1. نسب
همانطورکه جد یزید
ابوسفیان و جدهاش هند جگر خوار محسوب میشد سفیانی نیز بر طبق روایات از
نسل ابوسفیان و همسرش هند جگر خوار میباشد.
امام صادق(ع) فرمودند: ما و
اولاد ابوسفیانی افراد دو خانواده هستیم دشمنی ما به هم در راه خدا است ما
میگوئیم خدا راست گفته و آنها میگویند خدا دروغ گفته است ابوسفیان با
پیامبر9 جنگید و معاویه با علی بن ابیطالب(ع) پیکار نمود و یزید با حسین
علی(ع) جنگید و او را به شهادت رسانید و سفیانی هم با قائم آل محمد(ع)
خواهد جنگید[2]
2. ناپاکی ولادت (زنازاده بودن)
امام
حسین(ع) در سخنانی که در برابر سپاه عمر سعد ایراد کردند در این رابطه
فرمودند: هان بهوش باشید که این (یزید) ناپاکزاده فرزند ناپاکزاده مرا در
میان دو انتخاب قرار داده است کشته شدن یا قبول ذلت و چقدر دور است که ما
تن به ذلت دهیم[3]
در ارتباط با سفیانی نیز عمر بن ابان کلبی از حضرت
صادق(ع) روایت کرده که فرمود گویا سفیانی (راوی میگوید یا رفیق سفیانی) در
کوفه شهر شما فرود آمده از جانب او صدا میزند هرکس یک نفر از شیعیان علی
را بیاورد هزار درهم به او خواهیم داد... آگاه باشید آنروز فقط زنازادگان
بر شما حکومت میکنند.
3. دین
یزید اگرچه در ظاهر مسلمان بود اما براساس تعلیمات مسیحیت پرورش یافته و به مسیحیت تمایل داشت
یزید
از طرف مادر از قبیله بنی کلب بود که پیش از اسلام مسیحی بودند و حال و
هوای دوران مسیحیت در سر آنان بود و یزید تا زمان جوانی در این قبیله نزد
داییهای خود در بادیه پرورش یافت از اینرو بیش از آنکه تربیت او اسلامی
باشد تربیت مسیحی داشت.
درباره دین سفیانی روایات مختلفی وارد شده که دستهای از آنها به مسیحی بودن سفیانی تصریح دارند.
امام علی(ع) در اینباره فرمودهاند:... و خروج سفیانی با پرچمی سبز و صلیبی از طلاست
دستة دیگر از روایات سفیانی را در ابتدا مسلمان میدانند که به نصرانیت میگرود.
و دسته سوم روایات، دین سفیانی را اسلام معرفی کردهاند
در
جمعبندی میان این روایات و آشتی میان روایات شاید بتوان گفت که سفیانی در
ابتدا به ظاهر مسلمان است و در نهایت به آیین مسیحیت میگرود انگیزه این
گرایش میتواند بهرهگیری از امکانات غرب در رویارویی با حرکت امام مهدی ع
باشد[4]
4. مرکز خلافت
همانگونه که شام مرکز خلافت یزید بوده است روایات مکان قیام سفیانی را نیز از سرزمین شام میداند
امام علی(ع) فرمودهاند: سفیانی از شام خروج میکند پس اهل شام از او اطاعت میکنند[5]
5. دشمنی و کینه نسبت به اولاد پیامبر(ص) و شیعیان
در
این رابطه نقل شده وقتی که سرهای مقدس شهیدان کربلا را وارد مجلس یزید
ساختند یزید در حالی که با چوب دستی خود بر لب و دندان امام حسین(ع) میزد
این اشعار را میخواند
.....کاش بزرگان من که در جنگ بدر کشته شده بودند امروز میدیدند که قبیلة خزرج چگونه از ضربات نیزه به زاری آمده است [6]
.......من از فرزندان خندق نیستم[7] اگر از فرزندان احمد (رسول اکرم) انتقام نگیریم[8]
درباره
سفیانی نیز در این رابطه جابر جعفی روایت میکند که امام باقر(ع)
فرمودند... سفیانی و پیروانش خروج میکنند و قصدی جز کشتن و آزار اولاد
پیغمبر(ص) و شیعیان آنها را ندارد.[9] کینه و دشمنی سفیانی نسبت به شیعیان
به حدی است که عمر بن ابان کعبی از حضرت صادق(ع) روایت کرده که فرمود گویا
سفیانی (راوی میگوید یا فرمود رفیق سفیانی) در کوفه شهر شما فرود آمده و
از جانب او صدا میزند هرکس یک نفر از شیعیان علی را بیاورد هزار درهم به
او خواهیم داد کار به آنجا میرسد که همسایه همسایه را میگیرد و میگوید
این از شیعیان علی است. سپس گردن او را میزند و هزار در هم میگیرد[10]
6. اباحهگری و تکلیف گریزی
قاضی نعمان مصری مینویسد: روزی رسول خدا(ص) به معاویه نظر افکند و فرمود:
امت
من چه روز (سختی) از تو خواهد داشت؟و خاندان من از فرزندی که از صلب تو
خارج میشود روز بدی را در پیش دارد! همان فرزندی که آیات خدا را به استهزا
میگیرد و آنچه را خداوند از حریم من حرام کرده، وی حلال میشمارد[11]
و
در ارتباط با سفیانی نیز امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: به خدا سپاه سفیانی
به جنایات خود ادامه میدهد تا هیچ حرامی نماند جز اینکه حلالش بشمارند،
هیچ پیمانی نماند جز اینکه نقض کنند. هیچ خانهای از خشت رخام تا سنگ خام
باقی نباشد جز اینکه دامنه ظلم و ستمشان در آن وارد شود[12]
7. حمله به مدینه
پس
از حادثه خونین کربلا و آگاهیِ مردم از ماهیت یزید و پلیدی و خباثت وی،
قیام و جهاد در مدینه آغاز شد مردم والی مدینه را بیرون کردند و یزید را از
خلافت خلع کرده.[13]
و گفتند کسی که قاتل اولاد رسول خدا(ص) و ناکح محارم و تارک صلوة و شارب خمر است لیاقت خلافت ندارد.[14]
یزید که از ماجرا مطلع شد لشکر عظیمی فراهم ساخت و فرماندهی آن را به عهده مردی خونریز به نام "مسلم بن عقبه" گذاشت.
وی
حرمت قبر مطهر رسول خدا(ص) را نگه نداشتند و با اسبان خود داخل روضه
منوره شدند و مردمی که به قبر مطهر رسول خدا(ص) پناه آورده بودند کشتند تا
روضه مسجد پر از خون شد و تا قبر رسول خدا(ص) رسید در این فاجعه از بزرگان
مهاجر و انصار هزار و هفتصد تن و از سایر مسلمین ده هزار تن به قتل رسیدند
نظیر آنچه لشکر یزید در حمله به مدینه در فاجعه حرّه انجام دادند برای سپاه سفیانی نیز در روایات نقل شده است
سفیانی
پس از حمله به کوفه و تصرف آن از حضور امام مهدی(عج) در مدینه مطلع میشود
از اینرو برای دستگیری آن حضرت سپاهی را به سمت مدینه گسیل میدارد
سپاه
سفیانی برای دستگیری و کشتن حضرت عده زیادی را دستگیر میکند و به قتل
میرساند امام علی(ع) در این باره میفرماید:... سفیانی سپاهی را به مدینه
گسیل میدارد و آنها کسانی از خاندان پیامبر(ص) بتوانند دستگیر میکنند و
از بنی هاشم مردان و زنان فراوانی را میکشند در این هنگام مهدی و مبیض به
سمت مکه میروند[15]
8. امام ستیزی (قصد کشتن امام(ع) در حرم امن الهی)
سید
الشهداء(ع) روز هشتم ذی الحجه از مکه بیرون آمد زیرا عمرو بن سعید بن
العاص با لشکر سنگینی به فرمان یزید وارد مکه شد تا با حسین بن علی(ع)
بجنگد و اگر دست یافت آن حضرت را شهید نماید[16]
امام به برادر خود
محمد حنفیه فرمود برادر من بیم از آن دارم که یزید خونم را در حرم (امن
خدا) بریزد و بدین سبب حرمت این خانه شکسته شود[17]
سفیانی نیز بعد از
آنکه مطلع میشود که حضرت مهدی(ع) به مکه رفته است سپاهی را برای دستگیری
ایشان میفرستد اما سپاه سفیانی هرگز موفق نمیشوند داخل مکه شوند و در
سرزمین بیدا به زمین فرو میروند.
9. جنایات بزرگ در مدت کم
یزید
در مدت کوتاه خلافت خونین که سه سال و چند ماه بیشتر طول نکشید جنایات
بزرگی مرتکب شد از میان آنها سه جنایت مهم او فاجعه خونین کربلا، کشتار
وسیع مردم مدینه، و آتش زدن کعبه بود. ذهبی در معرفی یزید مینویسد یزید
ناصبی، خشن، تندخو و بیادب بود مسکرات مینوشید و مرتکب منکرات میشود
دولت وی با شهادت امام حسین(ع) آغاز و با واقعه حره در مدینه پایان
یافت[18]
سفیانی هم بمثابه یزید با وجود آنکه از آغاز قیام او تا کشته
شدن بیشتر از 15 ماه طول نمیکشد اما جنایات زیادی در این مدت کم انجام
میدهد.
امیرالمومنین(ع) در این باره فرمودند به خدا سپاه سفیانی به
جنایات خود ادامه میدهد تا هیچ حرامی نماند جز اینکه حلالش بشمارند هیچ
پیمانی نماند جز اینکه نقض کنند، هیچ خانهای از خشت خام تا سنگ رخام باقی
نباشد جز اینکه دامنه ظلم و ستمشان در آن وارد شود و مردم در اثر سوء تدبیر
و کشورداری آنان دستخوش اضطراب و ناامنی شوند همه مردم اشک حسرت بریزند یک
دسته برای تباه شدن دینشان و دستهای دیگر برای تباه شدن دنیایشان[19]
پی نوشت ها: