13 بهمن 1401 12 رجب 1444 - 19 : 11
کد خبر : ۱۲۵۱۰۹
تاریخ انتشار : ۱۳ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۱:۱۱
آیت الله علیدوست:
کسی که می‌خواهد در زمینه دین سخنرانی کند باید دین را در یک نظام بفهمد،مصداق بارز زمان پریشی آن است که افراد ندانند کجا و چه زمانی چه مطلبی را بیان کنند، بدون اینکه آشنا به شئون دین باشند.

عقیق: فاطمه علی آبادی: در روزهای اخیر با انتشار سخنان یک چهره مشهور که در حوزه‌های مختلف دینی، علمی، سیاسی، نظامی، تربیتی، فرهنگی و… سخنرانی می‌کند، درباره اهل بیت علیهم السلام بار دیگر مسئله «تخصص» به میان بحث‌های موجود در جامعه فرهنگی کشور کشیده شد.

در سالهای اخیر با گسترش رسانه‌ها، چهره‌هایی وارد گود اظهارنظرهای تخصصی شده اند، که نه پیشینه تحصیلی آنان و نه توجه به سخنان و نوشته‌هایشان نشان نمی‌دهد که آنها از دانش حداقلی هم در آن عرصه که داد سخن می‌کنند برخوردار باشند. این مساله خصوصاً در حوزه‌های مسائل دینی حساس‌تر هم هست. چرا که در مسائل دینی انسان باید آگاهی کامل داشته باشد تا بتواند اظهار نظر بکند.

استاد شهید مرتضی مطهری در این خصوص در کتاب «علل گرایش به مادیگری» می‌گوید: «در بعضی مسائل همه مردم به خود حق می‌دهند که اظهار نظر کنند. در قدیم درباره مسائل بهداشتی، مطلب این چنین بود. اگر کسی می‌گفت من فلان ناراحتی دارم، هر کس که می‌شنید اظهار نظر می‌کرد که بله، علتش این است و اثرش این است و چاره اش و علاجش هم این است. دیگری که می‌شنید به نحوی دیگر اظهار نظر می‌کرد. حق اظهار نظر را همه برای خود محفوظ می‌دانستند و اگر احیاناً نفوذ و قدرتی می‌داشتند و لااقل بیمار نوعی رو در بایستی از آنها می‌داشت، او را مجبور می‌کردند که این دستور را که نتیجه اش قطعی است به کار ببندد. کمتر فکر می‌کردند که اظهار نظر در مسائل بهداشتی نیازمند به تخصص است؛ باید پزشک بود، داروشناس بود، باید سال‌ها نزد استاد درس خواند، باید مدت‌ها تجربه علمی آموخت. اما گویی همه خود را پزشک می‌دانستند. الان هم در میان یک طبقه وضع همین است. در مسائل دینی نیز عیناً همین طور بود و هنوز هم همین طور هست و ادامه دارد. همه کس به خود حق می‌دهد که در این باره اظهار نظر کند. مسائل دینی خصوصاً قسمت‌های خداشناسی و توحید از جمله پیچیده‌ترین مسائل علمی است که همه کس شایستگی اظهار نظر ندارد.»

بر همین اساس با آیت الله ابوالقاسم علیدوست استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم و رئیس انجمن فقه و حقوق اسلامی حوزه علمیه به گفتگو پرداختیم که حاصل آن را در ادامه می‌خوانید:

آیت الله علیدوست در گفتگو با خبرنگار مهر، با توجه اظهارت اخیر چهره یک مشهور درباره شوخی‌های اهل بیت (ع) اظهار داشت: متأسفانه این هنجار اظهار نظر در حوزه‌هایی که افراد تخصص ندارند در کشور حاکم است، برای مثال آن دسته از افرادی که امروز در حوزه مسائل اقتصادی پست و مقام دارند و اظهار نظر می‌کنند آیا همگی در این زمینه دارای تخصص هستند، آیا بیشتر نمایندگان مجلس نسبت به کاری که باید یک نماینده مجلس انجام دهد دارای تخصص‌اند، همین طور این مصادیق در بخش‌های دیگر چون مسائل مذهبی و دینی نیز جاری است.

استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم با استناد به روایتی از امام صادق (ع) به تشریح اتفاق اخیر پرداخت و گفت: قضیه این افراد قصه همان دزد نان و انار است که امام صادق (ع) فرمودند: شنیدم گروهی کم‌مایه شخصی را بسیار تعظیم کرده، فضائل و کمالاتی را برای او بر می‌شمرند. دوست داشتم او را از نزدیک به نحوی که مرا نشناسد، ببینم تا ارزشش را بفهمم. بر همین اساس روزی او را در اجتماع انبوهی دیدم که مردمان نادان بی‌دانش دور او را گرفته بودند. من به صورت ناشناس، کناری ایستادم و به او و مردم نگاه می‌کردم و او می‌کوشید تا خود را از جمع به‌در آورد! عاقبت خود را خلاص کرد و من برای انجام خواسته خود او را تعقیب کردم.

استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه ادامه داد: وی کنار دکان نانوایی توقف و نانوا را غافلگیر کرد، دو قرص نان برگرفت و رفت. من از او در شگفت شدم ولی گفتم شاید با نانوا حسابی دارد. آنگاه رفت تا به دکان بقالی رسید. آنجا نیز دو انار دزدید. باز از این منظره تعجب کردم ولی با خود گفتم شاید با بقال معامله و حسابی دارد و اصلاً چه حاجتی به دزدی دارد آن هم دزدی دو دانه انار! همچنان او را رها نکردم تا به خرابه‌ای رسید که بیماری در آنجا افتاده بود. دو قرص نان و دو انار را نزد وی گذاشت و از آنجا گذشت. او از جلو و من از پی می‌رفتم تا اینکه وی را صدا زدم و به او گفتم: مدتی بود نام تو را شنیده و مشتاق دیدار تو بودم و امروز به ملاقات تو رسیدم ولی کارهایی از تو مشاهده کردم که فکر مرا مشغول و نگران ساخته و اینک از آن امور از تو پرسش می‌کنم تا این نگرانی رفع بشود. من تو را دیدم که از نانوایی دو قرص نان برداشتی. سپس به انار فروشی گذشتی و دو انار هم بدون اینکه متوجه شود، از او ربودی! آن فرد پاسخ داد و گفت قبل از هر چیز بگو ببینم کیستی؟ گفتم: مردی از فرزندان آدم و از امت محمد (ص). گفت: از کدام خانواده‌ای؟ گفتم: از اهل بیت رسول خدا (ع). گفت: اهل کدام شهری؟ گفتم: مدینه پیامبر. گفت: نکند تو جعفر بن محمد هستی؟ گفتم: همانم. گفت: چه فایده! نواده پیامبری که از دین بی‌خبر است و علم جد و پدرت را ترک کرده‌ای، زیرا کاری که درخور مدح است و کننده آن شایسته تمجید و ستایش است جا نداشت که مورد انکار و ناسپاسی قرار بگیرد. گفتم: جهل من از کجا واضح شد و بی‌خبری من از دین کجاست؟ گفت: همین که خدا آیه ۱۶۰ سوره مبارکه «انعام» می‌فرماید: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَهِ فَلا یُجْزی إِلاَّ مِثْلَها؛ کسی که کار نیکی انجام دهد ۱۰ ثواب دارد و کسی که کار بدی انجام بدهد زیاده از همان یک گناه بر او نیست» من با دزدیدن دو قرص نان دو گناه کردم، چنانکه با ربودن دو انار دو گناه دیگر انجام دادم. پس روی هم چهار گناه کردم ولی خود از آنها نخوردم بلکه دو انار و دو قرص نان را صدقه دادم و هر یک به مقتضای آیه قرآن ۱۰ حسنه دارد که می‌شود چهل ثواب. بنابراین از یک سو چهار گناه و اما از دیگر سو چهل حسنه به جا آوردم و چهار حسنه، مقابل چهار گناه خارج شود. در نتیجه سی و شش حسنه برای من باقی می‌ماند.

آیت الله علیدوست در ادامه بیان داشت: امام می‌فرماید، در جوابش گفتم: مادرت در سوگ تو گریه کند! تو خود جاهل کتاب خدایی! مگر نشنیده‌ای که خداوند بزرگ در آیه ۲۷ سوره مبارکه «مائده» می‌فرماید: «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ؛ همانا خداوند، عمل خوب را از پرهیزکاران می‌پذیرد و شرط پذیرفته شدن عمل تقوا است»؛ و تو با دزدیدن دو قرص نان دو گناه کردی و با ربودن دو انار دو گناه دیگر، با صدقه دادن آنها نه تنها حسنه‌ای را انجام ندادی بلکه چون بدون رضایت صاحبانش به فقیر دادی چهار گناه دیگر بر آن چهار گناه افزودی. او همچنان خیره خیره به من نگاه می‌کرد و از من نپذیرفت، من نیز او را رها کردم و گذشتم.

رئیس انجمن فقه و حقوق اسلامی حوزه علمیه قم تاکید کرد: کسی که می‌خواهد مبلغ دین باشد یا در این زمینه سخنرانی کند و نویسنده باشد فرقی نمی‌کند ملبس به لباس روحانیت باشد یا غیر ملبس باید دین را در یک نظام بفهمد نه اینکه هر مطلب و یا سخنی را به صورت اتمیک از هر کجا خواند و یا شنید بدون اینکه تشخیص دهد آیا در حال حاضر زمان گفتن این سخن است یا خیر؟ منبع آن مطلب آیا دارای سند است یا خیر؟ آیا با سایر شئون دین و ائمه اطهار (ع) سازگاری دارد یا خیر؟ آن را مطرح کند. متأسفانه امروز جامعه با چنین مشکلاتی روبرو است برای مثال در رزومه برخی افراد که بعضاً از مشاهیر نیز هستند نگاه می‌کنیم می‌بینیم او مهندس راه است و رشته تحصیلی‌اش مهندسی و معماری است گاهی بعضی دیگر همین مدارک را هم ندارند اما با مطالعه دو یا سه کتاب، در زمینه‌هایی که تخصص لازم را ندارند شروع به سخنرانی می‌کنند جریاناتی نیز هستند که به بهانه اینکه آنها جوانان را جذب می‌کنند به حمایت از این افراد می‌پردازند غافل از اینکه همین افراد در بزنگاه‌ها خراب می‌کنند. چه زمانی وقت آن می‌رسد که باور کنیم برای هر کاری تخصصی لازم است؟!

استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم بیان داشت: ممکن است عده‌ای با توجه به این صحبت بگویند مگر دین در انحصار روحانیت و لباس خاص است؟ ابداً چنین نیست. اما حرف این است که دین اسلام دینی جامع است و همه شئون زندگی آدمی را در بر می‌گیرد و دینی جهانی و جاودان است؛ با این اوصاف آیا شناخت ابعاد ظاهری و باطنی دین اسلام تخصص نمی‌خواهد؟ آیا نباید برای شناخت آن کلاس دید و پای درس استاد شاگردی کرد؟ تا بتوان درباره آن اظهار نظر نمود. گاهی اوقات دیده می‌شود یک فرد که صدای خوبی دارد و مداحی می‌کند و مردم هم او را دوست دارند یک ساعت قبل از قرائت دعا اقدام به سخنرانی می‌کند بعضاً برخی از افراد در همین جایگاه به تحلیل سیاسی و اجتماعی نیز می‌پردازند متأسفانه هیچ نهاد و یا سازمانی هم با این افراد برخورد نمی‌کند البته بنده نمی‌گویم خدمات این افراد اگر خدماتی دارند نادیده گرفته شود یا نسبت به آنها جسارت و هتاکی صورت پذیرد بنده با این رفتارها مخالف هستم اما این افراد باید منزلت خود را بدانند و در جایی که تخصص ندارند اظهار نظر نکنند چرا که در غیر این صورت ماجرای دزد نان و انار تکرار می‌شود.

وی افزود: مشاهده این امور نشان از عقب ماندگی جامعه است اینکه جامعه به جایی برسد هر کسی در هر جا و مقامی هر سخنی را که می‌خواهد بگوید و هر کاری که می‌خواهد انجام دهد در واقع در چنین جامعه‌ای همه، «همه دان» می‌شوند و این درست نیست. فرهیختگان دانشگاهی، حوزوی و … در چنین جامعه‌ای رنج خواهند برد.

آیت الله علیدوست ادامه داد: امروز طیف وسیعی عهده دار کاری هستند که نه تخصص کاری دارند و نه عقل کاری. همین سخنی که این اواخر شنیده شد که فردی گفت: اهل بیت (ع) شوخی‌های زیادی را بیان می‌کردند و....؛ آخر این چه سخنی است که گفته می‌شود جوانی که در این جلسه حضور دارد و یا می‌شنود چه برداشتی از این سخن خواهد داشت؟ مصداق بارز زمان پریشی آن است که افراد ندانند کجا و چه زمانی چه مطلبی را بیان کنند، بدون اینکه آشنا به شئون دین باشند، اعتبار و عدم اعتبار کتاب‌ها را درک کنند و….

استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم در پایان خاطرنشان کرد: برای مثال آن روحانی که می‌گوید جبرئیل زمانی که می‌خواست قلب حضرت زهرا (س) را تسکین دهد از انقلاب ایران برای ایشان می‌گفتند؛ آخر این حرف است که گفته می‌شود؟ این سخن ضربه به دین، نظام و روحانیت می‌زند. این سخن از چه منبع و با چه سندی بیان می‌شود؟ سوگمندانه چون برخی تریبون دارند اقدام به بیان چنین مطالبی می‌کنند، واقعاً زمانه حاضر، دوره خوبی برای فرهیختگان و وارستگان نیست.

 

منبع:مهر

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: