اما همین مختصات و ویژگی ها در "حماسه
حسینی" حضرت سیدالشهدا (ع) در عالی ترین مرتبه اش متجلی شده است، یعنی
علاوه بر آن که روح این حماسه، جانمایه جاویدان و فناناپذیری است و در
فراسوی همه زمان ها و مکان ها تعریف شده، از زاویه زیباشناختی هم آنچه در
کلام سیدالشهدا و اصحاب حضرت دیده می شود در اوج فصاحت و زیبایی قرار دارد.
آیت
الله مطهری در کتاب حماسه حسینی، فصل "عنصر تبلیغ در نهضت حسینی" به این
نکته مهم اشاره می کنند و با اشاره به این که امام حسین (ع) از همه امکانات
موجود برای تبیین پیام اسلام بهره می برده اند می نویسد: "خطابه های
اباعبدالله از مکه تا کربلا و از ابتدای ورود به کربلا تا شهادت، خطبه های
فوق العاده پرموج و مهیج و احساسی و فوق العاده زیبا و فصیح و بلیغ بوده
است. تنها کسی که خطبه های او توانسته است با خطبه های امیرالمؤمنین رقابت
کند امام حسین است. حتی بعضی گفته اند خطبه های امام حسین در روز عاشورا
برتر از خطبه های حضرت امیر است. وقتی که می خواهد از مکه بیرون بیاید
ببینید با چه تعبیرات عالی و با چه زبانی و فصاحتی هدف و مقصود خودش را
بیان می کند.
البته انسان باید زبان عربی را خوب بداند تا این
زیبایی هایی را که در قرآن مجید، کلمات پیغمبر اکرم، کلمات ائمه اطهار،
دعاها و خطبه ها وجود دارد درک کند. ترجمه فارسی آن طور که باید مفهوم را
نمی رساند. می فرماید: مرگ به گردن انسان زینت است؛ آنچنان مرگ برای یک
انسان، زیبا و زینت و افتخار است که یک گردنبند برای یک دختر جوان. ایها
الناس! من از همه چیز گذشتم، من عاشق جانبازی هستم، من عاشق دیدار گذشتگان
خودم هستم آنچنان که یعقوب عاشق دیدار یوسفش بود.
شب عاشورا صوت های
زیبا و عالی و بلند و تلاوت قرآن را می شنویم؛ صدای زمزمه و همهمه ای را می
شنویم که دل دشمن را جذب می کند و به سوی خود می کشد. بعضی از کسانی که به
سپاه امام حسین ملحق شدند از لشکر عمرسعد جدا شده بودند. از جمله بعضی از
آن ها کسانی بودند که وقتی از کنار این خیمه عبور می کردند صدای زمزمه عالی
و زیبایی را می شنیدند. صدای تلاوت قران، ذکر خدا، ذکر رکوع، ذکر سجود،
سوره حمد، سوره های دیگر. این صدا این ها را جذب می کرد و اثر می بخشید.
یعنی اباعبدالله و اصحابش از هرگونه وسیله ای که از آن بهتر می شد استفاده
کرد استفاده کردند تا برسیم به سایر وسایلی که اباعبدالله در صحرای کربلا
از آن ها استفاده کرد. خود صحنه ها را اباعبدالله طوری ترتیب داده است که
گویی برای نمایش تاریخی درست کرده که تا قیامت به صورت یک نمایش تکان دهنده
تاریخی باقی بماند."
در واقع نکته مهمی که از نظرگاه این
روشنفکر دینی به آن پرداخته شده این است که اگر ما هم می خواهیم در تبلیغ
معارف دینی به کامیابی و توفیق برسیم باید به این ظرایف هنری و زیباشناختی
توجه نشان دهیم. مثلا به فرض کسی می خواهد یک محصول چندرسانه ای نظیر فیلم
یا سریال تولید کند که فی المثل به سیره و شیوه زندگی ائمه اطهار بپردازد.
او نمی تواند صرفا با چیدمان المان ها و عناصر و وسایل زندگی آن دوران و
گریم چهره بازیگران و بازسازی پوشش آن دوران و استخراج چند دیالوگ یا حتی
دراماتیزه کردن آن ها به این مهم برسد بلکه اولا باید در یک سطح عالی و
درخشان موضوع را فهم کرده باشد و در مرتبه بعد، لباس و پوششی زیبا از همه
تکنیک های سینمایی که در قاب تصویر می گنجد بر این جوهره درخشان بپوشاند،
این جاست که وظیفه مبلغان دینی یا آن ها که درد دین و تبلیغ معارف دارند
سنگین و حیاتی می شود چون حتی آن آیه ای که از زبان بازیگر جاری می شود مهم
است که آن بازیگر آن آیه را فهم کرده یا نه، و مهم تر از آن آیا به متن و
محتوای آن آیه باور دارد؟ از یاد نبریم که تماشاگر لحن و حس آن بازیگر را
به همراه محتوا با هم دریافت می کند و اگر آن لحن مناسب نباشد پیام ناقص و
ابتر می ماند.
منبع:شبستان
211008