19 دی 1400 6 جمادی الثانی 1443 - 43 : 03
کد خبر : ۱۸۸۹۹
تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱۳۹۲ - ۱۴:۵۹
شعر/ دکتر حسن بشیر؛
عقیق:

این رضا کیست که در عالم امکان یکتا است

کیست او، آنکه جهان دور مدارش بر پاست

کیست آن ضامن آهو، که در این بقعة طوس

حرمش جنت خُلد است که در عرش خداست

در رضای تو، رضای علی و آل علیست

در ولای تو، جهانی اسـت سراسـر زیباست

من چه نامم و چه دانم شه و سلطان بقا

به خدا نیسـت خدا، لیک چو او بی همتاست

جرعه ای از حرمت چشمة خضر است روان

یا نه! کوثر شده، جوشیـده درون دل ماست

ای علی، ای که زموسی ید بیضا داری

چون علی تاج ولایـت، به سر تو پیـداست

به تو داده است اگر حکم ولایت مأمون

او ندانسته همـان خواست که در لوح بقاست

به رضای تو خدا روز قیامت راضی است

چون علی، حکم شفاعـت به تمنّای شمـاست

شرط توحید تویی، حصن خداوند بزرگ

خارج از حصن تو تا هست، عذاب است و بلاست

تو بهشتی که تجسّم به جهان یافته ای

دسـت تو، دست خدای ازلی را معنـاست

دوزخ هر دو جهان، شعله ور از دوری ماست

از بهشتی که کلیـد در آن دسـت رضاست

آنچه خود داشتی از لطف، نثار همه کن

هر چه خود داشتم از عشق به نام تو رواست

من نه آنم که توانم سخن از خود گویم

یا رضا، هر چه که گفتم، متعلّق به شماست


دکتر حسن بشیر

چهارشنبه- تهران

11/10/1392


منبع:فارس
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: