وی با اشاره به بهرهمندی ائمه و پیامبران از اسماء و صفات الهی عنوان کرد: برخی از پیامبران دارای یک صفت و برخی دیگر نیز دارای چندین صفت الهی بودند همچون حضرت ابراهیم (ع) که از خداوند متعال درخواست کرد تا زندهشدن مردگان را به چشم ببیند، خداوند نیز به او پوشیدهشدن بدن مردگان از گوش و خون و زندهشدن مردگان را به او نشان داد، حضرت ابراهیم به زندهشدن مردگان و قدرت خداوند بر این امر یقین داشت ولی ایشان با دیدن به باور قلبی رسید که تفاوت بسیاری میان کسی است که به موضوعی یقین دارد و بدون دیدن به آن باور میکند.
آیتالله جاودان عنوان کرد: انسان اگر به کلمه طیبه اعتقاد داشته باشد آن را بالا میبرد و هرچه پاکیزه و نیکوسرشت شود به مقامهای والای عرفانی دست مییابد همچون که قرآن کریم میفرماید عمل صالح انسان را بالا میبرد.
وی عنوان کرد: عمل خوب اعتقادات آدمی را محکم میکند و مانند آهنی که با چکشخوردن محکم میشود اعتقادات آدمی با عمل صالح تقویت شده و استحکام مییابد. اگر آدمی توانست با عمل خوب رفتارش را ممزوج کند نتیجه میبیند و اگر انسان یک در میان عمل خوب داشته باشد مانند آدمی است که میسازد و خراب میکند نتیجهای نمیگیرد.
وی با اشاره به درجات یقین ائمه و پیامبران الهی تصریح کرد: برخی افراد به قدرت الهی یقین کامل دارند برخی این یقین را با دیدن به باور میرسانند و برخی بدون دیدن به درجات بالای اعتقادی دست مییابند که این دو زمین تا آسمان با هم فرق دارند. حضرت ابراهیم (ع) به خدا میفرماید چگونه میشود همه مردگان دوباره زنده شوند و اگر امکان دارد به من نشان بده، خدا نیز در جواب به حضرت ابراهیم گفت آیا تو باور نداری که من میتوانم مردگان را زنده کنم، حضرت ابراهیم (ع) پاسخ داد من اعتقاد کامل دارم و میخواهم با دیدن دلم به آرامش برسد، خداوند نیز به او گفت تا 4 مرغ را سر بریده و خوب آن را بکوبد و در چهار قسمت کوه قرار دهد، سپس آنها را صدا بزند که هر مرغ بهم آمیخته و دوباره زنده میشود و حضرت ابراهیم با چنین کاری به یقین و اطمینان قلبی دست یافت.
آیتالله جاودان تصریح کرد: درجات یقین افراد متفاوت است همچنان که شهیدان دشت کربلا در کمیت شهادت با هم تفاوت نداشتند بلکه در کیفیت شهادت متفاوت بودند و برخی هرچه مصیبتها و سختیهای واقعه کربلا بیشتر میشد صورتشان شادمانتر و خوشحالتر میشد و گروهی که این اعتقاد را نداشتند با دیدن آنها میگفتند هرچه زمان میگذرد گویی شادمانی در وجودشان افزونتر شده و این فهم و یقین موجب این امر میشود و دستیابی به فهم و یقین تنها با عمل صالح بدست میآید.
وی عنوان کرد: حضرت ابراهیم (ع) توانای زندهکردن مردگان را از خداوند متعال دریافت کرد و ایشان تنها در یک صفت به مقام خلیفهاللهی رسید اما حضرت عیسی (ع) در 4 صفت الهی به مقام خلیفهاللهی دست یافت. حضرت عیسی (ع) پیامبر قوم بنیاسراییل نبود بلکه ایشان فرستاده جهانی بودند، حضرت عیسی به مردم گفت من برای شما از طرف پروردگار عالم آیهای آوردهام.
