20 مهر 1400 6 (ربیع الاول 1443 - 20 : 20
کد خبر : ۱۵۴۲۰
تاریخ انتشار : ۰۴ دی ۱۳۹۲ - ۰۳:۲۹
بابایی شاعر آئینی گفت: ذاتاً گریه بر مظلوم و گریاندن مردم و تحریک عواطف به نفع مظلوم، عملی سیاسی است. مرثیه اهل بیت علیهم السلام ذاتاً سیاسی است. ظلم ستیزی، ثمره مرثیه و گریه است.
عقیق: احمد بابایی از نسل شاعران جوان آئینی است که در کنار نام‌هایی مانند محمد سهرابی، وحید قاسمی، احمد علوی، قاسم صرافان، محسن عرب‌خالقی و دیگران در حوزه شعر مذهبی خوش درخشیده‌اند. بابایی علاوه بر شاعری ذاکر اهل‌بیت(ع) هم هست و این‌ها را از پدرش «حاج سیروس» به ارث برده است

آقای بابایی شما سرودن شعر آیینی را از کی و کجا و نزد چه اساتیدی آغاز کردید؟ احیانا اگر خاطره‌ای از اساتید خود دارید ذکر کنید.

 زندگی در خانواده‌ای با سابقه مدید خدمتگذاری آل الله(ع)، شکر خدا، مسیر دلخواهی پیش روی حقیر گشود. پدر بزرگوارم «حاج سیروس بابایی»، هم ذاکر خوشنامی برای اهل بیت(ع) بود و هم خادم قرآن و ارتباطاتِ علی الدوام ایشان با ذاکران و شاعران، بذر علاقه به شعر و مدح و مرثیه را در دل و جانم کاشت. هنوز یاد مواجهه کودکانه‌ام با شاعرانی چون مرحوم منزوی، مرحوم انور و مرحوم معنوی و... را در خاطر دارم. طریق آشنایی ام با بزرگان شعر آئینی به واسطه نفس پدر بود. به راهنمایی ایشان، اولین اشعاری که در حافظه‌ام نقش می‌بست اشعار استادان سازگار، انسانی، حسان، نادعلی کربلایی و مرحوم علامه و دیگران بود. حضور در محضر استاد بزرگوار شیخ رضا جعفری، نعمت ارزشمندی بود که به فضل ایشان، شعر برایم جدی شد. قطعاً مصاحبت و مجالست با ایشان، نعمتی واجب‌الشکر است.

  سطح و عیار اشعاری که در هیئت خوانده می‌شود باید چگونه باشد تا به معرفت‌افزایی مخاطب کمک کند؟ درباره اصل و فرع بودن شعر در مداحی و توجه مداح به این مؤلفه‌ها نظرتان را بفرمائید.

 اصولاً مدح و مرثیه در تاریخ شیعه بر مبنای «شعر» بوده است و در سیر تطوّر مدح و مرثیه، مقتل‌خوانی و نقالی از تاریخ و استفاده از هنرهای فراوان کلامی و غیرکلامی و حتی موسیقی و ردیف آوازی و دیگر فنون، به آن مبنا(یعنی شعر) اضافه شد. امروزه گاهی شنیده می‌شود که شعر را یکی از مولفه‌های تأثیرگذار در مباحث مدح و مرثیه می‌دانند که البته به عقیده حقیر، هنوز نه یکی از اجزاء موثر، بلکه اصلی‌ترین تکیه‌گاه مداحی، شعر است. البته با این قید که شعری که ویژگی‌های هنری و معرفتی را داشته باشد، جای خود را در مجالس باز می‌کند. متأسفانه عزیزانی که در زمینه شعر، کم‌کاری کرده‌اند، این نقص را با لعاب های دیگر جبران می‌کنند. لعاب‌هایی چون موسیقی و سبک، نقالی و ...

