پدرش میرزا عبدالله متخلص به «ذره» مولف «جامع الانساب» و جدش میرزا عبدالوهاب سامانی متخلص به «قطره» و عمویش میرزا لطف لله متخلص به «دریا» همگی از شاعران عهد ناصری بودهاند که در دانشهای دیگر نیز دستی داشتهاند.
از آثار عمان سامانی میتوان به گنجینة الاسرار، مخزن الدرّر، معراج نامه و دیوان اشعار اشاره کرد. در این میان، مثنوی «گنجینةالاسرار» یکی از جالبترین آثار عمان سامانی درباره عرفان عاشورا است. در این مثنوی نسبتا کوتاه، نکتههای ظریفی از عشق و عرفان با بیانی هنرمندانه و گرم طرح شده است.
عمان را باید اولین شاعری نام برد که اشعار کربلایی را از قالب سوگ خارج و در قالب حماسی آمیخته به عشق و روشنگری ارائه کرد.
گنجینة الاسرار با این مطلع آغاز میشود:
کیست این پنهان مرا در جان و تن / کز زبان من همی گوید سخن
این که گوید از لب من راز کیست؟ / بنگرید این صاحب آواز کیست؟
در من اینسان خودنمایی میکند / ادعای آشنایی میکند
عمان سامانی در اواخر عمر به سامان مراجعه و آثار ارزندهای از خود به یادگار گذاشت. وی در 19 ذی الحجه درگذشت و نقل است که جنازه عمان را در مسجد جامع سامان به خاک سپردند و بعدها براساس وصیت او به نجف اشراف منتقل و در وادیالسلام مدفون میشود.
منبع: فارس