23 بهمن 1400 11 رجب 1443 - 43 : 21
کد خبر : ۱۵۲۰۸
تاریخ انتشار : ۱۹ آبان ۱۳۹۲ - ۱۴:۵۴
بزرگ ترين رهبر و استاد الهي و معلم ربوبي با هفتاد نفر از اهل بيت و خواص و شاگردان ممتاز و فارغ التحصيل و تربيت ديده دانشگاه خود، قيام کرد...
عقیق: آيت ا... العظمي صافي گلپايگاني- در توصيف قيام مقدس حضرت سيدالشهدا(ع) و شرح نهضت جاودان و پايدار حسيني، زبان و بيان و الفاظ و کلمات ما در هر درجه از فصاحت و بلاغت باشد عاجز و ناتوان است و بدون شک، قيام امام يکي از حوادث بي‌نظيري است که هنوز پس از سيزده قرن و اندي اسرار و عظمت و اهميت آن کاملاً آشکار نشده و فروغ تجلّي آن خاموش نشده است و انوارش همواره در تابش و لمعان و راهنماي بشريت به سوي آزادي و عزت نفس و فداکاري و جهاد در راه مبدأ و عقيده و پايداري و مقاومت در برابر باطل و شرک و بشرپرستي بوده و خواهد بود.

مفاهيم عاليه‌اي که براي پيشبرد مقاصد بلند و هدف‌هاي عالي انساني و ساختن اجتماع مترقي از آن استنباط مي‌شود از هيچ نهضت و انقلاب ديگري درک نمي‌شود.خلاصه اين قيام اين است: وقتي که اسلام در چنگال عفريت کفر و شرک و استبداد بني‌اميه دست و پا مي‌زد و قيافه کثيف و وحشتناک ارتجاع در همه جا مسلمانان را نگران و ناراحت مي‌کرد و احکام خدا، مسخره و سنن دين پايمال مي شد و کاري‌ترين ضربت بر قلب اسلام و نظام اسلام به نام حکومت يزيد وارد شده بود،

بزرگ ترين رهبر و استاد الهي و معلم ربوبي با هفتاد نفر از اهل بيت و خواص و شاگردان ممتاز و فارغ التحصيل و تربيت ديده دانشگاه خود - که گوش و چشم جهان مانند آنان نديده و نشنيده - قيام کرد؛ جان و مال و فرزندان خود را در طبق اخلاص گذاشتند و به ياري دين خدا شتافتند و در جلوي مقاصد تخريبي بني‌اميه سدّي استوارتر از آهن و پولاد ساختند و درس‌هايي که به انسان‌هاي خداپرست و آزادي خواه دادند، خردمندان را مات و مبهوت و ارباب بينش و بصيرت را واله و حيران کرد؛ درس هايي که فقط يک مشت الفاظ، عبارات، سخنراني، فرياد و ادعا نبود.

درس‌هاي آنها، فداکاري‌هاي قهرمانانه و از خودگذشتگي‌هاي خالصانه و تصميم محکم و عزم راسخ بود. مانند شعله‌هاي آتش بلکه اشعه نور در عمق درياهاي ژرف و بيکران مصايب جانکاه و امواج خروشان آزمايش و بلا مردانه فرو مي‌رفتند و بر آفاق ابديت، پستي اين زندگي دنيا و لذايذ جسماني را با قلم‌هاي نوري و زرين ثبت مي‌کردند و نشان دادند که جهاد و جانبازي در راه مبدأ و حفظ شرف و کرامت عقيده عزيزتر و گرامي‌تر از زندگي مادي است و بشر، والاتر و برتر از آن است که اسير و بنده لذت‌هاي فانيه باشد.