به هر حال، از خصوصیات شعر آیینی، باز کردن فضای «معرفت افزایی» است. شعر فرزند معرفت و عاطفه است. عقلانیت در شعر، استخوان‌بندی متصل به منبع وحی و روایت و تاریخ و حکمت است و عاطفه‌گرایی در شعر، محصولِ وصل خیال و موسیقی و زیبایی شناسی و... (اوج این عقلانیت و عاطفه را در کمال شعر حافظ علیه الرحمه می‌بینیم که هرچه دارد همه از دولت قرآن دارد.) شعر به پشتوانه قرآن و روایات، نمایشگاه معارف و عواطف است، فلذا «وظیفه گرا» است.

درباره خط اصیل مداحی اهل بیت(ع) در فرهنگ تشیع و جریان‌شناسی مداحی از قبل از انقلاب تا  امروز و سبک‌های مداحی نوین توضیحاتی بفرمائید.

شیعه، قرنهاست که در هیاهوی خون و غارت و ظلم و اشک، راه آمده و راه خود را یافته است. رازآلوده‌ترین و ماناترین و پیچیده‌ترین و مسئولانه‌ترین هنر و فرّ و هنگ، در سیر تاریخ شیعه «شعر» بود. شاعران که تلامیذ‌الرّحمان بودند، سفره محبت و معرفت را در قلب موالیان آل الله(ع) می‌گستراندند. شاعران شیعه، سالهای سال، شهر به شهر، سینه به سینه، محاسن اهل بیت علیه السلام را منتقل می‌کردند و دار خویش، به دوش می‌کشیدند. برای پی بردن به جریان شناسی و مداحی باید با رفتارشناسی اهل بیت علیه السلام آغاز کنیم. می بینیم که آنها در همه ادوارِ این جریان، هم خودشان به انواع ابواب مدح فضائل مشغول بودند و هم به طرق مختلف، شعرا و مادحین را تشویق به ادامه این روش می‌کردند. در دوره غیبت، این مسئولیت الهی به دوش علمای آگاه و فقهای فرهیخته بود. امروز نیز این هدایت و تشویق هنرمندان به عهده تعهد علماست. هر شیوه‌ای در مداحی(چه کهنه و چه نو) اگر بخواهد در صراط مستقیم ولایت بماند، باید به همین مبادی و مبانی متصل باشد. وگرنه آن جریان اصیل که از رفتارشناسی آل الله(ع)، به دست آمده است، چشم به راه هیچ کهنه و هیچ نویی نمی‌ماند! در مسیر آن جریان اصیل، کجروان، کنارزده خواهند شد. راه شناخت خط مستقیم، «زمان شناسی» است.

  نظر شما درباره جوششی یا کوششی بودن شعر آئینی یا اهل‌بیتی(ع) چیست؟ اینکه عده‌ای عنوان می‌کنند «شعر آئینی از بالا می‌آید» یعنی چه؟ آیا رسیدن به چنین مرحله‌ای نیازمند در نظر گرفتن آداب و مسائل خاصی است؟

جداکردن دو ساحت «کوشش» و «جوشش» اشتباه غیرقابل اغماضی است که از ناقصان این وادی سرمی‌زند. شعر، مثل هر هنر دیگری در فضای سخت افزاریِ خود به شدت نیازمند جهد و عرق ریختن و تلاش و رنج و به تعبیری «کوشش» است و در فضای نرم افزاری‌اش شدیداً محتاج به توجه و توکل و صداقت و پاکی و توسل و اخلاص و به تعبیری «جوشش». جدا کردن این دو ساحت، نه لازم است و نه دلخواه و نه عاقلانه! کمال ذوابعاد است. شعر کامل از روحِ انسان کامل ناشی می‌گردد. کمال شعر هم در کمال کوشش و هم در کمال جوشش است.

