نخست آنکه وی را جانشین خدا معرفی کرده است و میفرماید: إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً). بقره/30) ترجمه: من در زمین جانشینى خواهم گماشت.
دوم آنکه، با انتساب روح او به خداوند متعال، شرافت و عزت والایی را به او بخشیده است: فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی فَقَعُوا لَهُ ساجِدینَ.(حجر/29) ترجمه:پس وقتى آن را درست كردم و از روح خود در آن دمیدم، پیش او به سجده در افتید.
سوم آنکه، انسان را مسجود فرشتگان قرار داده است: فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُون.(حجر/30) ترجمه: پس فرشتگان همگى یكسره سجده كردند.
چهارم آنکه،
انسان را مانند خداوند دانسته است:
إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ
الْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ
إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولاً).احزاب/72)
ترجمه: ما امانت [الهى و بار تكلیف] را بر آسمانها و زمین و كوهها عرضه كردیم،
پس، از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناك شدند، و[لى] انسان آن را برداشت؛
راستى او ستمگرى نادان بود.
پنجم آنکه،
تاج کرامت را خدا بر سر انسان ها قرار داده است:
وَ لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْنَا هُمْ فِی
الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْنَا هُمْ
عَلَى كَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً).اسراء/70)
ترجمه: و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتیم، و آنان را در خُشكى و دریا [بر
مركبها] بر نشاندیم، و از چیزهاى پاكیزه به ایشان روزى دادیم، و آنها را بر بسیارى
از آفریده هاى خود برترى آشكار دادیم.
ششم آنکه، انسان را مقصود خداوند و هدف جهان آفرینش دانسته است: أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَیْكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ لا هُدىً وَ لا كِتابٍ مُنیرٍ؛(لقمان/20)؛ ترجمه:آیا ندانستهاید كه خدا آنچه را كه در آسمانها و آنچه را كه در زمین است، مسخّر شما ساخته و نعمتهاى ظا هر و باطن خود را بر شما تمام كرده است؟ و برخى از مردم درباره خدا بى[آنكه] دانش و رهنمود و كتابى روشن [داشته باشند] به مجادله بر میخیزند.
وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسی).طه/41)؛ ترجمه:و تو را براى خود پَروردم.
امیرالمومنین امام علی(ع) در سخنی خطاب به انسانها در مورد
این ارزش بزرگ انسانی میفرماید: ٍوَ أَكْرِمْ
نَفْسَكَ عَنْ كُلِّ دَنِیَّةٍ وَ إِنْ سَاقَتْكَ إِلَى الرَّغَائِبِ فَإِنَّكَ
لَنْ تَعْتَاضَ بِمَا تَبْذُلُ مِنْ نَفْسِكَ عِوَضاً وَ لَا تَكُنْ عَبْدَ
غَیْرِكَ وَ قَدْ جَعَلَكَ اللَّهُ حُرّا نفس
خود را از هر پستى گرامى دار، هرچند تو را بدانچه خواهانى رساند، چه آنچه را از
خود بر سر این كار مىنهى، هرگز به تو بر نگرداند. بنده دیگرى مباش حالى كه خدایت
آزاد آفریده ( نهج البلاغه،نامه31)
امیرالمومنین(ع) در جای دیگر تأکید کردند که مراقب کرامت و
عزت نفس خود باشید تا مبادا در حاجتخواهی از دیگران عزت نفس شما از بین برود، چنانکه
فرموده است:«اطلبوا الحاجات بعزة الأنفس» (شرح ابن أبی الحدید بر نهج البلاغه، ج
20، ص 317)ترجمه: حاجت هایتان را با عزت نفس بخواهید.
به این معنا که حتی الامکان از دیگران مسألت مدارید تا عزت نفستان به خطر نیفتد، امّا از دیگر سو میآموزد که هرگاه کسی از تو چیزی خواست با توجّه و عنایت تمام حاجت او را برآور و مراقب کرامت او باش.
حکایت
کسی نزد امام آمد و عرض کرد: «ای امیرمومنان، مشکل و حاجتی دارم و میخواهم به شما بگویم.» امام در چهره آن مرد شرمساری را و یا حتّی در صدایش لرزشی احساس کرد و به او فرمود: «خواستهات را روی زمین بنویس و به زبان نیاور.» آن مرد با انگشتش روی زمین نوشت: «من فقیر و نیازمندم.» امیرالمومنین هم به او کمک کرد.( روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج 2، ص 357)
آری این توان مندی از فضائلی است که بر اثر آن از دنیا و آنچه در آن است، بهتر است؛ آثاری دارد مانند پایداری، تحمل سختیها، و ناملایمات. انسان بهره مند از این توان مندی، چون کوه استواری است که بادها نمیتوانند او را به لرزه درآورند. باشد که یادمان نرود که خدا چه نعمتی ارزانیمان کرده است!
پی نوشت ها:
(نهج البلاغه، ترجمه دکتر شهیدی)
(روضه الواعظین و بصیره المتعظین)
(شرح ابن ابی الحدید بر نهج البلاغه)
منبع:جام
211008