اين جهان و آنچه در آن بود از نعمت‌ها، کامراني‌ها و زر و زيوري که بيشتر خود را به آن مي‌فروشند و براي آن دين و ايمان و شرف را از دست مي‌دهند، علاوه بر عزت، کرامت و شرافت خانوادگي و حسب و نسب و سوابق درخشان بي مانند و اموال و فرزندان کوچک و بزرگ و بانوان و دختران و برادران و خواهران و آنچه بشر به آن دلبستگي پيدا مي‌کند و متاع حيات دنيا است، همه در اختيار حسين، عليه السلام، بود و بدون هيچ گونه چون و چرا احدي با حسين عليه السلام هم وزن و هم تراز نبود و در جهان پهناور کسي مفاخر او را نداشت. هر چه در اختيار آن حضرت بود، براي بقاي دين فدا کرد و با خود به قربانگاه کربلا برد و در راه مبدأ و مقصد مقدس خود از همه چشم پوشيد.

اين قيام و فداکاري از هر ناحيه‌اي براي بشر متضمن عبرت‌ها و درس هايي است که به فرموده علامه کبير شيخ محمد حسين کاشف الغطاء خردمندان در برابر آن خاضع و در محراب عظمت آن، عقول پيشاني خضوع بر زمين ادب گذارده‌اند.

کَالبَدرِ مِنْ حَيْثُ التَفَت وَجَدْتَهُ /يَهدِي اِلي عَيْنَيکَ نُوراً ثاقِباً

کَالْشَمْسِ فِي کَبَدِ السَماءِ و َنُورُها/ يَغشَي البِلادَ مَشارِقاً وَ مَغارِباً

کَالبَحرِ يَمنَحْ لِلقَريبِ جَواهِراً/ غُرَراً وَ يَبْعَثُ لِلبَعيدِ سَحائِباً( 1)

توفيق ابوعلم نويسنده فاضل مصري پس از آن که اباء نفس و عظمت روح امام را مي‌ستايد و مي‌گويد جهان را از اينکه برايش همتا و شريکي بياورد عاجز کرد، اقدام و قيام امام را به اين گونه توصيف مي‌کند:

اَقْدَمَ الامامُ الْحُسَينُ عَلَي المَوتِ مُقْدِمَاً لِنَفْسِه وَ اَولادِه، وَ اَطْفالِهِ، وَ اَهْلِ بَيْتِه لِلقَتْلِ قُرْباناً وَ وَفاءً لِدِينَ جَدّهِ صَلَّي اللهِ عَلَيهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم بِکُلِّ سَخاء وَ طِيْبَةِ نَفْس، وَ عَدَمِ تَرَدُد وَ تَوَقَفُ قائِلا بِلِسانِ حالِهِ.

اِنْ کانَ دِينُ مُحَمّد لَمْ يَستَقِم / اِلاّ بِنَفْسِي ياسُيُوفُ خُذِينِي(۲)

و پس از آن که در وصف شجاعت آن حضرت شرحي سخن رانده مي‌گويد:

«وَ هُوَ الَذِي صَبَرَ عَلي طَعْنِ الْرّماحِ، وَ ضَرْبِ السُّيُوفِ، وَ رَمْي السُّهامِ حتّي صارَتِ السّهامُ فِي دِرْعِه کَالشّوَکِ فِي جِلْدِ القُنْفُذِ، وَ حتّي وُجِدَ فِي ثِيابِهِ مِأةُ وَ عِشرُونَ رَمْيَةً بِسَهْم، وَ فِي جَسَدِهِ ثَلاثُ وَ ثَلثُونَ طَعْنَةً بِرُمْح، وَ اَربَعُ وَ ثَلاثُونَ ضَرْبَةً بِسَيْف»

اين يک منظر مختصر و کوتاهي است از قيام امام و اهل بيت و اصحاب آن حضرت و از مفهوم عالي و با ارزش آن از نظر يک نفر استاد و دانشمند معاصر از اهل سنت(۳) و اما مناظري که نويسندگان بزرگ و ادبا و شعرا و خطبا از اين قيام مقدس در قالب اشعار و نثر و نظم ساخته و پرداخته‌اند بيش از اين است که در اين مقال بگنجد.

 

منبع:تعامل

211008

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: