مادر این شهید بزرگوار مدت ها چشم به راه آمدن فرزندش ماند و روز ها چشمش به در بود و گوشش به صدای رادیو تا شاید خبری از پیکر تفحص شده فرزندش بشنود اما...
یک روز در گلزار شهدا، نمایشگاه عکسی از شهداء برپا بود. مادر شهید ثناییمقدم که داشت به تصاویر شهدا نگاه میکرد به یک عکس خیره میشود و ناگهان فریاد می زند این هادی منه... این هادی منه...
و سهم این مادر فقط یک عکس از زمان شهادت فرزندش می شود.
منبع: جام نیوز
212009