کسانی که بدون توجه به سختی‌های فرم‌سازی و بدون رنج شاعری، صادقانه واژه‌ها را معماری می‌کنند، همان بهتر که شعرشان را در خلوتِ خانه‌شان نگه دارند! قطعاً با این کار، مأجورترند و کسانی که فن سالارانِ ادبی هستند و نسبت به پاکی و خلوص بی‌توجهند،(حداقل در شعر آیینی)، چندی نخواهد گذشت شعرهاشان در بایگانیِ گرد و خاک گرفته کتابخانه‌ها، چشم انتظار محققان ارجمند(!) خواهد ماند. جوشش و کوشش، وابسته یکدیگرند. هیچ کوششی بی‌جوشش نخواهد بود و هیچ جوششی بدون کوشش بقا نخواهد داشت. جوشش و کوشش دو کفه یک ترازو هستند. کمال، مقام جمع الجمعی است، یعنی کوشش کامل و جوشش کامل.

  رهبر انقلاب بر این نکته تاکید دارند که شاعران باید اشعار قوی درباره اهل بیت(ع) را بخوانند و منتشر کنند و اشعار متوسط یا ضعیف خود را پیش خود نگه دارند. با این تاکید ارزیابی شما از وضعیت امروز اشعاری که خوانده می‌شود چیست؟ اگر بنا را بر جوششی بودن بگذاریم و همه اشعار را نوعی الهام و جوشش تلقی کنیم پس ضعیف و قوی بودن چه معنایی پیدا می‌کند؟

پیشتر عرض کردم، شعر در جامعه شیعی، وظیفه‌گرا است. شاعرِ وظیفه شناس از لومه هیچ لائمی نمی‌هراسد. اما باید توجه داشت سرودنِ شعر ضعیف، کمکی به جبهه فرهنگی اهل‌بیت علیهم السلام نمی‌کند. یعنی این شعرها هرچند خیانت نیست، اما گره‌گشا هم نیست. نکته مهم اینجاست که خوانش و تبلیغ و عرضه و معرفی شعرهای ضعیف به عنوان شعر آئینی(چه عامدانه چه غیرعامدانه) خیانت است. در نظر داشته باشیم که دغدغه علماء و خون شهدا و خون دلهای اولیا و زحمات شاعران بزرگ آئینی و انتظار جامعه را نمی‌توان نادیده گرفت. قطعاً خیانت است که با وجود شعرهای قوی، به نامِ دین و به تصوّرِ تقاضای بازار، در مرحله عرضه شعر مذهبی، شعرهای ضعیف را معرفی و تبلیغ کنیم. تعارف نکنیم! خائن هستند آنها که آثار هنری ضعیف را در جامعه، به نام هنر دینی مطرح می‌کنند(چه شعر و چه سینما و چه رمان و چه...) در حالی که آثار فرهیخته وجود دارند.

دنیاگرایی عده‌ای «بیزنس من‌» های دین فروش در سطح وسیعی به شعر آئینی لطمه زده است. چه صوت و تصویری‌های بازاری، چه مداحانِ بی‌دقت و خودخواه، چه متشاعران مدّعی و چه مشتری‌هایی که به این بلبشو دامن می‌زنند. وضعیت شعر، امروز تا مرحله سرایش، عالی است ولی متأسفانه بی‌دقتی‌ها و سیاست‌زدگی‌ها و منفعت طلبی‌های عده‌ای شهرت طلب، فضای عرضه و تبلیغ را غبارآلود کرده است. قطعاً ایراد کار در جوششی بودن شعرها نیست، بلکه ایراد در مسئولیت‌نشناسی نهادها و موثران است. کج‌سلیقگی مخاطب هم بی‌تاثیر نیست، اما آن هم حاصل تغییر ذائقه‌ای است که به تدریج ایجاد شده است و البته قابل درمان است. با این کمیت و کیفیت شعر خوب مذهبی، قبولِ میانداری شعر ضعیف چیزی نیست جز خیانت. خیانت به شعر و شاعر و مخاطب و بازار محصولات فرهنگی و ...

