عقیق: جلسه شرح صحیفه سجادیه با محوریت دعای بیستم صحیفه با سخنان حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد حاج علیاکبری، رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، طبق روال هر هفته، شامگاه دوشنبه ۲۸ آذرماه در مجموعه فرهنگی سرچشمه برگزار شد که گزیده مباحث آن را در ادامه میخوانید؛
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ أَوْسَعَ رِزْقِكَ عَلَيَّ إِذَا كَبِرْتُ، وَ أَقْوَى قُوَّتِكَ فِيَّ إِذَا نَصِبْتُ، وَ لَا تَبْتَلِيَنِّي بِالْكَسَلِ عَنْ عِبَادَتِكَ، وَ لَا الْعَمَى عَنْ سَبِيلِكَ، وَ لَا بِالتَّعَرُّضِ لِخِلَافِ مَحَبَّتِكَ، وَ لَا مُجَامَعَةِ مَنْ تَفَرَّقَ عَنْكَ، وَ لَا مُفَارَقَةِ مَنِ اجْتَمَعَ إِلَيْكَ»
حضرت فرمودند «وَ لَا تَبْتَلِيَنِّي بِالْكَسَلِ عَنْ عِبَادَتِكَ» یعنی مرا به بیحالی در عبادت مبتلا نکن. مفصل عرض کردیم چگونه میشود انسان به کسالت مبتلا میشود. بعد فرمود «وَ لَا الْعَمَى عَنْ سَبِيلِكَ» یعنی من گرفتار نابینایی و بیتشخیصی در ارتباط با راه تو نشوم. مخصوصا عرض کردیم حالت نابینایی حاصل دو مسئله است یا محصول شبهه نظری است که نباید آن را دستکم گرفت یا محصول شهوت عملی است. اگر اینجا انسان چنین ابتلایی پیدا کند این ابتلا ابدیت او را نابود میکند: «وَمَنْ كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلًا؛ و هر كه در اين [دنيا] كور[دل] باشد در آخرت [هم] كور[دل] و گمراهتر خواهد بود». آیه دیگری فرمود: «وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَقَدْ كُنْتُ بَصِيرًا قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنْسَى؛ و هر كس از ياد من دل بگرداند در حقيقت زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت و روز رستاخيز او را نابينا محشور مىكنيم مىگويد پروردگارا چرا مرا نابينا محشور كردى با آنكه بينا بودم مىفرمايد همانطور كه نشانههاى ما بر تو آمد و آن را به فراموشى سپردى امروز همان گونه فراموش مىشوى».
انسان باید خیلی چیزها را ببیند که اگر نبیند در روز قیامت هم نخواهد دید. اگر آن بصیرت و روشنبینی که در پرتو هدایت الهی پیش میآید و مبتنی بر منابع هدایت الهی است برای انسان حاصل نشده بود در قیامت هم کور است و در تاریکی میرود. «أَتَتْكَ آيَاتُنَا» یعنی خداوند آیات خود را سخاوتمندانه در دسترس ما قرار داده است و به سر و روی ما ریخته است. خداوند تمام عالم را به نمایشگاه آیاتش تبدیل کرده است؛ از زمین تا آسمان هر چه هست آیات است. بالاتر از همه اینها، در مقام تکوین ائمه هدی آیات عظمای الهی هستند و در مقام تشریع آیات قرآن است. تعبیر «وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنْسَى» خیلی تعبیر عجیبی است! یعنی تو امروز فراموششده هستی. جایی که از در و دیوار عالم ذکر میریخت، در تاریکی غفلت فرورفتی و امروز که باید نور ذکر را با خودت آورده باشی تاریک آمدی.
حضرت از خدا درخواست کرد من به لطف تو به ساحت قرآن و اهل بیت(ع) هدایت شوم و با این نورانیت هرچه در عالم میبینم راه تو و نشانههای تو باشد. مومن هر چه میبیند خدا میبیند و راه خدا میبیند یعنی همه راهها به رویش باز میشود و همه چیز برایش سبیل است. این به برکت این است که او به سبیل هدایت الهی وارد شده است. اگر کسی به صراط وارد شد همه آیاتی که به او عرضه میشود یک راه است، حتی اگر یک شاخه گل باشد یا یک سیب باشد. مومن قبل از اینکه جسمش از این نعمتها بهرهمند شود اول روح و جانش تغذیه میشود. هر کدام از این نعمتها را به دست میگیرد اول برداشت ذکری دارد و همین برایش طریق میشود.
طبق نص قرآن کریم ابتلا به شهوت عملی انسان را به شبهه نظری میکشاند. خیلی از کسانی که امروز واضحاتی که قبلا به آن اعتقاد داشتند را انکار میکنند و گرفتار ارتداد میشوند دلیلش همین است. ارتداد و خروج از سبیل هدایت الهی نتیجه کارهای سوء است: «ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُونَ؛ آنگاه فرجام كسانى كه بدى كردند [بسى] بدتر بود [چرا] كه آيات خدا را تكذيب كردند و آنها را به ريشخند مىگرفتند». ریشه انحرافات نظری در عمل است مثل محبت دنیا، حرص دنیا و زمین و زمان را به هم دوختن برای دستیابی به لذتهای دنیایی، خصوصا وقتی انسان مبتلا به حرام هم شود. در این صورت انسان کور میشود. حتی امام حسین(ع) جلویش میایستد ولی تشخیص نمیدهد. ما پیش خودمان میگوییم مگر میشود کسی با امام حسین(ع) روبرو شده باشد ولی ایشان را تشخیص نداده باشد؟ بله، علتش هم انحرافات عملی است، چنانکه خود حضرت فرمودند شما به لقمه حرام مبتلا شدید.
حضرت میفرمایند مرا مبتلا نکن کاری انجام دهم که خلاف محبت تو باشد. ببیند تعبیر حضرت چقدر لطیف است. گاهی لطافتهای تعابیر صحیفه شگفتانگیز است. حضرت میفرمایند من متعرض کاری که خلاف محبت تو باشد نشوم. متعرض نشوم یعنی به آن مبتلا نشوم و مرتکب نشوم. خلاف محبت خدای متعال چیست؟ چیزهایی که خداوند دوست نمیدارد. بازگشایی باب محبت خیلی ملاحظه است. اینکه نسبت بین انسان و خدای متعال باید در قاعده محبت قرار بگیرد. کافی است دوستان به قران مراجعه کنند. حضرت حق در یک فهرست به شما میگوید چه چیزهایی و چه کسانی را دوست ندارد.