شاید مجازات قتل و اعدام آل ابوسفیان
توسط یاران پیامبر(ص) بسیار برایشان گواراتر از این عفو بود و
این سیره پیامبر(ص) به خاری بیشتر آنها انجامید و آنها هیچگاه
نمی توانستند آل امیه را در این تحقیر ببینند که بت هایشان شکسته شود و مورد عفو
دشمن خود قرار گیرند و به واسطه دستور پیامبر با مومنان فقیر و غلامان و رعیت خود
برابر شوند و همیشه به دنبال راهی بودند که انتقام خود را از بنی هاشم، پیامبر(ص) و خاندان مطهر ایشان بگیرند.
با تلاش و تکاپوی آل ابوسفیان برای
بازگشت به دوران اوج گذشته، نهایتا در زمان عمر، حکومت شام به معاویه رسید و اولین
پایگاه حکومتی آل ابوسفیان پس از اسلام شکل گرفت. اما پس از به خلافت رسیدن حضرت
علی(ع) ترس از دست دادن این حکومت و امید به انتقام گیری از خاندان
پیامبر(ص) در دل معاویه زنده شد. و این منجر به شکل گیری جنگ
صفین در زمان حضرت علی(ع) و جنگ با امام حسن(ع) در زمان
خلافت ایشان شد.
معاویه چه در جنگ با امام علی(ع) در صفین و چه درجنگ با امام حسن(ع (میشه برخلاف رویه عملی خود که آغازگر
جنگ بود، درپی این بود که القا کند دنبال جنگ نیست و قصد سازش دارد.
معاویه در جریان صفین با زیرکی و مکر
و قرآن سر نیزه کردن و پس از آن، ماجرای حکمیت ابوموسی اشعری، جان سالم به در برد
و در زمان امام حسن(ع) با جنگ افروزی و ساختن شایعه های دروغین همیشه
سعی در هدایت افکار و اذهان به نفع مصالح خود می کرد؛ نکته بارز این مساله که
بسیار در جریان صلح امام حسن(ع) موثر بود این بود که نزدیکان معاویه در
میان سپاه امام شایع کردند که امام صلح را پذیرفته و از آن طرف نیز این شایعه را
در خط مقدم سپاه امام و شایعه این را که قیس بن سعد فرمانده سپاه خط مقدم با
معاویه صلح کرده را در اردوگاه امام انداختند تا با این جنگ روانی سپاه را متزلزل
کنند. سپاهی که پس از فریب و فرار عبیدالله بن عباس پسر عموی امام به سوی معاویه
دیگر قوامی نداشت.
سپاه امام حسن(ع) در آن
زمان بسیار متزلزل و رفتار خواص و مردم سرشار از خیانت و خود فروشی بود. عبیدالله
بن عباس که پسر عموی امام و از والیان و امیرالحاج حضرت علی (ع) بود و
در جنگ با معاویه در آن زمان شکست خورده بود و معاویه سر فرزندانش را بریده بود، به
همین دلایل فرمانده سپاه امام حسن(ع) شد اما بعد فریب معاویه را خورد و
با ترس شکست مجدد از معاویه به درهم و دینار خود را به معاویه فروخت و این بهانه
ای شد برای خودفروشی دیگر خواص و مردم. دسته ای از سپاه امام نیز به دنبال غنیمت
جنگی و متشکل از خوارج و برخی شکست خوردگان صفین بودند که با بغض معاویه و نه
متابعت از ولایت به نبرد آمده بودند.
نکته دیگر اینکه قصد معاویه اصلا صلح
با امام حسن(ع) با آن شرایط خاص نبود. معاویه هیچ گاه فکر نمی کرد که
امام با وی صلح کند. معاویه فقط فضای جنگ را در پیش گرفته بود و نتیجه جنگ دو چیز
بود اسارت یا شهادت امام. اگر امام اسیر می شد، پاسخی بود به فتح مکه و اگر هم
امام و تمامی خاندانش به شهادت می رسیدند معاویه عنوان کرده بود که دنبال صلح است
و قصد جنگ ندارد و به این ترتیب خود امام خواسته بود که جنگ کند و این تمام آرزوی
معاویه بود. و اگر هم امام صلح می کرد که نهایتا باز هم خواسته معاویه بود که حکومت
را در دست گیرد.
