عقیق:عزاداری، آن هم برای اهل بیت عصمت و طهارت(ع)، یک مراسم سنّتی
نیست که زمان خاصی داشته باشد. بدیهی است که هر کس در هر زمان یاد محبوب از
دست رفته نماید، محزون میگردد و اگر او شخصیتی بارز، انسانی والا مقام و
خیرخواهی باشد و به ظلم کشته شده باشد، دل یاد کننده غمگین و چشمش گریان
میشود، چه رسد به یاد اهل بیت(ع). پس امامان (ع) هیچ
گاه از این حزن دلشان آرام نگرفت و چشمشان خشک نگردید.
اما در عین
حال، شعایر را با بزرگداشت آنها در سالگردها، مناسبتها و موقفها، حفظ و
تقویت مینمودند و به ویژه بر زنده نگهداشتن نهضب عاشورا و پویایی خط امام
حسین(ع) اصرار داشتند.
لذا هر چند شرایط و خفقان دوران
آنها اجازه نمیداد تا مثل ما راحت سرتاسر کشور را سیاهپوش کرده و عزاداری
نمایند، اما اگر میتوانستند مجلس عزا برپا میکردند و اگر نمیتوانستند،
حتی شده برای یک نفر هم که باشد، از همان اول محرم روضهخوانی مینمودند،
ذکر مصیبت میکردند و یاد این ایّام را در اذهان زنده و پویا نگاه
میداشتند – منتهی روضهها و ذکر مصیبتهای حکیمانه، بیدار کننده و جهت
بخش.
از
جمله این روضهخوانیها که از ابتدای ماه محرم شروع میشد، روضهخوانیهای
حضرت امام رضا (ع) میباشد – اگر چه حتی فقط برای یک نفر:
روضه خوانی امام رضا(ع)، برای یک نفر:(1)
1_(عيون أخبار الرضا (ع)- جلد اول صفحه 299 و 300)
ریان
بن شبیب گوید روز اول ماه محرم خدمت حضرت رضا رسیدم. به من فرمود اى پسر
شبیب روزهاى؟ گفتم نه فرمود این روزیست كه زكریا بدرگاه پروردگارش دعا كرد
و گفت پروردگارا به من ببخش از پیش خود نژاد پاكى زیرا تو شنواىِ دعائى
خدا برایش اجابت كرد و به فرشتگان دستور داد ندا كردند زكریا را كه در
محراب ایستاده بود كه خدا تو را به یحیى بشارت میدهد هر كه این روز را
روزه بدارد و سپس دعا بدرگاه خدا كند خدا مستجاب كند چنان كه براى زكریا
مستجاب كرد.
سپس فرمود: اى پسر شبیب! بهراستى محرّم همان ماهى
است كه اهل جاهلیت در زمان گذشته ظلم و قتال را به خاطر احترامش در آن حرام
مىدانستند؛ امّا این امّت نه حرمت این ماه را نگه داشتند و نه حرمت
پیغمبرشان(ص) را. در این ماه ذریهی او را
كشتند و زنانش را اسیر كردند و اموالش را غارت كردند خدا هرگز این گناه
آنها را نیامرزد.
دقت شود که در همین جملهی کوتاه، ضمن آن
که بغض و عداوت دشمنانی که ادعای مسلمانی داشتند را، آن هم تا آن حدی که
حتی رسوم جاهلیت را زیر پا بگذارند، بیان میدارند، ذکر مصیبت نیز نمودند و
به عقوبت آنها نیز تصریح داشتند تا بعدها کسی نگوید: خدا ارحم الراحمین
است، شاید یزید و شمر و خولی را نیز بیامرزد. و سپس روضهخوانی خود در اول
ماه محرم را چنین ادامه دادند:
... اى پسر شبیب! اگر براى چیزى گریان شدی، براى حسین(ع) گریه كن كه او را سر بریدند همانگونه که گوسفند را سر
میبرند و هجده كس از خاندانش(ع) با او كشته شدند كه روى زمین
مانندى نداشتند؛ آسمانهاى هفتگانه و زمینها براى كشتهشدن او گریستند و
چهار هزار فرشته براى یاریاش به زمین آمدند و دیدند که ایشان كشته
شدهاند. پس بر سر قبرش ژولیده و خاكآلود میباشند تا قائم(ع)
قیام كنند و یاریاش كنند و شعار آنها «یا لثارات الحسین(ع)»
(ای خونخواهان حسین(ع) است.
اى پسر شبیب! پدرم از پدرش از
جدّش(ع) برایم باز گفت كه: چون جدّم حسین(ع) كشته شد،
آسمان خون و خاك سرخ بارید. اى پسر شبیب! اگر بر حسین(ع) گریه
كنى تا اشکهایت بر گونههایت روان شود، خداوند هر گناهى که كردى از کوچک و
بزرگ و كم و زیاد میآمرزد.
در این فراز با بیان مصیبت
بریدن سر امام (ع) و کشتن هجده تن از خاندان ایشان، به اهمیت گریه بر
مصیبتها امام حسین (ع) و صواب و ثواب آن اشاره کردند و تصریح نمودند که
ملائک در زمین و آسمان نیز بر این مصیبت گریستند. اما تأکید نمودند که این
گریه، از نوع گریهی محزونِ ناامید نیست، بلکه گریهای بیدار کننده، جهت
دهنده و امیدوار کننده به ظهور قآئم آل محمد(عج)
میباشد.
سپس بر اهمیت، مقام و منزلت و آثار چنین ذکر مصیب و گریهای اشاره نموده و فرمودند
... اى پسر شبیب! اگر شاد میشوی که خدا را
ملاقات کنی در حالی که گناهى نداری، حسین(ع) را زیارت كن. اى پسر
شبیب! اگر شاد میشوی که در غرفههاى ساختهشده در بهشت با پیغمبر و آلش(ص) ساكن شوى، بر قاتلان حسین(ع) لعنت بفرست. اى پسر
شبیب! اگر شاد می شوی که ثوابی مانند ثواب کسانی که با حسین(ع) شهید شدند برای تو باشد، هر وقت به یادش افتادى بگو: «یا لَیتَنِی كُنْتُ
مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً»: «ای كاش با آنها بودم تا به فوز
عظیمى مى رسیدم».
و سپس به نکتهای بس مهم تصریح نمودند؛
مبنی بر این که هر کسی با محبوبش محشور میگردد، اگر چه محبوب او یک قطعه
سنگ باشد. پس کسی که قصد دارد با اهل بیت (ع) محشور گردد، محبت
آنان را در دل دارد و به شادی آنها شاد و به غم آنها مغموم میگردد:
... اى ابن شبيب!
اگر دوست دارى با ما در درجات عالى بهشت همراه باشى، در اندوه ما اندوهگين و
در خوشحالى ما، خوشحال باش، و بر تو باد به ولايت ما، زيرا اگر كسى سنگى
را دوست داشته باشد، خداوند در روز قيامت او را با آن سنگ محشور خواهد
كرد.
منبع:پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات
211008