرت سليمان(ع) به مردم فرمود: بازگرديد كه در پرتو وجود ديگرى، باران بهره شما خواهد شد.
امام(ع) فرمود: در آن سال بارانى
براى ايشان باريدن گرفت كه مانند نداشت.
:پی نوشت
بهشت كافى / ترجمه روضه كافى، ص: ۲۹۱.
منبع:افکارنیوز