آیتالله مجتهدی رابطه خوبی با طلاب داشت، طوری که فضای گرم و صمیمی بر حوزه علمیهشان حاکم بود. این استاد برجسته اخلاقی، مباحث را چنان رسا ارائه میداد که بر دل مینشست؛ به طوری که حتی هم اکنون نیز نشستن پای صحبت و کلاس اخلاق ایشان خالی از لطف نیست.
ما جزو کدام دسته هستیم
قال الصادق (ع) : (إن اَلْعُبادُ ثَلاَثَةُ) عُباد یعنی بنده ها سه قسم اند.
عبادت از ترس عذاب
«قَوْمٌ عَبَدُوا اللٌّهَ عَزَّ وَجَلَّ خَوْفاً»؛ عبادت از ترس عذاب مثل ما، از ترس جهنم صبح بیدار می شویم نماز صبح می خوانیم. می گوییم اگر نماز نخوانیم جهنم می رویم. اگر جهنم نبود نمیخواندیم. مخصوصا شب هایی که کوتاه است و خستهایم از ترس جهنم بیدار می شویم. این یک دسته (فَتِلْکَ عِبَادَةُ الْعَبِیدِ) این عبادت عبید است همانطور که عبد از ترس مولا اطاعت مولا میکند که کتک نخورد.
عبادت به امید بهشت
«وَقَوْمٌ عَبَدُوا اللٌّهَ تَبَارَکَ وَتَعَالـى طَلَبَ الثَّوَابِ» دسته دیگر عبادت برای بهشت و ثواب. میگوید دعا کنم که ثواب دارد. یک دسته هم برای ثواب می خوانند «فَتِلْکَ عِبَادَةُ الأُجَرَاءِ» این هم عبادت اُجَراست، عمله کار میکند و مزد میگیرد. این هم عبادت می کند که گلابی بهشت بخورد و چلوکباب بهشت بخورد و حوری بهشت به او بدهند. این هم یک دسته. این هم عبادت اُجَرا. یعنی برای مزد.
عبادت به خاطر دوستی با او
«وَقَوْمٌ عَبَدُوا اللٌّهَ عَزَّ وَجَلَّ حُبًّا لَهُ» عبادت میکند؛ چون خدا را دوست دارد مثل امیرالمومنین(ع) خدایا من عبادت می کنم نه از ترس جهنم نه طمع به بهشت. خودت را می خواهم. یک نفر گفته بود خدایا اگر می خواهی مثل علی (ع) بنده گیرت بیاید، حسرت را به دل ببر همان یک نفر بود که این حرف را زد.
این کلام امیرالمومنین (ع) بود که: «الهی ما عبدتک خوفاً من نارک ولا طمعاً فی جنتک و لکن وجدتک مستحقا للعباده فعبدتک». که خدایا من ترس از جهنم ندارم و طمع به بهشت هم ندارم خودت را میخواهم. مستحق عبادت دیدم، حب به تو دارم که عبادت میکنم. «فَتِلْکَ عِبَادَةُ الأَحْرَارِ»؛ یعنی عبادت آزاد مردان. احرار، آزاد مرد است «وَهِیَ أَفْضَلُ الْعِبَادَةَ» این افضل عبادت است که حُبًّا لَهُ عبادت کند. اگر بگویند بهشت و جهنم بگوید نه من کاری ندارم.
نماز شب
از امام صادق (ع) روایت شده است که حضرت فرمودند: «ما مِن عَمَلٍ حَسَنٍ یَعمَلُهُ العَبدُ اِلا وَ لَهُ ثَوابُ فِی القُرانِ، اِلا صَلاةَ اللَیلِ»؛ «تمامی حسنات و کارهای نیک ثوابشان در قرآن بیان گردیده به جز نماز شب.»
یعنی ثواب و پاداش نماز شب در قرآن نوشته نشده، چرا؟ برای اینکه ثواب نماز شب بسیار زیاد و بسیار مهم است و چون مهم است نوشته نشده، «فَاِنَ اللهَ لَم یُبَیِّن ثَوابَها لِعَظیم خِطَرِهِ عِندَهُ»؛ «خداوند به دلیل عظمت و بزرگی نماز شب، پاداش آن را مشخص نکرده است.» مثل اینکه در مجلسی که عوام نشستهاند، کسی بیاید از «شیخ انصاری» تعریف کند، خب مشخص است که عوام بیسواد نمیفهمند که شیخ انصاری کیست. از شیخ انصاری باید در مجلس علما و در جمع طلاب صحبت کرد. چرا؟ چون شأن و مقام شیخ انصاری بالاتر از این است که در مجلس عوام از او صحبت شود حالا نماز شب هم همین گونه است. از آن جایی که شأن بسیار والایی دارد، خداوند از پاداش آن سخنی نگفته، بلکه فرموده:
«فَقالَ: تَتَجافی جُنُوبُهُم عَنِ المَصاجِعِ یَدعُونَ رَبَّهُم خَوفاً وَ طَمَعاً وَ مِما رَزَقناهُم یُنفِقُون فَلا تَعلَمُ نَفسُ ما اُخفِیَ لَهُم مِن قُرَةِ اَعیُنٍ جَزاءُ بِما کانُوا یَعمَلوُنَ»؛ پهلوهایشان را از بستر خواب (در دل شب) حرکت میدهند، با بیم و امید خدای خود را میخوانند و از آنچه که روزی آنها کردیم انفاق میکنند. هیچ کس نمیداند پاداش نیکوکاری او را که چه نعمتها و لذتههای بینهایت که روشنی بخش دیده است و در عالم غیب برای او ذخیره شده است.
جایگاه نماز شب خوانها در روز قیامت
چه قدر ثواب دارد نماز شب! در روایت آمده است که: »خداوند نماز شب خوانها را در بهشت خود میبرد.»
بهشت چند قسم است: بهشت عدن، جنت فردوس، ... اما یک بهشت هم فقط مال خود خداست. همان بهشتی که در قرآن خداوند خطاب به نفس مطمئنه می فرماید که در آن وارد شو: «فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی»؛ تو در بین بندگان من بیا، تو را وارد بهشت خود می نمایم.
این بهشت مهم است. لذا در بهشت های معمولی انسان، دوستان و رفقایش را نمی بیند، به همین خاطر از خداوند می پرسد: «خدایا، رفقا و دوستان من کجا هستند؟» خطاب می رسد که: «فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر»؛ آنها به حضور رفته اند و در بهشت خدا جای دارند. بنابراین، بهشت خدا، غیر از این بهشتی است که ما شنیده ایم. بهشت خدا خیلی عالی است. آنجا خوب است.
پس خداوند افراد نماز شب خوان را در بهشت خودش و در جوار خودش جای می دهد و آنان را «آمنهم من خوفه»؛ از ترس ایمن می کند و «و انه اذا کان یوم القیامه جمع الله خلائق فی موقف»؛ و روز قیامت که می شود، خداوند تمامی مردم را در یک جا جمع می کند «ینادی منادی ایها المتهجدون فی الدنیا قوموا، فادخلوا الجنه بغیر حساب»؛ منادی ندا سر می دهد که ای کسانی که در دنیا سحرها بر می خواستید و تهجد می کردید و نماز شب می خواندید، از جای برخیزید و بلند شوید و بدون حساب به بهشت بروید.
در این وقت کسانی که اهل نماز شب بودند، از بین جمعیت بلند می شوند و به سمت بهشت می روند، در حالی که خداوند هنوز به حساب خلائق نرسیده و بعد از رفتن آنها به بهشت، «ثم یشغل بحساب الخلائق»؛ خداوند مشغول رسیدگی به حساب و کتاب مردم می شود.
«و ان رکعتین منها احب الی الرسول من الدنیا و ما فیها»؛ دو رکعت نماز شب نزد پیامبر خدا(ص) محبوب تر از دنیا و آنچه که دردنیاست.
«و انها من باقیات الصالحات» نماز شب از باقیات صالحات است، یعنی باقیات الصالحاتی که در قرآن آمده که «والباقیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا و خیر املا» منظور نماز شب است.
«و ان البیوت التی تصلی فیها باللیل و بتلاوه القرآن تضیء لاهل السماء کما تضیء النجوم السماء لاهل الارض»؛ و آن خانه هایی که در آنها نماز شب خوانده می شود و قرآن تلاوت می گردد، به اهل آسمان ها روشنایی می دهند و می درخشند، همانگونه که ستارگان به اهل زمین نور می دهند و برای آنها می درخشند.
چه طور ما ستاره ها را می بینیم که نور دارند و در حال درخشش هستند، خانه هایی هم که در آنها نماز شب خوانده می شود، برای اهل آسمان درخشش دارند. حضرت ابراهیم به خاطر خواندن نماز شب به مقام خلیل اللهی رسید « و ان ابراهیم بها و باطعام الطعام صار خلیل الرحمان»؛ همانا حضرت ابراهیم به خاطر خواندن نماز شب و دادن اطعام به مقام خلیل الرحمانی رسید. حضرت ابراهیم (ص) به خاطر اینکه به فقرا و تنگدستان غذا می داد و نماز شب می خواند به مقام خلیل اللهی رسید.
پی نوشت :
(حدیث از کتاب اصول کافی ، جلد دوم ، باب عبادت ، حدیث پنج ، صفحه ی 84)
منبع:دانشجو
211008