عقیق: 1 . قرآن کتاب هدایت است و قصه های آن نیز یکی از راه های هدایت بشر به راه مستقیم شمرده می شود .
2 . قرآن کلام خدا است که حق مطلق است و هیچ گونه باطلی در آن راه ندارد . الفاظ قرآن برای بیان معارف الهی است و در سطح فهم عامه مردم نازل شده است .
3 . کلام الهی با کلام بشر تفاوت جوهری دارد . انسان ها گاهی ناگزیرند، برای بیان معارف متعالی، حق را با امور خیالی و غیر واقعی بیامیزند و مطلب درست خود را در قالب داستان های رمزی و کنایه ای القا کنند و این به دلیل محدودیت ذاتی انسان است; اما خداوند متعال حق مطلق است، کلامش نیز حق مطلق است و هیچ گونه باطل و امر غیر واقعی، حتی در قالب داستان، در آن راه ندارد .
با توجه به این مقدمه، روشن می شود تمام قصه های قرآن از نوع حقایق هستند; اگر چه در قالب داستان و تمثیل بیان شده باشند .
زیرا قرآن کتاب هدایت و از سوی حق مطلق است و امکان ندارد قصه های ساختگی را برای هدایت بیان کند . اصولا خداوند متعال به این کار نیاز ندارد . البته قصه یکی از راه های هدایت و تفهیم مطلب است و عرفای بزرگ ما نیز از داستان به بهترین وجه برای بیان مقصود خود استفاده کرده اند .
در داستان های بشری تخیل و رمز و حتی تحریف امور واقعی (ساختگی بودن) اشکال ندارد; اما قرآن کتاب تاریخ و داستان نیست . در آن جز حق چیزی یافت نمی شود و حق را با امور خیالی و ساختگی و غیر واقعی تلفیق نمی کند; زیرا در این صورت حق نخواهد بود.
گذشته از این، قرآن حجت الهی است; هر چه در آن است، حجت است و سخن باطل و خیال بیهوده در آن راه ندارد . «انه لقول فصل × و ما هو بالهزل » ; قرآن کلامی است که حق را از باطل جدا می کند و هرگز شوخی نیست . زیرا سخنان غیر واقعی و خیالی با حجت بودن کتاب خدا منافات دارد . از این رو، در کلام خداوند و روش ارائه آن غیر حق راه ندارد .
پس روشن شد قرآن کتاب هدایت است نه کتاب داستان و تمام قصه های قرآن نیز با هدف هدایت نازل شده اند، بنابراین، بسیاری از جنبه های تاریخی و داستانی را کنار می گذارد و فقط آنچه را برای هدایت سودمند است، بیان می فرماید .
بنابراین، تمام اخبار و قصه های قرآن، اگر چه در سطح حواس مردم بیان شده اند، اموری حقیقی اند و هیچ گونه مجازی در آن ها نیست; زیرا کلام خدا نشان دهنده امر حقیقی است . در تفکر فلسفی و دینی غرب از زبان سمبلیک و نمادین سخن به میان آمده است و در این جهت تحقیقات گسترده ای کرده اند . آن بخش از این مطالب که به کتاب مقدس مسیحیان باز می گردد، در واقع توجیه سخنان خلاف واقعی است که متاسفانه، به دلیل تحریفات گسترده، در آن کتاب بسیار دیده می شود . سخنان آنان هیچ ربطی به قرآن و زبان قرآن ندارد . زبان قرآن زبان حقیقت است، به ذات معانی اشاره دارد و داستان های آن نیز حقایقی است که اتفاق افتاده و به بهترین روش بر قلب پیامبر اسلام(ص) نازل گردیده است .
ما نباید اصطلاحاتی که در دنیای غرب، با توجه به پیشینه فرهنگی و دینی و تاریخی خاص آن دیار استفاده می شود; درباره قرآن و معارف بلند الهی و دینی اسلام به کار بریم . در غرب، مخصوصا از قرن هجدهم به بعد، مسیحیت از تمام صحنه ها عقب رانده شد; کتاب مقدس اهمیت خود را از دست داد و مورد نقدهای جدی فلسفه و علم جدید قرار گرفت .
منبع: جام نیوز
212009