عقیق: پیش از این بخش اول گفتگو با حاج روح الله بهمنی و پدرش را منتشر کردیم که می توانید اینجا بخوانید.
اکنون بخش پایانی این گفتگو پیش روی شماست.
نه به نظر
من مداحی شغل نیست. با اینکه برخی هستند که امورات زندگی شان را هم از این راه تامین
می کنند. مداحی برای من بیشتر یک اعتقاد است تا یک شغل.
این نظر
می تواند تبعات بعدی فراوانی داشته باشد. مثل اینکه برخی برای هر مجلسی که می روند
نرخی تعیین می کنند و چشم داشت خاصی دارند. آیا با این مسئله موافق هستید یا نه و مشی
و سبک خودتان چیست؟
من مجلسی
که نشناسم نمی روم. قبل از قبول شرکت در یک مکانی حتما قبل آن تحقیقاتی می کنم و اطمینان
حاصل می کنم. به خاطر همین یک شناختی معمولا
بین من و کسی که دعوت کرده است همواره وجود دارد. هیچ وقت هم مبلغی را برای مداحی در
جلسه ای با کسی طی نمی کنم. اما معتقدم کسی که جلسه ای برای امام حسین برپا می کند
و همه جوانب را در نظر می گیرد٬ هزینه تبلیغات٬ هزینه حمل و نقل٬ هزینه واعظ و پذیرایی...
در این میان باید توجه داشته باشد که مداحی هم که دعوت کرده و آن مداح تا آن شهرستان
رفته است برای خودش زندگی دارد و هزینه ای کرده است. به نظر من خود برگزار کننده باید در بین همه هزینه
ها می بایست مداح را هم در نظر بگیرد. ولی می بینم که در میان آن همه خرج و هزینه می
گویند نباید برای مداح هزینه ای کنار گذاشته شود. در حالیکه حلال ترین و طیب ترین پول
همانی است که مداح داده می شود. در سیره اهل
بیت بهترین هدایا را به مداح می دادند. ولی این مسئله نرخ تعیین کردن از طرف مداح را هم
نمی پسندم.
در مورد
هیئت خودتان هم توضیح دهید. هیئت عشاق العباس ظاهرا دیگر مکان اصلی خود را هم پیدا
کرده و فعالیت اش بیشتر خواهد شد...
هسته این
هیئت از سال ۱۳۸۱ شکل گرفت. با دوستان شهرک محلاتی این هیئت را تشکیل دادیم. بچه هایی
هم در این هیئت حضور دارند همه مذهبی و ولایی اند. از همان سال بیرقی را به نام نامی
حضرت عباس بلند کردیم که شکر خدا توانسته ایم تا امروز آن را برپا نگه داریم که از
عید غدیر هم با حمایت های دوستان خوبمان در شهرداری توانستیم خیمه ثابت را هم برپا
کنیم. فضای قبلی ما خیلی محدود بود و شرمنده مردم می شدیم و ولی امسال در این مکان
این مشکل بر طرف شد. البته استقبال خوبی هم محرم امسال صورت گرفت. برای هیئت های هفتگی
و چهارشنبه ها٬ هم برنامه ریزی هایی انجام دادیم و تبلیغاتی می کنیم تا آن جلسه ها
شاکله اصلی خود را پیدا کند.
معمولا
این مسئله تبدیل به عادت هیئتی ها شده است که از دل هیئتی٬ هیئت دیگری شکل می گیرد.
شما که دچار این آفت نشده اید؟
خوشبختانه ما دچار این مسئله نیستیم. چون ما با این افرادی که این هیئت را دایر کرده ایم از بچگی باهم بزرگ شدیم. این ماجراهای انشعاب هم در هیئت ها از منیت های خودمان سرچشمه می گیرد. اگر نه کسی که هیئتی را بدون ضرورت تاسیس می کند مدعی توسعه فرهنگ اهل بیت است. اگر این نیت٬ نیت خدایی باشد همان هیئتی که در آن حضور دارد را توسعه دهد چه نیازی به تاسیس هیئت دیگر است؟! این هم آفتی است در بین کار هیئتی ها...
چند تا
کار هم امسال شما ارائه کرده اید خیلی استقبال گسترده ای شد. همین کاری که خواندید٬
سفر ه دار کرمی و... در این رابطه هم توضیح بدهید که چگونه این کارهای انجام شد؟
کاری که
از دل برآید لاجرم بر دل نشیند. شعر این کار را آقای پاشازاده شش ماه پیش به من داده
بودند. خود من هم به برخی از دوستان دادم. از طرفی آقا سعید حدادیان هم اصرار داشتند
این کار در موقعیت و زمان مناسبی خوانده شود. یکی از کارهای خوبی هم که با آقا رضای
هلالی خواندم این دل بسته پرچم حسینم بود! امسال با هم فکری که آقای پاشازاده و چند
تن از دوستان سعی کردیم که هم کارهای وزین انجام بدهیم و از طرفی هم کارهای حرفه ای
و قوی باشند. روی چند تا شور ساعت ها وقت گذاشتیم و تبادل نظر کردیم. تا اینکه تاثیر
گذار باشد.
امسال در
برخی هیئت ها مقتل خوانی شروع کردند به نحوی روضه خوانی را با این کار ارج و قرب بیشتری
دادند. شما چنین دغدغه ای دارید که زمانی را در هیئت برای مقتل خوانی اختصاص دهید؟
ما همواره مقتل مطالعه می کنیم و ماحصل آن را خیلی با زبان ساده در مجالس به مردم انتقال می دهیم. اما خواندن عین عبارات عربی را بیشتر دوست دارم در منبر مطرح شود. امسال هم حجت الاسلام شهاب که می آمدند در جلسات آخر این کار را انجام دادند که بسیار هم به جا بود. اصالت این کار بیشتر با روحانی است معمولا. ما در مقوله ای فعالیت می کنیم که مستمعین ما مقداری متفاوت هستند. امسال هم در جلسه ما زمان روضه خوانی برابری می کرد با زمان سینه زنی ها. با این مداحانی هم به روضه هیچ اهتمامی نشان نمی دهند مخالفم. روضه ارج و قرب خاصی دارد. این مسئله هم خود من را ناراحت می کند٬ فضا طوری ترسیم شده است که می گویند مداح جوان نمی تواند روضه بخواند. که تصمیم دارم در این موضوع هم به جدیت ورود کنم تا این فضا شکسته شود.
چندتا اسم می بریم اولین چیزی که به ذهنتان می رسد را بگویید.
حاج منصور: مظهر اخلاص و نورانیت
حاج سعید حدادیان: مهربان، خیلی از او آموخته ام
حاج محمود کریمی: عشق، توانمند، با محبت
حاج حسین سازور: دلسوز، بی ریا
حاج حسن خلج: عاطفه و تصویر ساز روضه
حاج محمد رضا طاهری: مظهر ادب
حاج رضا هلالی: برادر، دوست خوب و صمیمی
سید مجید بنی فاطمه: صدای خاص، دوست عزیزم
کربلایی نریمان پناهی: حسین جان ای آبروی دو عالم
حاشیه های یک مصاحبه
مداحی با
موسیقی را نمیپسندم
ماجرای
دوستی رضا هلالی و روحالله بهمنی
خیلیها
که پای ثابت جلسات روحالله بهمنی هستند همواره او را در کنار رضا هلالی دیدهاند.
این دو یکی از زوجهای موفق مداحی در کشورند. روحالله بهمنی میگوید: «سابقه آشنایی
من با رضا هلالی برمیگردد به سالهایی که هیات عشاقالعباس(ع) در شهرک شهید محلاتی
برگزار میشد. حسینیه ما در زیرزمینی بود که خیلی از جوانان از آن استقبال میکردند.
آن موقع بچهها رضا هلالی را دعوت میکردند بیاید و او لطف میکرد و میآمد. از
همان موقع با هم دوست شدیم. بعد از آشنایی همکاریهایی در زمینههای مختلف انجام دادیم
و در هیئات مذهبی مختلف با همدیگر خواندیم. رابطه ما بیشتر برادرانه است. در کارهای
مداحی به یکدیگر کمک میکنیم و دوستیمان قویتر از همکاری ماست».
حاج منصور روضه خوب میخونه
حاج سعید روضه خوب میخونه
حاج محمود شور و روضه خوب میخونه
حاج محمدرضا روضه و واحد خوب میخونه
سیب سرخی شور و واحد خوب میخونه
مقدم شور خوب میخونه
احد قدمی چند سالی یه بار واحد خوب میخونه
اما.... اما... قربون حاج روح الله برم که همه چی تمومه
روضه و واحد و شور همه رو خوب میخونه
خدا حفظش کنه انشاالله
اما اینکه می گن صله تعیین نمی کنن و از این داستان ها کذب محضه ...
چون یه موردش و خودم سراغ دارم
1 طرفه قضاوت نکن دوست من
اصلا ما میریم هیئت که آدم بشیم ، آدم شدن که حاشیه بازی بر نمیداره دوستان ،چه مداح چه گریه کن چه سایرین....ببخشید یاعلی
گفت خودت گفتي !
من گفتم !من كي گفتم ؟
همون ديشب كه داشتي برا مردم ميگفتي ...
گفت بابا من برا مردم گفتم چي كار به فرش خونه داشتي ؟
ansarol-hossein.ir
بنظرم این تیپ جدید شایسته ی ایشان (نوکر امام حسین ع) نیست
انشاءالله در مسیر نوکری موفق باشد