روزهای
پر از ماتم پس از عاشورا آرام آرام میگذرند وگویی هر روز بر بغضهای آسمان هم
افزوده میشود و ماه صفر که از میانه میگذرد گویی زمین و آسمان انتظار اتفاقات
بزرگی را میکشند که هر ساله قرار است تکرار شود.
نخستین
اتفاق جمع شدن عاشقان قصه شهید نینوا در چهلمین روز پس از واقعه عاشورا در کربلاست
که میلیونها زائر خود را با پای پیاده به قتلگاه کربلا میرسانند تا مبادا غم
تنهایی زینب(س) بار دیگر دل مادر بزرگوارشان را به درد آورد.
اما
واقعه دوم در واپسین روزهای ماه صفر در شرقی ترین نقطه ایران اسلامی روی میدهد
هفته پایانی صفر مسافر مشهد که باشی خیل کاروانیان پیادهای را میبینی که رو به
سوی حرم امام مهربانیها گام بر میدارند، آری این روزها جادههای منتهی به مشهد
الرضا(ع) پر از نجوای «رضا رضا» شده و قدم به قدم نوحه سرایی مردان و زنانی را میشنوی
که برای شرکت در اجتماع بزرگ عزاداران در روز رحلت پیامبر(ص) و شهادت امام حسن
مجتبی و امام هشتم(ع) پای پیاده و در سرمای طاقت فرسای زمستان از شهرهای دور و
نزدیک راهی مشهد مقدس می شوند.
براستی
چگونه میشود عشق پیرمرد روستایی 70 ساله ای را به تصویر کشید که قرصهای بیماری
لاعلاجش را پنهانی از دختر جوان و دم بختش میخورد و همپای او و فقط به امید شفاعت و
شفا با پای پیادهاش نذر زیارت را ادا میکند.
این
روزها بادهای زمستانی هم وقتی از سوز سرما به ستوه میآیند خود را لابهلای زائران
پیاده مشهد الرضا(ع) پنهان میکنند تا از گرمای عشق به زیارت آنان جانی دوباره
برای وزیدن بگیرند.
جادههای
منتهی به مشهد روزهای پایانی ماه صفر بوی زیارت، بوی ضجههای بندگی، بوی عاشق شدن میدهد،
اما هر چه هست با قواعد و قوانین زمینی نمیشود وصفش کرد و تنها میتوان گفت
«التماس دعا»
منبع:قدس انلاین