20 مهر 1400 6 (ربیع الاول 1443 - 50 : 03
کد خبر : ۱۹۲۳۹
تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱۳۹۲ - ۱۲:۴۹
یا امام رضا، من ، غلامرضا، غلام تو هستم. هر چه دارم از تو دارم، کمکم کن. درمانده شدم تا حالا آبروی مرا حفظ کردی نگذار در میان مردم بی آبرو شوم...

عقیق: یکی از خادمین حرم امام رضا(ع) می گوید: آخرین باری که تختی به مشهد آمد از خادمین حرم خواهش کرد پس از خلوت شدن حرم به او اجازه دهند چند دقیقه درحرم باشد. مسئولان با درخواست تختی موافقت کردند و آن شب شاهد صحنه ای بودم که واقعا مرا متأثر کرد.

مرحوم تختی تنها وارد حرم شد و حدود 15 دقیقه کنار ضریح به راز و نیاز پرداخت. چراغ های حرم خاموش بود و من گوشه ای منتظر بودم که تختی کارش تمام شود و در را ببندم. آن مرحوم در حالیکه دو دست خود را محکم به پنجره ضریح داشت و صورتش را به آن چسبانده بود به شدت می گریست، ناله می کرد و می گفت: یا امام رضا، من، غلامرضا، غلام تو هستم. هر چه دارم از تو دارم، کمکم کن. درمانده شدم تا حالا آبروی مرا حفظ کردی نگذار در میان مردم بی آبرو شوم. به من روحیه و توان بده تا بتوانم همیشه در خدمت مردم باشم. تو خیلی چیزها به من دادی. باز هم به کمکت نیاز دارم، ناامیدم نکن.


منبع:شبستان

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: