متوکل به وقت مستی و شرابخواری کارهای بسیار زشتی انجام می داد. از جمله شیر گرسنه ای را به جان بی گناهی می انداخت و گاهی مار خطرناکی را در آستین افراد جای می داد و بسیاری از اوقات کوزه و سبوهای پر عقرب را به فرمان او در مجلسش می شکستند تا عقرب ها به جان مردم بیفتند!
ابن سکیت از ائمه شعر،ادب،نحو، لغت وحامل علوم غریبه بود و از طرفی ازثقات و افاضل امامیه بغداد و مورد تصدیق و توثیق علمای رجال و باخبر از علوم قرآنی و از شاگردان فراء ، ابن الاعرابی و ابو عمرو شیبانی بود و چهارده تالیف در علوم مختلف داشت.
او نسبت به امیرالمومنین(ع) بسیار عشق می ورزید و از خواص اصحاب حضرت جواد و حضرت هادی(ع) بود.
یک روز متوکل از او پرسید: دو فرزند مرا بیشتر دوست داری یا حسن وحسین فاطمه را؟
ابن سکیت در برابر این موجود باطل با کمال شجاعت و به خاطر حفظ دینش فریاد زد: قنبر غلام علی(ع) نزد من از تو و پسرانت برتر است . متوکل دستور داد زبان او را از پس حلقش بیرون کشیدند وغلامان ، وی را زیر پای خود لگدمال کنند. ابن سکیت پس از تحمل این مصیبت به رضوان الهی واصل شد و درس حفظ دین را گر چه به قیمت از دست رفتن دنیا تمام شود برای ما به یادگار گذاشت!