کاروانهای ایرانی اکثراً مسیر نجف به کربلا که 80 کیلومتر است را پیادهروی میکنند؛ مسیری که پیاده رفتنش تقریباً 3 روز و 2 شب زمان میبرد و اکثر کاروانها صبح 17 صفر از نجف حرکت میکنند و نزدیک غروب نوزدهم، یعنی شبِ اربعین، به شهر کربلا میرسند.
در تمام طول مسیر، در سمت چپ و گاهی راست جادهای که مخصوص پیادهروندهها درست کردهاند عمودهایی(ستون) وجود دارد که با فاصله 50 متر از همدیگر نصب شده و شمارهگذاری شدهاند؛
از شماره یک تا یک هزار و 460؛ البته اگر بعد از رد کردن ستون شماره 200 با ستون شماره یک مواجه شدید تعجب نکنید! ستونها در این قسمت ریست میشود، این ستونها کمک بزرگی است به زائران تا علاوه بر اینکه فاصلهشان را تا کربلا حساب کنند، با دوستان و همسفریهایشان پای این ستونها قرار بگذارند.
مثلاً صبح وقتی راه میافتید قرار بگذارید برای نماز یا برای شب همه خودشان را به ستون (بر فرض) 400 برسانند تا اگر کسی جا ماند، گم شد یا خواست تنهایی مسیر را طی کند، شب به گروه بپیوندد. یکی از مهمترین لوازم این سفر پاپوش است؛ تصور کنید میخواهید 3 روز پیاده راه بروید، چه میپوشید برای کمتر اذیت شدن؟ من به شخصه تمام راه را با دمپایی طی کردم و به نظرم خیلی خیلی بهتر و راحتتر از کفش بود.
دمپایی باعث جریان داشتن هوا در پایتان و انگشتان میشود، به راحتی میتوانید در هر استراحت گاهی پاهایتان را بشوئید و تمییز کنید و کمی از خستگیتان کم کنید و از زدن تاول که باعث میشود طی کردن بقیه راه برایتان مشکل شود، جلوگیری کند.
سرویسهای بهداشتی و مکان استراحت قدم به قدم در کل مسیر وجود دارد، کافیست شما تصمیم بگیرید نیم ساعتی استراحت کنید و دراز بکشید، چادرهای موکبهای کنار جاده آماده پذیرایی از شما هستند؛ توصیه میکنم یک صابون کوچک برای شستن دستها و گاهی پاهایتان همراهتان باشد. این 3 روز شما مهمان موکبها و دستههای عراقی هستید که کل سال منتظر چنین روزهایی هستند تا از زائران حسین(ع) به بهترین نحو پذیرایی کنند. پس لازم نیست هیچ خوراکی با خودتان بردارید مگر انجیرخشک یا آلو اگر مزاج حساسی دارید!
تصور کنید بازاری روبروی شماست به طول 80 کیلومتر با انواع غذاها، خوراکیها، نوشیدنیها و میوهها کاملاً مجانی؛ مجانی نه، بازاری که برای گرفتن و خوردن غذایشان به شما التماس میکنند، التماس میکنند تا بیایید و آنها پاهایتان را بشورند، مشتومال بدهندکه کیف و کفش و حتی کالسکه شما اگر خراب شده باشد، برایتان درست میکنند بدون گرفتن هیچ اجرتی! چرا؟ چون شما مقام بالایی دارید، شما زائر حسین(ع) هستید…
نزدیک غروب آفتاب تا حدود ساعت 9 -10 صبح هوا سرد است؛ بهتر است لباس گرمی همراه خود داشته باشید تا بتوانید به راحتی بپوشید یا دربیاورید. مکانی که برای خوابیدن انتخاب میکنید حتماً بتونی و ساختمان باشد؛
در
چادرهای برزنتی نخوابید که ممکن است با انداختن 2 پتو روی خودتان باز هم تا
صبح یخ
بزنید. پتو و متکا در همه موکبها وجود دارد، یادتان باشد در این سفر نباید
زیاد
حساس باشید و به فکر تمیزی هتلوار؛ اگر هم خیلی حساس هستید ملافه نازک و
سبکی در کولهپشتیتان
قرار دهید و شبها از آن استفاده کنید.
بعضی از عراقیها تمام طول سال منتظر
همین روزها هستند تا هرچه دارند
تقدیم زائرین حسین(ع) کنند؛ در راه حتماً کودکانی را میبینید
که شیشهای
عطر در دست گرفتهاند و به لباس زائران عطر میزنند.
از یکیشان که پرسیدم، گفت «تنها دارائی من همین یک شیشه عطر بود، آوردهام تا آن را در راه حسین (ع) و برای زائرینش خرج کنم.»
یا پیرمردهایی نشسته بر ویلچر که توان ایستادن ندارند و شما را به فنجانی قهوه دعوت میکنند … قدر این لحظهها را بدانید!
تا جائیکه میتوانید کوله یا ساکی که برای این 3 روز همراه خود میکنید را سبک بردارید؛ هرچه سبکتر، راه رفتنتان بهتر و کمردرد و پادرد گرفتنتان هم کمتر.
در طول مسیر موکبهایی هستند که انواع قرص و دارو به زائران ارائه میدهند؛ علاوه بر آنها هلالاحمر ایران هم در طی مسیر فعال است، پس نگران سرماخوردگی و سردرد احتمالی نباشید؛ ولی قرص یا داروی خاصی اگر گاهاً مورد استفادهتان قرار میگیرد، حتماً همراه خودتان ببرید.
در طول مسیر با زائرین دیگر، مخصوصا زائرین غیرایرانی صحبت کنید، حتی با کسانیکه در موکبها از شما پذیرائی میکنند.
گاهی تعجب میکنید از اینکه شخصی که جلوی شما ایستاده و به شما چای میدهد یا اصرار میکند پایتان را بمالد، وکیل معروفی است یا عضو شورای شهرش است یا دکتری است از فلان شهر اروپا.
تلفنهای همراه کشور عراق در آن روزها به سختی خط میدهد و تماس گرفتن با آنها کار سختی میشود؛ از الان به خانوادههایتان بگویید اگر در آن چند روز پیادهروی نتوانستید با آنها تماس بگیرید، نگران نشوند، مشکل از خطوط ارتباطی و شلوغی بیش از حد آن است، شما سالم و سلامت در حال راه رفتن هستید!
البته بعضی از موکبهای مسیر، تلفن در اختیار زائران قرار میدهند تا با هر نقطه از دنیا که خواستند، مجانی تماس بگیرند؛ زیاد نگران نباشید، فقط باید این موکبها را پیدا کنید.
حتماً دوربین عکاسی همراه خود ببرید، صحنههایی در این سفر میبینید که هیچوقت دیگر در زندگیتان تکرار نمیشود؛ لحظهها را ثبت کنید.
سفر اربعین با تمام سفرهای دیگر فرق میکند؛ یک رویای واقعی؛ لحظه لحظهاش را زندگی کنید.