عقیق:برخي از تصاويري كه اين روزها از جنايت تكفيريها در سوريه منتشر ميشود، دل هر انساني را به درد ميآورد.
معلوم
نيست كودكان و زنان چه گناهي كرده اند كه گماشتههاي جنگِ نيابتي در سوريه
اينگونه بر سر آنها فرود ميآيند و كشتار به راه مياندازند اما همگان
بدانند كه اين، اولين بار نيست كه وهابيت دست به ترور و كشتار بي گناهان
ميزند آنها شيعه و سني را از تيغ ناداني و تبهكاري خود گذرانده اند و
اساسا تولد اين فرقه انحرافي با مكر انگليسيها از يكسو و كشتار بي گناهان
از سوي ديگر همراه بوده است.
چندي پيش سيدحسن نصرالله دبيركل حزب
الله لبنان هم تصريح داشت كه ميدان دادن به وهابيها و تكفيريها در سوريه،
بيش از شيعه، گريبان اهل سنت را خواهد گرفت.
حال تنها به يكي از
جنايات شنيع وهابيت اشاره ميكنيم كه مربوط به قتل عام مردم طائف در سال
۱۲۱۷هجري قمري و كشتار اهل سنت برميگردد؛ در آن فاجعه، وهابيها پس از قتل
عام مردم طائف، طي نامه اي علماي مكه را به آئين خود دعوت كردند. آنان در
كعبه گرد آمدند تا به نامه وهابيها پاسخ گويند كه ناگهان جمعي از ستمديدگان
طائف داخل مسجد الحرام شدند وآنچه بر آنان گذشته بود بيان كردند ومردم سخت
به وحشت افتادند.
آنگاه علما ومفتيان مذاهب اربعه اهل سنت كه از
مكه مكرمه وساير بلاد اسلامي براي اداي مناسك حج آمده بودند، به كفر
وهابيها حكم كردند.
جميل صدق الزهاوي درباره كشتار مردم طائف
ميگويد: از شنيعترين كارهاي وهابيها حمله و تجاوز آنان به طائف بود كه در
حمله به كوچك و بزرگ رحم نكرده حتي كودكان شير خوار را در دامن مادران شان
و قاريان را در حال قرائت و تعليم قرآن سر بريدند و كساني را كه از ترس
آنان به مساجد پناه برده بودند، در حال ركوع و سجده با آخرين درجه قساوت و
بي رحمي قتل عام نمودند و سپس قرآنها و كتابهاي ديگر از جمله صحيح بخاري و
مسلم را به بيرون انداخته و در زير پاهاي شان لگدمال نمودند.(1)
پاسخ به ادعاي وقيحانه وهابي ها
نكته
عجيب آن است كه اين جماعت منحرف كه اين روزها مايه آبروريزي اسلام و
مسلمانان شده اند، با وقاحت خو را پيرو پيامبر رحمت معرفي ميكنند!
بايد
از اين جماعت پرسيد آيا رسول خدا (ص) و خلفاي راشدين كفار را اين گونه به
سوي اسلام دعوت ميكردند تا وهابيها از روش و سنت آنان الگو گرفته باشد؟ اين
كه رسول خدا با كمال لطافت و نرمي مردم را به سوي اسلام دعوت نموده و براي
هدايت آنان سختيهاي زيادي را متحمل شده است؟ خداوند در باره رفتار نرم و
ليّن پيامبرش ميفرمايد: « فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ
لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ
عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا
عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ
الْمُتَوَكِّلينَ؛ به (بركت) رحمت الهى، در برابر آنان [مردم] نرم (و
مهربان) شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراكنده مىشدند.
پس
آنها را ببخش و براى آنها آمرزش بطلب! و در كارها، با آنان مشورت كن! اما
هنگامى كه تصميم گرفتى، (قاطع باش! و) بر خدا توكل كن! زيرا خداوند متوكلان
را دوست دارد. »(2)
و از طرف ديگر خداوند رفتار و روش برخورد
پيامبر را الگو براي همگان قرداده ميفرمايد: «لَقَدْ كانَ لَكُمْ في
رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ
الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثيراً؛ مسلّماً براى شما در زندگى
رسول خدا سرمشق نيكويى بود، براى آنها كه اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز
دارند و خدا را بسيار ياد مىكنند».(3)
آيا وهابيها ازين سرمشق
رسول خدا چقدر پيروي كرده اند؟ آيا با اين خشونت و بي رحمي وهابيها كه در
سرلوحه دعوت آنان قرار دارد و دعوت شان با كشتن و ترور و و حشي گري آغاز
ميگردد و هيچ نشان و اثري از سر مشق رسول خدا در آن ديده نميشود، كسي به
سوي اسلام تمايل پيدا خواهد كرد؟
پی نوشت ها:
1_(عبدالسلام، عمر، مخالفة الوهابية للقرآن و السنة، ص۸۴و۸۵، بيروت دارالهداية، اول، ۱۴۱۶ق.)
2_( آل عمران/۱۵۹.)
3_( احزاب/۲۱.)
منبع:حج
211008