وی در این بخش از مبحث خود،به معرفی تنها تکيه گاه سالار شهیدان در طول
سفر کربلا پرداخته و اذعان داشت: امام حسين(ع) در طول سفر کربلا خدا را
تنها تکيه گاه خودش مي داند و همواره اين مطلب توحيدي را اعلام مي کند لذا
در دومين سخنراني خود در روز عاشورا، پس از آن که هر دو سپاه آمادهٴ نبرد
شدند، خطاب به سربازان عمرسعد فرمود: «...إسمعوا قولي ولا تعجلوا...
«فأجمعوا أمرکم وشرکائکم ثمّ لايکن أمرکم عليکم غُمّة ثمّ اقضوا إليّ ولا
تنظرون»؛ «إنّ وليّي الله الذي نزل الکتاب وهو يتولّي الصالحين»»؛ دست در
دست همفکرانتان دهيد و با دوستانتان همداستان شويد تا کارها بر شما اشتباه
نشود و آن گاه تصميم نهايي خود را درباره من بگيريد و به من مهلت ندهيد که
سرپرست من خدايي است که قرآن را فرستاده و دوستدار و سرپرست صالحان است. پس
از نفريني که درباره ناکثان عهدشکن کرد به خداوند عرضه داشت: «أنت ربّنا
عليک توکّلنا وإليک أنبنا وإليک المصير»؛ خدايا! تو پروردگار ما هستي، بر
تو توکّل مي کنيم و صيرورت ما به سوي توست و در همان روز عاشورا دستش را به
سوي آسمان بلند کرد و عرضه داشت: «أللّهمّ أنت ثقتي في کلّ کرب»؛ خدايا در
هر مصيبتي تکيه گاه من تو هستي.
ایشان در همین راستا به حالات آن حضرت هنگام وداع با اهل بيت شریفشان
اشاره کرده ومرقوم داشتند:درموقع وداع با اهل بيت خود به آنان فرمود:
«واعلموا أنّ الله تعالي حاميکم وحافظکم وسينْجيکم منْ شرّ الأعداء ويجعل
عاقبة أمرکم إلي خير»؛ بدانيد که خدا حامي و حافظ شماست و به زودي شما را
از شرّ دشمنان حفظ مي کند و عاقبت کار شما را خير مي گرداند.در واپسين
لحظات عمر شريف خود هم وقتي که سر بر بالين شهادت گذاشت، در مناجات خود با
قاضي الحاجات عرضه داشت:«أللّهمّ متعالي المکان عظيم الجبروت... أستعين بک
ضعيفاً وأتوکّلُ عليک کافياً... »؛ اي خداي بلندمرتبه و داراي قدرت و
جبروت... در حالي که ضعيفم از تو کمک مي خواهم و استعانت مي جويم و بر تو
توکّل مي کنم و همين مرا کافي است.
منبع:مهر
211008