اگر امام حسن (ع) در آن
زمان عاشورایی خلق می کرد و با تنی چند از یاران باوفایش به شهادت می رسید به خواسته
معاویه جامه عمل پوشانده بود و مکر معاویه و عمروعاص به راحتی می توانست خون ایشان
را پایمال کند و به راحتی مردم را فریب دهد و همین تنی چند از یاران هم باقی نمی
ماندند و به راحتی دین اسلام و سنت پیامبر(ص) دستخوش تغییر می
شد. همچنین از آنجا که معاویه اهل تزویر و ریا و نیرنگ بود در ملا عام ضروریات دین
را انکار نمی کرد و حجتی بر عوام برای قیام علیه معاویه نبود. اما یزید با سبک سری
و می گساری و میمون بازی و ساختن حرمسرا بسیاری از احکام دین را در ملا عام نقض می
کرد و همین نکات حجتی بود برای قیام علیه فساد یزید.
اما ترفندی که امام برای صلح با آن
شرایط خاص به کار برد برای معاویه بسیار سخت و غیرمنتظره بود و این صلح توأم با
شرایط خاص که رعایت آن در توان معاویه نبود، باعث شد تمام نقشه های معاویه برآب
شود. امام نامه ای به معاویه نوشت و عنوان کرد که با شرایطی آماده صلح است. معاویه
کاغذ سفید امضایی فرستاد و امام شروطی را نوشت. که خلاصه آن عبارت بود از: عمل
معاویه به قرآن و سنت رسول خدا، عدم تعیین جانشین توسط معاویه، خلافت امام حسن و
امام حسین(ع) بعد از وی، عدم دشنام دادن به حضرت علی(ع) در
منبرها و درامان بودن جان شیعیان. و شرح آن عبارتست از:
.1واگذاری خلافت
به معاویه به شرطی که به کتاب خدا و سنت پیامبر و روش خلفای شایسته عمل کند.
.2معاویه حق
ندارد برای خود جانشین برگزیند و پس از او خلافت به حسن و بعد از او به حسین باید
برسد.
.3همه مردم در هر
رنگ و نژادی که هستند از امنیت کامل برخوردار باشند.
.4 معاویه حق
ندارد خود را امیرالمؤمنین بنامد.
.5 در حضور
معاویه، اقامه شهادت نشود.
.6 معاویه به
امیرمؤمنان علی(ع) دشنام ندهد.
.7 حق هر ذیحقی
را به او برساند.
.8شیعیان علی(ع) در هرکجا هستند در امان باشند و معاویه متعرض آنها نگردد.
.9بین فرزندان
مقتولینی که در جنگهای جمل و صفین جزء سپاهیان علی بودهاند، یک میلیون درهم
تقسیم کند.
.10موجودی بیتالمال
کوفه(یا عراق) را به حسن بن علی بپردازد و هر سال صد هزار درهم (و به قولی یک
میلیون درهم) به او بدهد.
.11هرگز به حسن و
برادرش حسین و هیچیک از خاندان پیامبر در آشکار و نهان ستمی نرساند و در امنیت
هیچیک از آنان در هیچ منطقهای اخلال نکند.
این شرایط به قدری غیرمنتظره بود که
معاویه مجبور شد در اولین خطابه اش بعد از خلافت بگوید که شروط را زیر پا می گذارد
و چهره واقعی خود را نمایان کند و در نهایت پیروز میدان در میان مردم و افکار
عمومی، امام حسن(ع (شد و از این جهت رهبرانقلاب صلح امام
حسن(ع) را در کتابی که از شیخ راضی آل یس ترجمه کردند "پرشکوه ترین
نرمش قهرمانانه تاریخ" خواندندو البته گفتنی است این تزلزل خواص و مردم در آن
موقع موجب بروز واقعه اسفبار عاشورا و شهادت امام حسین(ع) و یارانشان و
اسارات خاندان شان گردید.
منبع:مهر