*نمی دانم تا به حال سر به زندان ها زده اید یا خیر، بیشتر زندانی ها جوان اند، اگر هم سری به قبرستان ها بزنید، می بینید اکثر آنهایی که خاک کرده اند هم جوان اند. اگر سری هم به بیمارستان ها بزنید، می بینید که اکثر که مرض های لاعلاج و بی درمان گرفته اند، اکثرا جوان اند؛ یک سوال به ذهن می رسد که نسل امروز گرفتاری اش چیست؟
*چرا دیگر آسمان نمی بارد، آن همه برکاتی که می بارید، آن برف ها و باران ها! چرا هیچ کس به هیچ کس رحم نمی کند، چرا این وضع را داریم؟ وقتی خوب نگاه می کنیم به چهارچوبه اش همه اش از بهم خوردگی جایگاه مقدس پدر و مادر است، این جایگاه پاک و با عظمت بهم خورده که همه چیز بهم خورده است.
*اگر مردم می خواهید ره صد ساله را یک شبه بروید به این جایگاه محبت کنید، اگر می خواهید ره یک شبه را صد ساله بروید حرمت این جایگاه را بشکنید.
*کسی در عالم قدم از قدم برنمی دارد مگر به اندازه محبتش به پدر و مادرش. امام رین العابدین، علی بن الحسین علیه السلام می فرمایند: تمام خیرات و برکات عالم در دست پدر و مادرست.
*اما امشب دوتا گره را باز کنم، خیلی دقت کنید، گره اول این که ما تا بحث پدر و مادر می کنیم، 2 اتفاق بد می افتد، یکی اینکه آنهایی که صاحب اولادند، سن آنها بالاست، می گویند: ای کاش بچه هایمان را گفته بودیم، امشب آمده بودند، این حرف آقا را بشنوند. می خواهم بگویم بزرگترهای من، پیرغلامان، عمر ما مانند یک دفترچه است، طرف 70 سال عمر کرده، معلوم نیست چند ورق دیگر از زندگی اش مانده، اصلا بحث پدر و مادر برای پیرمردها است. کسانی که اولاد دارند، چرا اولادت بیاید؟ خودت که آمدی، صفحات گذشته عمرت را ورق بزن، ببین با پدر و مادر خودت چه کردی، سالی یک بار سر خاک پدر و مادرت نمی روی، پدر و مادرتان در قبرستان دهات دفن است، یک سنگ قبر برایشان تهیه نمی کنی، مگر چقدر پول می خواهد؟ سالی یک بار خیرات برای پدر و مادرت نمی دهی آن وقت تو می خواهی فرزندت قدر تو را بداند.