آیتالله جاودان تصریح کرد: حضرت عیسی به مردم گفت من از گل چیزی شبیه پرنده میسازم و در آن میدمم، سپس این گل به اذن الهی پرنده میشود، این اتفاق چون در ذهن انسانهای سادهاندیش ممکن است این فکر را ایجاد کند که خود حضرت عیسی خدا باشد حضرت بلافاصله پس از این معجزه میفرماید این اقدام تنها به اذن الهی است. حضرت عیسی بیماری ورث شفا میدهد، همچنین به اذن الهی مردگان را زنده میکند و در انجیلهای موجود بسیار از داستانهای مختلف شامل شفا گرفتن دیوانگان به دست حضرت عیسی (ع) نقل شده است. همچنین خبر از آذوقه و خوراک مردم در خانههایشان از دیگر معجزات حضرت عیسی (ع) بود که همه دلیلی بر پیامبری ایشان بود. حضرت عیسی در 4 صفت خلقکردن، شفا دادن نابینا و بیماری ورث، زندهکردن مردگان و خبردادن از غیب به مقام خلیفهاللهی رسیده بود و این تنها علمی بود که خداوند به او عطا کرده بود.
آیتالله جاودان با اشاره به نمونههای دیگر تاریخی در خصوص برخورداری ائمه از غیب الهی عنوان کرد: در جنگ جمل حضرت علی (ع) پیش از آغاز جنگ ایستاده بود، شخصی که در جنگهای گذشته با امام بود در مقابلاش افرادی را میدید که پیشانیشان پینه بسته و چشمانشان از فشار روزه گود رفته بود و این مسئله وی را بسیار میرنجاند، این شخص هنوز سخن نگفته بود سواری از سوی لشکر دشمن آمد و به حضرت علی (ع) گفت دشمن از نهر عبور کرد، امام علی (ع) فرمودند دشمن عبور نکرده، چند دقیقه بعد نفر دوم آمد و گفت لشکر از نهر عبور کرده اما باز حضرت این خبر را انکار کرد تا نفر چهارم که به حضرت رسید و گفت لشکر دشمن از نهر عبور نکرده است، امام علی (ع) فرمودند من یقین داشتم که دشمن از نهر عبور نکرده زیرا پیامبر سالها پیش به من خبر داده بود که من با دشمنانی پشت نهر درگیر میشوم که از میان ما 10 نفر شهید و از میان آنها تنها 10 نفر زنده باقی نمیمانند.
وی افزود: در زمان پیامبر (ص) شخصی که بسیاری دایم در حال عبادت است تحسین اصحاب را برانگیخت و اصحاب تعریف او را به پیامبر بسیار میکردند، پیامبر (ص) فرمود من نقش شیطان را بر پیشانی این فرد میبینم. در لحظهای که اصحاب دور پیامبر جمع بودند این شخص از میان آنها عبور کرد و سلامی نکرد پیامبر (ص) به او گفت ای مرد ایا وقتی که از میان جمع ما عبور کردی در دلت نگفتی که در میان این افراد هیچیک بهتر از من نیستند، آن شخص گفت بله.
آیتالله جاودان تصریح کرد: بسیاری از نمونههای مختلف از برخورداری ائمه از علم غیب الهی میتوان یاد کرد همچون پیشگویی پیامبر (ص) در مورد فرد معارق که در یکی از جنگهایی که حضرت علی(ع) در زمان خلافتشان انجام میدهد کشته میشود، اشاره کرد. علم غیب تنها از سوی خداوند به ائمه اعطا میشود و آنها نیز از اسماء الهی برخوردار میشوند، نسبت بنده در جایگاه امام با خدا در حد خلیفهاللهی است یعنی میتواند کار خدایی کند و از غیب خبر دهد ولی هیچگاه به صفات ذات الهی نمیرسد.
منبع:شبستان
211008