یکی از مباحثی که همیشه در هیئت‌ها مطرح بوده بحث تقریب مذاهب و توجه به وحدت جامعه اسلامی در شرایط حساس کنونی جهانی است. حدود برائت از دشمنان اهل‌بیت(ع) چگونه باید باشد تا این خط وحدت آسیب نبیند؟

بابایی: شعر آئینی، شعر مدح فضائل و صاحبان فضال است و قطعاً این شعر، نمی‌تواند در قبال رذائل و صاحبان رذائل بی‌تفاوت باشد. شاعری که دغدغه نهی از رذائل ندارد و غیرمسئولانه به صاحبان رذائل می‌پردازد(چه به مدح و چه قدح) جاهل متنسک است. اختلاف افکنی، کمکی به مدح فضائل نمی‌کند. بد نیست مدّعیان، به روایات کتمان سرّ اهل بیت مراجعه داشته باشند.

  نسبت هیئت و سیاست از نظر شما چیست؟ مجالس اهل‌بیت(ع) خصوصا تکیه‌ها و هیئت‌های امام حسین (ع) در کنار فضای معنوی و روضه و مناجات، در طول تاریخ پایگاه سیاسی مردم هم بوده است. در مقابل برخی معتقدند عزای امام حسین (ع) به سیاست ربطی ندارد و باید سیاست را از هیئت جدا کرد، نظر شما در این‌باره چیست؟

ذاتاً گریه بر مظلوم و گریاندن مردم و تحریک عواطف به نفع مظلوم عملی سیاسی است. مرثیه اهل بیت علیهم السلام ذاتاً سیاسی است. ظلم ستیزی، ثمره مرثیه و گریه است. بی‌تفاوتی در برابر ظلم و ظالم، شراکت در ظلم است. ظالم‌های تاریخ مدیون حماقتِ خشک‌مقدس‌هایِ بی طرفی هستند که ظلم را می‌بینند و حتی به کلام، اعتراض نمی‌کنند. اما از طرفی در جامعه سیاست‌زده، فهم وظیفه، گاهی مشکل می‌شود. سیاست بازی و سیاست‌زدگی میوه تلخِ «جهل» است. فرمودند: جاهل را نخواهی دید جز در دو حال، یا افراط یا تفریط. در جامعه سیاست‌زده کسانی که مجالسِ اهل بیت علیهم السلام را با میتینگ‌های انتخاباتی اشتباه می‌گیرند با کسانی که از مسئولیت‌هایِ سیاسی فرار می‌کنند تفاوتی ندارند.

برخی از شاعران و مداحان به بهانه دوری از سیاست و اهل آن، از خواندن اشعار مربوط به انقلاب، شهدا و دفاع مقدس پرهیز می‌کنند؛ چنین طرز فکری از کجا نشأت می‌گیرد؟

جنگ حق و باطل، دائمی و تاریخی و ابدی و واقعی است. مدعی ایمان، دچار امتحان خواهد بود. شک نکنید کسانی که از نام و ذکر حضرت روح اله و شهیدانِ کربلای ایران فرار می‌کنند، اگر عاشورای 61 هجری بودند، از سپاه حسینی علیهم السلام نبودند! آنها که جبهه‌بندی‌های جنگ حق و باطل را نمی‌شناسند یا اهل تردید و یا اهل عنادند، شک نکنید کسانی که از یاد شهیدان و امام فراری‌اند، اهل ِ جبهه حق نیستند، تعارف ندارد.


منیع: تسنیم


گزارش خطا

مطالب مرتبط
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
حسین
|
|
۱۱:۵۹ - ۱۳۹۸/۱۱/۰۴
سلام
راه ارتباط با ایشون چیه ؟
امیر صدیق دربندی
|
|
۰۸:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۱/۲۷
سلام بر عقیق

پدر حاج احمد در قید حیات هستند !!!

چرا نوشتید زنده یاد ؟؟؟؟؟؟؟



حاج سیروس بابایی هفته پیش قدم رنجه کرده بودند و هیئت حسن جان (منطقه ابوذر - فلاح سابق) مشرف شده بودند !!!!

نه تنها حاج احمد آقا ؛ بلکه یک منطقه و محله ابوذر حداقل زیر دین ایشون هستند !!!!!



یا علی ...