ريشه حجر از كجاست؟
اين مكان با راهنمايي جبرئيل امين، محل نزول ابراهيم خليل(ع) و همسرش هاجر و كودك شير خواره اش اسماعيل(ع) شد و به امر الهي خانه و مأواي اسماعيل و مادرش گشت. بر طبق نقلي كه شيخ كليني از امام صادق(ع) آورده است، هنگامي كه اسماعيل ولادت يافت، ابراهيم(ع) او و مادرش را بر الاغي سوار كرد و با راهنمايي جبرئيل حركت كردند تا به جايگاه حجر رسيدند. آنان مقداري غذا و آب به همراه خود داشتند. محل كعبه به صورت تپه اي كوچك و تلي از خاك سرخ مملو از كلوخ بود، ابراهيم روي به جانب جبرئيل كرد و پرسيد: آيا بدين جا ماموريت يافته اي؟ در پاسخ شنيد: آري! و بدين سان اينجا خانه اسماعيل شد بيش از آنكه نام حجر اسماعيل به خود گيرد. از همين روست كه مي بينيم گاهي در روايات از آن تعبير به منزل و بيت اسماعيل مي شود؛ مثل روايتي كه مفضل بن عمر از امام صادق(ع) نقل كرده است كه: الحجر بيت اسماعيل؛ حجر خانه اسماعيل است. اسماعيل در اين خانه پرورش يافت و رشد كرد و منشأ آثاري جاويدان شد.
دفن شدگان در حجر اسماعيل
۱. عده اي از پيامبران
اين مكان مدفن عده اي از پيامبران الهي است و سرانجام محلي كه به امر خداوند و هدايت جبرئيل امين به عنوان خانه اسماعيل مشخص شده بود، آرامگاه و مضجع عده اي از رادمردان متصل به رشته وحي خداوندي گرديد تا از نو منشأ نور و هدايت گردد و عنوان آيت پروردگاري به خود گيرد و بازتابش جهان را فراگيرد. در پايانِ روايتي كه شيخ كليني به سندش از معاويه بن عمار از حضرت امام صادق(ع) درباره حجر اسماعيل نقل كرده، چنين آمده است… : فيه قبور الأنبياء؛ در آن قبرهاي پيامبران است.
۲. مادر اسماعيل
ظاهراً نخستين كسي كه پيكر او در اين مكان به خاك سپرده شده، هاجر مادر اسماعيل است و همان گونه كه گفتيم، اسماعيل پس از دفن مادر، اطراف آن را سنگ چين كرد تا زير پاي مردم قرار نگيرد. اين كار او شدت علاقه اش را به مادر رنج كشيده اش نشان مي دهد.
۳. اسماعيل
در قرآن كريم دوازده بار نام مبارك اسماعيل ذكر شده است كه ظاهراً به استثناي يك مورد آن، طبق يك تفسير، ساير موارد در حق اسماعيل فرزند ابراهيم خليل است و آن يك مورد استثنا، درباره اسماعيل صادق الوعد است كه در سوره مريم از او ياد شده.
۴. دختران اسماعيل
چند تن از دختران اسماعيل، از جمله كساني هستند كه در حجر اسماعيل به خاك سپرده شدند. در كافي به نقل از امام صادق(ع) روايت شده است: در حجر نزديك ركن سوم كعبه (غربي) تني چند از دختران اسماعيل دفن شده اند.
پيامبر اسلام(ص) در حجر اسماعيل
تاريخ صحنه هاي گوناگوني را از حضور پيامبر بزرگ اسلام حضرت محمد مصطفي(ص) در حجر اسماعيل ضبط و نقل كرده است. در يك نگاه، حجر اسماعيل جايگاه او، محل اعلام رسالت، جايگاه تلاوت قرآن كريم، تريبون سخنراني، عبادتگاه، مكان پاسخ دهي به پرسش ها و محل انجام و ديده شدن برخي از معجزه هاي پيامبر(ص) بوده است.
امامان(ع) در حجر اسماعيل
اهل بيت عصمت وطهارت(ع) نيز هريك با حضور در حجر اسماعيل، از خود صفحات ماندگار ثبت كرده اند و اينجا را نه تنها عبادتگاه، بلكه مدْرس ودانشگاه خود قرار دادند، كه با پاسخ دهي به پرسش هاي پرسشگران، دل هاي دلداگان را به نور حق جلا دادند.
مناجات امام سجاد (ع) در حجر
حجر اسماعيل يكي از خلوتگاه هاي حضرت امام الساجدين زين العابدين علي بن الحسين(ع) با خداي سبحان است و اين مكان مقدس يكي از جاهاي راز و نياز و گريه اين عبد حقيقي با معبود است و آنقدر مناجات حضرت امام سجاد (عليه السلام) اهميت دارد كه فرزند برومندش قطب عالم امكان، حضرت امام مهدي صاحب الزمان(عَجَّ) توجهي خاص و عنايتي ويژه به آن دارد. علامه مجلسي از شهيد نقل مي كند كه طاووس يماني ميگويد: در ماه رجب از كنار حجر گذشتم، ديدم كسي است كه به ركوع و سجود مي رود. دقت كردم ديدم علي بن الحسين(عليه السلام) است، با خود گفتم : خوشا به حالت! مردي صالح از اهل بيت نبوت است، قسم به خدا كه بايد دعاي او را غنيمت شمارم. مراقب احوال او بودم تا كه از نماز خود فارغ شد. كف دستان خود را به جانب آسمان بلند كرد و گفت:
«سيّدي سيّدي و هذه يداي قد مددتهما إليك بالذّنوب مملوّة، …»
آقاي من، اين دستان پر از گناه را به درگاهت بالا آوردم، و چشمانم اميد به تو دارد، و كسي كه با پشيماني (از كرده خود) تو را در حال زار فراخواند، سزاوار آن است كه با لطف و كرمت پاسخش گويي، آقاي من! آيا مرا از تيره روزان قرار دادي تا كه بسيار بگريم، يا كه از نيكبختان گردانيدي تا اميدوار باشم، آقاي من! آيا اعضاي پيكرم را براي زدن گرزها آفريدي! آيا معده ودستگاه گوارشيم را براي نوشيدن حميم (شراب جهنميان) آفريدي؟ آقاي من! اگر بنده اي توان فرار از آقايش را داشت اولين فرار كننده از درگاهت بودم، ولي ميدانم كه توانايي آن را ندارم. آقاي من! اگر شكنجه شدنم بر حكومتت مي افزود از تو صبر بر عذاب را مي خواستم، ولي مي دانم كه بندگي اطاعت كنندگان بر حكومتت نمي افزايد، و سركشي معصيت كاران چيزي از آن نمي كاهد.
آقاي من! من كي ام؟ از تو مي خواهم كه به فضلت از من درگذري، و بدي مرا بپوشاني، و با كرامت از توبيخ و سرزنشم درگذري. خداي من و آقايم! به هنگام مرگ كه بر بستر افتاده ام و عزيزانم مرا مي گردانند، برمن رحم نما، و به هنگامي كه همسايگان نيكوكار من، جسدم را در غسالخانه غسل مي دهند ترحم كن و به هنگامي كه نزديكانم پيكر مرا بر مي دارند بر من رحم كن و در آن خانه تاريك بر وحشت و غربت و تنهاييم رحم كن، آيا غير از مولا كسي بر بنده رحم مي كند؟ آن گاه به سجده افتاد و فرمود:
«أعوذ بك من نار حرّها لا يطفي، و جديدها لا يبلي، و عطشانها لا يروي»
بتو پناه مي برم از آتشي كه گرمايش خاموش نميشود، و تازه اش از بين نمي رود، و تشنه اش سيراب نمي گردد. آن گاه گونه راست خود را بر زمين نهاد و فرمود:
«اللهمّ لا تقلّب وجهي في النار بعد تعفيري و سجودي لك، بغير منٍّ منّي عليك، بل لك الحمد والمنّ عليّ»
خدايا، پس از آنكه صورتم براي تو سر به خاك نهاد و خاك آلود شد، ديگر اين صورت را در آتش مسوزان، بدون آنكه من هيچ منتي بر تو داشته باشم، بلكه تمام منت از آنِ تو بر من است.
آن گاه سمت چپ صورت خود را بر زمين گذاشت و فرمود: إرحم من أساء واقترف، و استكان و اعترف؛ بر كسي كه بد كرده وگناه كرد، ودر برابرت به خاري افتاده و وبه نافرماني ومعصيت خود اعتراف نمود رحم فرما. آن گاه به سجده بازگشت و پيشاني خود را بر زمين نهاد و فرمود: إن كنتُ بئس العبد فأنت نعم الرّب؛ اگر من بنده بدي بودم ولي تو خداي خوبي هستي. و صد بار فرمود: العفو العفو؛ از تو درخواست عفو و بخشش دارم. طاووس يماني مي گويد: به گريه افتادم تا آنجا كه صداي گريه من بلند شد. حضرت روي به جانب من گردانيد فرمود: يماني! چرا گريه مي كني؟ مگر اينجا جايگاه گناهكاران نيست. . .
امام محمد باقر و امام جعفر صادق(ع) در حجر اسماعيل
در روايت امده است كه امام محمد باقر و امام صادق عليه السلام در حجر به عبادت مي پرداختند. يكي از راويان مي گويد: امام صادق عليه السلام را در حجر زير ناودان روبروي خانه خدا ديدم - در حالي كه دستهاي خود را باز كرده بود - چنين دعا ميفرمود:
«اللهمّ ارحم ضعفي، و قلّة حيلتي، …»
خداوندا، بر ناتوانيم و كمي چاره سازيم رحم كن، خدايا! بهره رحمتت را برمن فرو فرست، و روزي فراوان را بر من ارزاني دار، و شر فاسقان جن و انس و عرب و عجم را از من دور كن، خداوندا! روزي را برمن فراوان كن و بر من سخت نگير. خدايا! مرا رحم كن و مرا عذاب نده، از من خوشنود و راضي باش، به من خشم مگير، كه تو شنونده دعا و نزديك و پاسخ دهنده اي.
منبع: حج
211008